کلمه جو
صفحه اصلی

quotable


معنی : نقل کردنی، شایسته نقل قول کردن
معانی دیگر : نقل قول کردنی، بازگفتنی، بازگویه پذیر

انگلیسی به فارسی

نقل کردنی، شایسته نقل قول کردن


مقرری، نقل کردنی، شایسته نقل قول کردن


انگلیسی به انگلیسی

• can be cited, can be quoted; suitable for citation, fit for quotation

صفت ( adjective )
مشتقات: quotably (adv.), quotability (n.)
(1) تعریف: capable of being quoted or readily quoted.

- There is little quotable material in that book.
[ترجمه ترگمان] مطالب اندکی در این کتاب وجود دارد
[ترجمه گوگل] در این کتاب مقالهای اندکی وجود دارد

(2) تعریف: appropriate or suitable for quoting.

- Some of his language is not quotable.
[ترجمه ترگمان] برخی از زبان او quotable نیستند
[ترجمه گوگل] بعضی از زبان هایش قابل تقسیم نیست

مترادف و متضاد

نقل کردنی (صفت)
quotable

شایسته نقل قول کردن (صفت)
quotable

جملات نمونه

1. Songwriters are another good source of quotable lines.
[ترجمه ترگمان]Songwriters منبع خوب دیگری از خطوط quotable هستند
[ترجمه گوگل]نویسندگان آهنگ یکی دیگر از منابع خوب خطوط نقل قول هستند

2. Every press release should include a quotable, provocative statement from an officer or committee member of the organization involved.
[ترجمه ترگمان]هر آزادی مطبوعات باید شامل بیانیه تحریک آمیز و تحریک آمیز از جانب یک افسر یا عضو کمیته در این سازمان باشد
[ترجمه گوگل]هر آزادی مطبوعاتی باید شامل یک بیانیه تلخ و تکان دهنده از یک افسر یا عضو کمیته درگیر در سازمان باشد

3. Meanwhile, those garrulous starlets who utter a quotable phrase almost every time they open their mouths are few and far between.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این اشخاص باهوش که هر بار که دهان خود را باز می کنند عبارت است از چند کلمه حرف می زنند
[ترجمه گوگل]در ضمن، این ستاره های سرخدار که تقریبا هر بار که دهان خود را باز می کنند تقریبا عبارتی را بیان می کنند، کمی فاصله دارند

4. Ultimately, though, I suspect this particularly quotable nugget will have little impact on the searching habits of internet users.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نهایت، من شک دارم که این مساله خصوصا \"quotable\" تاثیری کوچک بر عادات جستجو کنندگان اینترنت داشته باشد
[ترجمه گوگل]در نهایت، هرچند، من معتقد هستم که این شخصیت انحصاری به خصوص در مورد عادتهای جستجو کاربران اینترنت تاثیر کمی دارد

5. Mr Jeremy Fisher even had some Quotable Quotes which he had written down along the way.
[ترجمه ترگمان]آقای جرمی فیشر حتی یک Quotes Quotable داشت که در طول راه به آن نوشته بود
[ترجمه گوگل]آقای جرمی فیشر حتی برخی نقلقول های نقل قول داشت که در طول مسیر نوشته بود

6. The dealing of American Commercial Code is quite quotable.
[ترجمه ترگمان]معامله کد تجاری آمریکا کاملا quotable است
[ترجمه گوگل]خرید و فروش کد تجاری آمریکا کاملا قابل تقسیم است

7. A sound bite is a brief, very quotable remark by a candidate for office that is repeated on radio and television news programs.
[ترجمه ترگمان]یک گاز صوتی، سخن کوتاه و بسیار کوتاهی است که نامزد دریافت آن در برنامه های خبری رادیو و تلویزیون تکرار می شود
[ترجمه گوگل]یک ضرب و شتم صدا یک سخنرانی کوتاه و بسیار قابل قبول توسط یک نامزد برای دفتر است که در برنامه های رادیو و تلویزیون تکرار می شود

8. He comes up with so many quotable phrases.
[ترجمه ترگمان]اون با چند تا از جمله های quotable میاد بالا
[ترجمه گوگل]او با بسیاری از عبارات قابل قبول می آید

9. Refers to the quotable additional qualification which is acceptable to the Medical Council of Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]Refers به صلاحیت اضافی quotable که برای شورای پزشکی هنگ کنگ قابل قبول است اشاره کرد
[ترجمه گوگل]به مقرری معروفی که قابل قبول است به شورای پزشکی هنگ کنگ مربوط می شود

10. It has quotable modern value for building a socialist harmonious society and many aspects of spiritual motive, thinking methods, policy, operation mechanism to discover the active ingredients.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ارزش مدرنی برای ایجاد یک جامعه هماهنگ سوسیالیستی و جنبه های زیادی از انگیزه معنوی، روش های فکری، سیاست و مکانیزم عمل برای کشف ترکیبات فعال دارد
[ترجمه گوگل]این ارزش مدرن مترادف برای ایجاد یک جامعه هماهنگ سوسیالیستی و بسیاری از جنبه های انگیزه معنوی، روش های تفکر، سیاست، مکانیسم عمل برای کشف مواد تشکیل دهنده فعال است

11. His remarks are not quotable in mixed company.
[ترجمه ترگمان]اظهارات وی در این شرکت مختلط پخش نشده است
[ترجمه گوگل]سخنان او در شرکت مخلوط قابل تقسیم نیست

12. Hayden Black is nice, funny, quotable, and makes two critically acclaimed and modestly popular Web shows.
[ترجمه ترگمان]هایدن سیاه زیبا، بامزه، quotable است و دو برنامه بسیار معروف و عمومی را به شدت مورد تحسین و تحسین قرار می دهد
[ترجمه گوگل]هیدن سیاه خوش تیپ، خنده دار، قابل تقدیر است و باعث می شود دو نمایش برجسته و مشهور وب بسیار مورد توجه قرار گیرد

13. Nearly every line is quotable, but I'll repeat only this: "A program should follow the 'Law of Least Astonishment. '
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر سطر quotable است، اما من فقط این را تکرار می کنم: \" یک برنامه باید از قانون حداقل Astonishment پیروی کند
[ترجمه گوگل]تقریبا هر خط مقدور است، اما من فقط این را تکرار می کنم: 'یک برنامه باید از قانون غافلگیری کمتری پیروی کند '

14. There are so many quotable lines and I think that's what stands the test of time; a great movie that you find yourself repeating constantly.
[ترجمه ترگمان]چند خط اهن وجود دارد و من فکر می کنم این همان چیزی است که آن زمان را امتحان می کند؛ یک فیلم عالی که خودت را مدام تکرار می کنی
[ترجمه گوگل]بسیاری از خطوط نقل قول وجود دارد و من فکر می کنم این چیزی است که آزمایش زمان است؛ یک فیلم عالی که خودت را تکرار میکنی

پیشنهاد کاربران

شایسته نقل و قول کردن


کلمات دیگر: