کلمه جو
صفحه اصلی

reassemble


معنی : دوباره سوار کردن، باز همگذاردن
معانی دیگر : باز همگذاردن، دوباره سوار کردن

انگلیسی به فارسی

باز هم گذاردن، دوباره سوار کردن


جمع آوری، دوباره سوار کردن، باز همگذاردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of assemble.

• reconvene, gather again; put together again, rebuild by joining together separate pieces
if you reassemble something, you put it back together after it has been taken apart.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] دوباره سوار کردن، باز همگذاردن، دوباره مونتاژ

مترادف و متضاد

دوباره سوار کردن (فعل)
remount, reassemble

باز هم گذاردن (فعل)
reassemble

جملات نمونه

1. he could strip and reassemble a machine gun in the dark
او می توانست در تاریکی یک مسلسل را پیاده و سوار کند.

2. We will now try to reassemble pieces of the wreckage.
[ترجمه ترگمان]حالا سعی خواهیم کرد تا تکه های لاشه را دوباره مرتب کنیم
[ترجمه گوگل]اکنون سعی خواهیم کرد قطعات قطعه را دوباره بسازیم

3. We shall reassemble in the car park in thirty minutes.
[ترجمه ترگمان]در عرض سی دقیقه دوباره در پارک اتومبیل جمع می شویم
[ترجمه گوگل]ما باید سی دقیقه در پارک ماشین جمع شویم

4. We had to take the table apart and reassemble it upstairs.
[ترجمه ترگمان]باید میز رو جدا می کردیم و از هم جدا می کردیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم جدول را جدا کنیم و مجدد آن را به طبقه بالا ببریم

5. To reassemble the joint, use a non-setting mastic rather than putty and apply it liberally to the socket.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد دوباره اتصال، از یک mastic بدون تنظیمات به جای بتونه سبک استفاده کنید و آن را آزادانه به سوکت وارد کنید
[ترجمه گوگل]برای جمع آوری مفصل، به جای بتونه از بتونه غیر تنظیم کننده استفاده کنید و آن را آزادانه به سوکت وصل کنید

6. Using a wrench, reassemble the diaphragm assembly by turning the hex bolt clockwise to tighten.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آچار، دستگاه دیافراگم را با چرخاندن پیچ در جهت عقربه های ساعت بچرخانید تا محکم شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک آچار، مونتاژ دیافراگم را مجددا با چرخش پیچ شانه ای به عقب به عقب گردانید تا سفت شود

7. Reassemble the relief valve in the reverse order that it was disassembled.
[ترجمه ترگمان]سوپاپ اطمینان را در جهت معکوس تنظیم کنید که به طور مجزا از هم جدا شده است
[ترجمه گوگل]سوپاپ ایمنی را به ترتیب معکوس که از هم جدا شده است، جمع کنید

8. When destroyed, some Necron Warriors may reassemble themselves and rejoin the battle.
[ترجمه ترگمان]وقتی نابود شدیم، بعضی از جنگجویان مزدور ممکن است خودشان را دوباره جمع و جور کنند و دوباره به جنگ بازگردند
[ترجمه گوگل]وقتی نابود شد، برخی از Warriors Necron ممکن است خود را دوباره جمع آوری و دوباره به نبرد

9. Reassemble unit as described in the user instructions.
[ترجمه ترگمان]واحد reassemble که در دستورالعمل کاربر شرح داده شد
[ترجمه گوگل]به عنوان دستورالعمل کاربر توضیح داده شود

10. Then you take these fragments and reassemble them either randomly or according to some predefined pattern.
[ترجمه ترگمان]سپس این قطعات را بردارید و آن ها را به طور تصادفی یا مطابق با برخی از الگوهای از پیش تعیین شده تعریف کنید
[ترجمه گوگل]سپس این قطعات را می گیرید و آنها را به صورت تصادفی یا با توجه به الگوی پیش فرض تنظیم می کنید

11. Rework: The workshop is allowed to remachine or reassemble the unacceptable semi-finished products or finished products found in production process, thus to make them meet the requirements.
[ترجمه ترگمان]Rework: این کارگاه به شرکت کنندگان اجازه می دهد تا محصولات نیمه تمام و یا محصولات نهایی که در فرآیند تولید پیدا می شوند را مجددا مونتاژ کرده یا محصولات خود را به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]تجدید ساختار این کارگاه مجاز است که مجددا یا مجددا محصولات نیمی از محصولات غیرقابل پذیرش یا محصولات نهایی موجود در فرآیند تولید را مجددا بسازد و به این ترتیب آنها را به شرایط مورد نیاز برساند

12. Rotor shaft processing has been completed, and then reassemble.
[ترجمه ترگمان]پردازش شفت روتور تکمیل شده است، و سپس دوباره مونتاژ می شود
[ترجمه گوگل]پردازش شفت روتور تکمیل شده است و سپس دوباره جمع آوری می شود

13. Reassemble in the reverse order utilizing the new parts from the repair kit.
[ترجمه ترگمان]reassemble در ترتیب معکوس با استفاده از قطعات جدید از کیت تعمیر استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]جمع آوری در جهت معکوس با استفاده از قطعات جدید از کیت تعمیر

14. Add the correct amount of water and reassemble the percolator.
[ترجمه ترگمان]مقدار صحیح آب را اضافه کرده و آن را دوباره مرتب کنید
[ترجمه گوگل]مقدار صحیح آب را اضافه کنید و پرپالاکتور را دوباره بسازید

پیشنهاد کاربران

ساختن و پرداختن.

سر هم کردن، سرهم آوردن،

برگزار کردن

Parliament ressembles on October 10th


کلمات دیگر: