1. They recommitted the young criminal to prison.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجرم را به زندان منتقل کردند
[ترجمه گوگل]آنها مجروح جوان را به زندان معرفی کردند
2. We should recommit this important problem to the whole meeting.
[ترجمه ترگمان]ما باید این مشکل مهم را برای کل جلسه تجدید کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید این مسئله مهم را برای تمام جلسات مجددا بپذیریم
3. The classfied documents were recommitted into her keeping.
[ترجمه ترگمان]اسناد و اسناد رسمی را به طور مرتب به او منتقل کرده بودند
[ترجمه گوگل]اسناد طبقه بندی شده به او محول شد
4. He recommitted an unforgivable error.
[ترجمه ترگمان]اون اشتباه غیرقابل بخششی رو انتخاب کرده
[ترجمه گوگل]او یک خطای غیر قابل تقصیر را پذیرفت
5. This is a difficult question. We should perhaps recommit to the whole meeting.
[ترجمه ترگمان]این سوال دشواری است شاید ما باید به کل جلسه رجوع کنیم
[ترجمه گوگل]این یک سوال سخت است شاید بتوانیم همه جلسه را مجددا بپذیریم
6. The recommit after rectum cancer surgery. What to mean?
[ترجمه ترگمان]من بعد از عمل سرطان مقعد دوباره زنده شدم منظورت چیه؟
[ترجمه گوگل]بعد از عمل جراحی سرطان رکتوم منظور چیست؟
7. We will recommit the difficult question to the committee.
[ترجمه ترگمان]ما به مساله دشوار کمیته رجوع نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما این سوال دشوار را به کمیته مجددا می دهیم
8. At roughly the same time, Keara was preparing to receive Confirmationthe sacrament in which young Catholics recommit themselves to their faith.
[ترجمه ترگمان]در همان زمان، Keara در حال آماده شدن برای دریافت مراسم مذهبی بود که در آن کاتولیک های جوان به ایمان خود رجوع می کردند
[ترجمه گوگل]تقریبا در همان زمان، کیرا آماده شد تا قران را تایید کند که در آن کاتولیکهای جوان مجددا به ایمان خود مجددا اعتراف می کنند
9. But the constant prayer of his wife, Lynn, who came to accept Jesus Christ as her savior first in 198 helped lead him to recommit his life to Christ during a revival meeting in 199
[ترجمه ترگمان]اما \"لین\" که برای اولین بار در سال ۱۹۸ همچنان ناجی خود را به عنوان ناجی خود پذیرفته بود، به او کمک کرد تا زندگی خود را به مسیح تجدید نماید
[ترجمه گوگل]اما نماز ثابت همسرش لین، که برای پذیرفتن عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده وی در سال 198 به وی کمک کرد، او را به پیروی از زندگی خود به مسیح در جلسه احیاء در سال 199 کمک کرد
10. On United Nations Day, we join our 192 fellow member states in celebrating the founding ideals of the Charter, and we recommit to the global pursuit of peace, justice, and human dignity.
[ترجمه ترگمان]در روز ملل متحد، ما به ۱۹۲ عضو هم کار خود در بزرگداشت آرمان های تاسیس منشور ملحق می شویم و به دنبال پی گیری جهانی صلح، عدالت و کرامت انسانی هستیم
[ترجمه گوگل]در روز سازمان ملل متحد ما 192 کشور عضو دیگر را در جشن آرمان های مؤسسۀ منشور پیوستیم و ما به پیگیری جهانی صلح، عدالت و کرامت انسانی پی می بریم
11. Leaders will review the International Monetary Fund and its resources, with, and recommit to free trade.
[ترجمه ترگمان]رهبران صندوق بین المللی پول و منابع آن را با تجدید عهد و تعهد به تجارت آزاد مورد بررسی قرار خواهند داد
[ترجمه گوگل]رهبران صندوق بین المللی پول و منابع آن را بررسی و مجددا به تجارت آزاد بازخواهند گشت