1. She's getting old and she tends to ramble a bit.
[ترجمه ترگمان]اون داره پیر می شه و اون دوست داره یه ذره هم پرسه بزنه
[ترجمه گوگل]او پیر می شود و او تمایل دارد کمی ترسناک باشد
2. I love to ramble through the fields and lanes in this part of the country.
[ترجمه عبدالرضا سلیمان] من عاشق پرسه زدن در دشت ها و راه های فرعی در این قسمت از کشور هستم.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم در صحرا و در این قسمت از کشور پرسه بزنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم از طریق رشته ها و خطوط در این بخش از کشور بیدار شوم
3. We went for a ramble over the moors.
[ترجمه ترگمان]برای گردش و گردش در خلنگ زار راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما برای خیمه زدن رفتیم
4. There's plenty to discover as you ramble around this little island.
[ترجمه ترگمان]وقتی تو این جزیره کوچک پرسه می زنی خیلی چیزها هست که بتونی کشف کنی
[ترجمه گوگل]آنجا که شما در اطراف این جزیره کوچک می بینید مقدار زیادی برای کشف وجود دارد
5. This is the best season for a ramble in the suburbs.
[ترجمه ترگمان]این بهترین فصل برای گردشی در حومه شهر است
[ترجمه گوگل]این بهترین فصل برای دوچرخه سواری در حومه است
6. In a ten-page ramble, Barre explains why he wrote the book.
[ترجمه ترگمان]در یک ramble ده صفحه ای، باره توضیح می دهد که چرا کتاب را نوشت
[ترجمه گوگل]بار در توضیح ده صفحه ای توضیح می دهد که چرا او این کتاب را نوشت
7. We go for a ramble through the woods every Saturday.
[ترجمه ترگمان]ما هر شنبه برای گردش به جنگل می رویم
[ترجمه گوگل]ما هر روز شنبه از طریق جنگل می رویم
8. She loved to ramble, too, and we were always glad when she could join with us.
[ترجمه ترگمان]او هم عاشق گردش بود و ما همیشه خوشحال بودیم که او می تواند همراه ما بیاید
[ترجمه گوگل]او همچنین دوست داشت که با هم باشیم و همیشه خوشحال شدیم که می توانست با ما بپیوندد
9. I ramble over to a grove of eucalyptus trees, where the local H club used to keep its beehives.
[ترجمه ترگمان]به طرف بیشه ای از درختان اوکالیپتوس که در آن باشگاه محلی H برای حفظ beehives خود به کار می رفت، رفتم
[ترجمه گوگل]من به یک درخت از درختان اوکالیپتوس، که در آن باشگاه محلی H برای نگهداری کندوانهای زنبور عسل، نگهداری می شود
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. Rail ramble: Richmondshire Ramblers' next outing will include a trip on the Settle-Carlisle railway.
[ترجمه ترگمان]گردشی در ریل: گردش بعدی در گردش بعدی شامل سفر به خط آهن Settle خواهد بود
[ترجمه گوگل]سفر بعدی ریچموندیرایر Ramblers 'رامبوردر سفر به راه آهن استیل-کارلایل را شامل می شود
12. I suspect that the couscous made me ramble, but he listened with absolute intentness, interrupting only to ask questions.
[ترجمه ترگمان]من حدس می زنم که the باعث شد من در حال گردش باشم، اما با نگاهی دقیق، که فقط برای سوال کردن از او حرف می زد، حرفش را قطع کرد
[ترجمه گوگل]من معتقد هستم که کوسکوس به من خندیده است، اما او با قصد مطلق گوش کرد و تنها به پرسش ها پاسخ داد
13. The hotel also offers a free guided ramble every week.
[ترجمه ترگمان]این هتل هر هفته یک ramble مجانی در اختیار شما قرار می دهد
[ترجمه گوگل]هتل نیز هر هفته یک رانندگی رایگان هدایت می کند
14. His thirty-minute ramble was greatly appreciated by all present, as it enabled many to sleep off their pre-meal excess of Nettles.
[ترجمه ترگمان]این حرکت سی دقیقه ای او تا حد زیادی مورد توجه همگان قرار گرفت، زیرا بسیاری از آن ها قادر به خوابیدن بیشتر از غذای قبل از غذا بودند
[ترجمه گوگل]او به مدت 30 دقیقه به شدت از همه حاضران قدردانی می کرد، زیرا بسیاری از آنها قادر به خوابیدن بیش از حد نهنگ های قبل از غذا بودند
15. Dean Wilford tends to ramble when he speaks.
[ترجمه ترگمان]دین Wilford در حال صحبت کردن است
[ترجمه گوگل]دین ویلفورد وقتی صحبت می کند، تمسخر می کند