1. Aristotle and the Talmud both recommended placing the bed on a north-south axis for those wanting boys.
[ترجمه ترگمان]ارسطو و تلمود هر دو توصیه کردند که تخت خواب را در محور شمال - جنوب برای کسانی که می خواهند، قرار دهند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف ارسطو و تلمود توصیه می کنند که بستر را در محور شمال-جنوب برای کسانی که پسرها را می خواهند قرار دهند
2. After all, as scrupulous followers of the Talmud, dishonesty and corruption were abhorred.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، همان طور که پیروان سرسخت تلمود، dishonesty و فساد، از آن نفرت داشتند
[ترجمه گوگل]بعد از همه، به عنوان طرفداران دقیق طلم، ناسپاسی و فساد فریب خورده بود
3. The Talmud itself acknowledge5 that the sages tried to suppress the Book of Kohelet.
[ترجمه ترگمان]تلمود به خودی خود acknowledge۵ بود که the تلاش می کردند کتاب of را سرکوب کنند
[ترجمه گوگل]تلمود خود را تأیید می کند که مسیحیان سعی داشتند کتاب کوهتل را سرکوب کنند
4. Elsewhere in the Talmud, Lilith is identified as the mother of these creatures.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگری از تلمود، لیلیث به عنوان مادر این موجودات شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در دیگر نقاط تالمود، لیلیت به عنوان مادر این موجودات شناخته شده است
5. The Talmud tradition rendered his name as meaning who is like El ( God )?
[ترجمه ترگمان]سنت Talmud نام خود را به این معنی که آل (خدا)است، ترجمه کرد؟
[ترجمه گوگل]سنت تالمود نام او را به معنای کسی که مانند ال (خدا) است، نامگذاری کرد؟
6. After reading Talmud, am truly amazed by the Jews way of life and their unbelievable capabilities.
[ترجمه ترگمان]پس از خواندن تلمود، واقعا از روش زندگی یهودیان و توانایی های غیرقابل باور خود شگفت زده هستم
[ترجمه گوگل]پس از خواندن تالمود، به شیوه زندگی یهودیان و توانایی های باور نکردنی آنها واقعا شگفت زده می شود
7. The Jewish people are taught by Talmud.
[ترجمه ترگمان]تلمود به مردم یهود آموزش داده می شود
[ترجمه گوگل]مردم یهودی توسط تلمود تدریس می شوند
8. So Barbra Streisand wants to study the Talmud, right?
[ترجمه ترگمان]پس Barbra Streisand می خواد کتاب Talmud رو درس بخونه مگه نه؟
[ترجمه گوگل]بنابراین باربارا استریساند میخواهد طلسم را مطالعه کند، درست است؟
9. It was later written down in two books called the Mishnah and the Talmud.
[ترجمه ترگمان]این کتاب بعدها در دو کتاب به نام Mishnah و تلمود نوشته شد
[ترجمه گوگل]بعدا در دو کتاب به نام 'میشن' و 'طلم' نوشته شد
10. Running their corporation according to the ancient precepts of the Talmud, they shunned all publicity and trusted only a handful of associates.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اصول باستانی تلمود، آن ها از همه تبلیغات اجتناب می کردند و تنها به تعداد معدودی از همدستان خود اعتماد داشتند
[ترجمه گوگل]آنها با توجه به احکام باستانی طلمود، شرکت خود را انجام دادند، تمام تبلیغات را تحمل کردند و فقط تعداد کمی از همکاران را مورد اعتماد قرار دادند
11. We are envious of everyone except our own children, the Talmud says.
[ترجمه ترگمان]تلمود می گوید: ما به همه به جز بچه های خودمان غبطه می خوریم
[ترجمه گوگل]طلمد می گوید: ما به جز فرزندان خود حسودیم
12. I wrote the jackass Bible, the jackass Koran, the jackass Talmud.
[ترجمه ترگمان]من کتاب مقدس jackass را نوشتم: the jackass، the jackass
[ترجمه گوگل]من کتاب مقدس خدایی را نوشتم، قرآن کریم، تلمود زحمتکش
13. Books have a centuries-old tradition of annotation and commentary, ranging from the Talmud and scholarly criticism to book clubs and marginalia.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها، سنت قدیمی تفسیر و تفسیر، از تلمود و نقد علمی به کلوپ های کتابخوانی و marginalia دارند
[ترجمه گوگل]کتاب ها سنت قرن ها از حاشیه نویسی و تفسیر، از طلم و نقد علمی به کتابخانه ها و حاشیه ها است
14. The most important of these are, of course, the Talmud and Josephus.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین اینها، البته، تلمود و Josephus است
[ترجمه گوگل]مهمترین آنها البته تالمود و یوسفوس هستند
15. Two of the books feature the quote "No one can defeat the Jews, unless they've read our holy book the Talmud" on their cover, spuriously attributed to financier George Soros.
[ترجمه ترگمان]دو تن از این کتاب ها به نقل از \"هیچ کس نمی تواند یهودیان را شکست دهد، مگر این که کتاب مقدس ما کتاب مقدس\" تلمود \"را در پوشش خود بخوانند، spuriously به financier مالی\" جورج سوروس \" نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]دو کتاب از نقل قول به شمار می آید: هیچکس نمی تواند یهودیان را شکست دهد، مگر اینکه آنها کتاب مقدس خود را در مورد طلمد بخوانند، به طور جعلی به جورج سوروس، سرمایه گذار تعلق دارد