کلمه جو
صفحه اصلی

ratter


معنی : خائن، میهن فروش، موش گیر، کارشکن
معانی دیگر : (گربه یا سگ) موش گیر، موش کش، خرابکار

انگلیسی به فارسی

موش گیر، کار شکن، خرابکار، خائن


رترت، خائن، موش گیر، کارشکن، میهن فروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an animal, such as a cat or terrier, that is skilled at catching rats.

• rat-catcher, one who traps rats
a ratter is a dog or cat that catches and kills rats.

مترادف و متضاد

خائن (اسم)
renegade, betrayer, traitor, ratter, quisling, recreant

میهن فروش (اسم)
betrayer, ratter, quisling, judas, rat, serpent, sell-out

موش گیر (اسم)
ratter

کارشکن (اسم)
ratter

جملات نمونه

1. Terriers are good ratters.
[ترجمه ترگمان]Terriers ratters خوبی هستند
[ترجمه گوگل]Terriers خوب است

2. This dog is a good ratter.
[ترجمه ترگمان]این سگ راتر خیلی خوبیه
[ترجمه گوگل]این سگ ریتم خوب است

3. Ratter up! Things are not so bad as they seem.
[ترجمه ترگمان]نعره می زند: ((((((((( اوضاع اونجوری که بنظر میاد بد نیست
[ترجمه گوگل]راتر بالا! چیزهایی که به نظر می رسد خیلی بد نیستند

4. I'd ratter you didn't tell him what you put for the last blank.
[ترجمه ترگمان]من راتر را کردم تو به اون چیزی نگفتی که برای آخرین بار چی گذاشتی
[ترجمه گوگل]من راتوردی نکردم، او به آنچه که برای آخرین باری که قرار داده اید نگفت

5. Ratter up! I'm sure you'll feel better tomorrow.
[ترجمه ترگمان]نعره می زند: (((((((((مطمئنم فردا احساس بهتری خواهی داشت
[ترجمه گوگل]راتر بالا! من مطمئن هستم که فردا بهتر میشوید

6. The other people called him a ratter in the backward.
[ترجمه ترگمان]بقیه مردم او را راتر فورد در عقب صدا می کردند
[ترجمه گوگل]مردم دیگر او را به عقب راندند


کلمات دیگر: