کلمه جو
صفحه اصلی

schismatical


معنی : تفرقه انداز، تفرقه جویانه
معانی دیگر : schismatic تفرقه انداز

انگلیسی به فارسی

( schismatic ) تفرقه انداز، تفرقه جویانه


اسکیزماتیک، تفرقه انداز، تفرقه جویانه


انگلیسی به انگلیسی

• of or relating to schism; schismatic; causing the formation of opposed factions

مترادف و متضاد

تفرقه انداز (صفت)
divisive, schismatic, schismatical

تفرقه جویانه (صفت)
schismatic, schismatical

پیشنهاد کاربران

تفرقه انگیز


کلمات دیگر: