کلمه جو
صفحه اصلی

reconversion


معنی : بازگشت از گمراهی، گرایش مجدد، هدایت مجدد بدین مسیحی، تبدیل مجدد پول
معانی دیگر : هدایت مجدد بدین مسیحی، بازگشت از گمراهی، گرایش مجدد، تبدیل مجدد پول

انگلیسی به فارسی

هدایت مجدد بدین مسیحی، بازگشت از گمراهی، گرایش مجدد، تبدیل مجدد پول


بازخرید، بازگشت از گمراهی، گرایش مجدد، هدایت مجدد بدین مسیحی، تبدیل مجدد پول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of conversion.

• return to the original state, conversion, reversion, restoration

مترادف و متضاد

بازگشت از گمراهی (اسم)
reconversion

گرایش مجدد (اسم)
reconversion

هدایت مجدد بدین مسیحی (اسم)
reconversion

تبدیل مجدد پول (اسم)
reconversion

جملات نمونه

1. Gravity will then initiate reconversion of all the energy back to mass, to singularity, again.
[ترجمه ترگمان]سپس جاذبه، reconversion از تمام انرژی را به جرم، به نقطه یکتایی، دوباره آغاز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گرانش پس از آن دوباره تبدیل تمام انرژی به جرم، به تکینگی، دوباره

2. Keep this exchange memo for reconversion into foreign currency.
[ترجمه ترگمان]این یادداشت مبادله را برای واریز به ارز خارجی حفظ کنید
[ترجمه گوگل]این یادداشت ارز را برای تبدیل ارز به ارز خارجی نگهدارید

3. Encode is sometimes loosely used when complete reconversion is not possible.
[ترجمه ترگمان]زمانی که reconversion کامل امکان پذیر نیست، Encode به طور آزاد مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]رمز گشایی گاهی اوقات به آسانی مورد استفاده قرار می گیرد، زمانی که تبدیل مجدد کامل امکان پذیر نیست

4. It is the propensity to natural-selection, to delay reconversion to energy, to maintain the energy in mass format.
[ترجمه ترگمان]این تمایل به انتخاب طبیعی است تا انرژی را به انرژی کاهش دهد و انرژی را در قالب انبوه حفظ کند
[ترجمه گوگل]این تمایل به انتخاب طبیعی، تاخیر در تبدیل انرژی است، تا انرژی در قالب توده ای حفظ شود

5. Please keep the exchange memo for reconversion into foreign currency.
[ترجمه ترگمان]لطفا یادداشت مبادله را برای واریز به ارز خارجی حفظ کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یادداشت ارز را برای تبدیل تبدیل به ارز خارجی نگهدارید

6. The attempts to postpone this reconversion are termed evolutionnatural selection.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای به تعویق انداختن این reconversion انتخاب evolutionnatural نامیده می شود
[ترجمه گوگل]تلاش برای متوقف کردن این پروسه تبدیل، نامگذاری انتخاب طبیعی است

7. To do so would constitute a stumbling block to the reconversion of Protestants who favored the new astronomy.
[ترجمه ترگمان]انجام این کار مانعی بر سر راه the پروتستان بود که به ستاره شناسی جدید علاقه داشتند
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار، بلوک مانعی برای تبدیل پروتستان ها به ستاره شناسی جدید خواهد بود


کلمات دیگر: