کلمه جو
صفحه اصلی

rattan


معنی : خیزران، چوب دستی، درخت خون سیاوشان
معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت نخل رونده (جنس های calamus و daemonorops)، باعصای خیزران تنبیه کردن

انگلیسی به فارسی

درخت خون سیاوشان، خیزران، باعصای خیزران تنبیه کردن، چوبدستی


سوارکاری، درخت خون سیاوشان، چوب دستی، خیزران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a climbing palm plant with long, tough, pliable stems.

(2) تعریف: the stem of this plant, used for making wicker furniture, baskets, and the like.

• species of palm tree with tough stems that are used for wickerwork

مترادف و متضاد

خیزران (اسم)
bamboo, rattan

چوب دستی (اسم)
stick, staddle, rattan, cane, walking stick, billy

درخت خون سیاوشان (اسم)
rattan

جملات نمونه

1. They were unpiling the rattan chairs.
[ترجمه ترگمان]روی صندلی های چوبی نشسته بودند
[ترجمه گوگل]آنها صندلی های چوب خیزران را برداشتند

2. The rattan and wrought-iron chair pictured here costs £12
[ترجمه ترگمان]صندلی rattan و wrought که در اینجا نشان داده شده، ۱۲ پوند هزینه دارد
[ترجمه گوگل]صندلی سوئدی و چوب دستی که در اینجا نمایش داده می شود 12 پوند هزینه دارد

3. He poured the rattan into his horse in order to make it run faster.
[ترجمه ترگمان]عصای خیزران را روی اسبش ریخت تا سریع تر بدود
[ترجمه گوگل]او سوارکار خود را به اسب خود ریخت تا سریعتر اجرا شود

4. The ball is made of rattan — a natural fibre.
[ترجمه ترگمان]این توپ از rattan - یک فیبر طبیعی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]توپ ساخته شده از چوب دستی - یک فیبر طبیعی است

5. The menace was the lashing rattan.
[ترجمه ترگمان]The عصای خیزران خوری بود
[ترجمه گوگل]تهدید زدن چوب خاردار بود

6. It was rattan, dozens of broken ends of it, dangling down like stubble.
[ترجمه ترگمان]قهوه ای بود و چندین قسمت شکسته از آن بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]این چوب خیزران بود، ده ها تن از انتهای شکسته آن، مانند آویزان کردن

7. Should I have specified round rattan throughout the raft?
[ترجمه ترگمان]آیا باید تمام کلک را روی کلک مشخص کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید در طول قایق اطراف حصیری را مشخص کنم؟

8. The most positive sign was that the rattan lashings of the main hull seemed to be holding firm.
[ترجمه ترگمان]The نشانه این بود که ضربات rattan بدنه اصلی محکم به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]مثبت ترین نشانه این بود که اتصالات چوب پنبه ای از بدنه اصلی به نظر می رسید که شرکت داشته باشد

9. She found Colin asleep on a rattan lounger on the veranda of his cottage in Holetown.
[ترجمه ترگمان]کالین را دید که روی a روی ایوان خانه او در Holetown خوابیده بود
[ترجمه گوگل]او کلین را در خواب در کلبه خود در Holetown خوابید

10. Made from rattan, the range comprises a two-seater sofa, chair, footstool, coffee table, side table and planter.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل یک مبل دو صندلی، صندلی، چهارپایه، میز قهوه، میز کناری و گلدان است
[ترجمه گوگل]ساخته شده از چوب دستی، محدوده شامل یک مبل دو نفره، صندلی، پایه پایه، میز قهوه، میز جانبی و کاشی است

11. The tired rattan chairs reminded him of old Hollywood movies about the East, he says.
[ترجمه ترگمان]گفت: صندلی های قدیمی از فیلم های قدیمی هالیوود او را به یاد فیلم های قدیمی هالیوود می انداخت
[ترجمه گوگل]او می گوید که صندلی های خزنده چوب خیزران او را از فیلم های قدیمی هالیوود درباره شرق یاد می کند

12. Mixed in with the velvet are some blackish rattan pieces with beige cushions and severe Scandinavian lines, circa 1960.
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن با مخمل قطعات سیاه شده با cushions بژ و خطوط خشن اسکاندیناوی، حدود سال ۱۹۶۰ است
[ترجمه گوگل]مخلوط با مخملی برخی از قطعات آجری سیاه و سفید با کوسن بژ و خطوط اسکاندیناوی شدید، حدود 1960 است

13. It could seat twenty passengers on rattan cane seats, who boarded by a short ladder over the sides!
[ترجمه ترگمان]بیست مسافر روی صندلی های چوبی، که از کنار نردبان کوتاهی عبور کرده بودند، نشسته بودند
[ترجمه گوگل]این می تواند بیست مسافر بر روی صندلی های کوسن زینتی صندلی، که توسط نردبان کوتاه بیش از دو طرف سوار!

14. Stripped floorboards teamed up with rattan furniture and wrought iron gives a look that complements.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از اسباب و اثاثیه چوب و آهن به نظر می رسد که همه چیز را کامل می کند
[ترجمه گوگل]کفپوش های Stripped با مبلمان چوب دستی و آهن ساخته شده به نظر می رسد که تکمیل

15. One such was one of those oval rattan wicker chairs which hung from a beam far above.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن صندلی هایی بود که از روی تیره ای سقف آویزان بود
[ترجمه گوگل]یکی از این صندلی های پشمالو سوپ خوری بیضی بود که از یک پرتو بسیار بالای بالا آویزان بود


کلمات دیگر: