1. Spring leaves were still new and shiny and satiny.
[ترجمه ترگمان]برگ های بهاری هنوز جدید و درخشان و درخشان بودند
[ترجمه گوگل]برگ های بهاری هنوز هم تازه و براق و ساتن بودند
2. Today Astrid wore a white satiny dress with a wide gold cinch belt.
[ترجمه ترگمان]امروز Astrid یک لباس اطلس سفید با کمربند پهن طلایی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]امروز آسترید یک لباس ساتن سفید با کمربند سینچ طلا گسترده داشت
3. Travis abandoned his exploration of her satiny neck to look down into her smoky eyes.
[ترجمه ترگمان]تراویس exploration را رها کرد تا به چشمان مه گرفته او نگاه کند
[ترجمه گوگل]تراویس اکتشاف خود را از گردن ساتن خود را رها کرد تا به چشم های دمی خود نگاه کند
4. Sure enough, her eyes could see the faint satiny gleam of his bronze skin.
[ترجمه ترگمان]چشم هاش برق ضعیفی بر روی پوست برنزی رنگش دیده می شد
[ترجمه گوگل]مطمئنا به اندازه کافی، چشم او می تواند درخشش ساتن نازک پوست برنز او را ببیند
5. She has very satiny skin and fresh smile.
[ترجمه ترگمان] اون very بر روی skin و لبخند تازه داره
[ترجمه گوگل]او پوست ساتینا و لبخند تازه دارد
6. Be a satiny supple doll. With the most chaste smile.
[ترجمه ترگمان] یه عروسک supple satiny باش با لبخند chaste
[ترجمه گوگل]یک عروسک پلاستیکی ساتن باشد با لبخند تلخی
7. Its satiny smoothness reminded me of asparagus hollandaise, reinterpreted in a brand-new way.
[ترجمه ترگمان]نرمی و نرمی آن مرا به یاد مارچوبه hollandaise انداخت که در یک روش جدید به نام تجاری نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]شفافیت ساتن آن به من یادآور اسلواکی، به معنای جدیدی تعبیر شده است
8. Special alloys: varnished or satiny alloy with soft and refined colour modulations.
[ترجمه ترگمان]آلیاژهای ویژه: آلیاژ جلا خورده یا اطلس با پوشش رنگ نرم و اصلاح شده
[ترجمه گوگل]آلیاژهای خاص، آلیاژهای فلزی یا آلیاژهای Satiny با مدولاسیون رنگ نرم و تصفیه شده
9. You may even have sung in a church choir, helping voices rise in spiritual exultation before trading in your satiny robe.
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما حتی در یک گروه کر کلیسا آواز خوانده باشید و به صداهایی که پیش از خرید لباس اطلس تان با وجد و شعف معنوی در حال افزایش هستند کمک کنید
[ترجمه گوگل]شما حتی ممکن است در یک کورس کلیسایی آواز بخوانید، و به صدای بلند شدن در روحیه روحانی، قبل از فروش در کت و شلوار کت و شلوار خود ادامه دهید
10. One contained a gorgeous silky fabric in smoky cherry pink with thin gray stripes and a satiny backing.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها عبارت بود از یک پارچه ابریشمی زیبا با صورتی دودی و صورتی با نوارهای باریک خاکستری و a که بر روی آن ها نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]یکی از آنها یک پارچه ابریشمی زرق و برق دار در دشت گیلاس صورتی با نوارهای خاکستری نازک و پشتی Satiny داشت
11. Beat in eggs one at a time, using a rotary beater, until satiny and fluffy.
[ترجمه ترگمان]در یک زمان تخم مرغ را با استفاده از یک beater چرخان، تا زمانی که satiny و پنبه ای است، به کار ببرید
[ترجمه گوگل]در یک تخم مرغ تخم مرغی را بچینید، با استفاده از یک فنجان دوار، تا زمانی که ساتینا و کرکی
12. Blackberry and sweet oak flavours spill onto the palate giving this wine a plump satiny texture.
[ترجمه ترگمان]Blackberry Blackberry و flavours طعم دار به the که این شراب را به بافت نرم و satiny می داد، سرازیر کرد
[ترجمه گوگل]طعم های سیاه و سفید و شیرین بلوط روی قهوه قرار می گیرند و این شراب را بافت ساتین چرب می کند
13. Bronze a supermodel glow & sleek, sculpted cheekbones. This satiny pink & bronze powder a perfect 10!
[ترجمه ترگمان]برنز یک سوپر مدل است که به شکل استخوان گونه صاف و براق ساخته شده است این پودر برنز صورتی، این پودر برنز را ۱۰ سالم به همراه داشت!
[ترجمه گوگل]برنز سوپرمودل درخشش براق، گونه های sculpted این پودر برنز صورتی پودری کامل 10!