1. I was ravished by her beauty.
[ترجمه محسن] من مجذوب زیبایی او شدم
[ترجمه ترگمان]من از زیبایی او بی بهره بودم
[ترجمه گوگل]من زیبایی او را دوست داشتم
2. I was utterly ravished by the way she smiled.
[ترجمه ترگمان]به طوری که او لبخند می زد به کلی از دست رفته بودم
[ترجمه گوگل]به طریقی که او لبخند زد، من کاملا از بین رفتم
3. Julius Caesar was ravished by Cleopatra's beauty.
[ترجمه ترگمان]ژولیوس سزار توسط زیبایی کلئوپاترا پر شد
[ترجمه گوگل]جولیوس سزار با زیبایی کلئوپاترا آشنا شد
4. The film is ravishing to look at and boasts a sensuous musical score.
[ترجمه ترگمان]این فیلم برای نگاه کردن به یک امتیاز موسیقی سکسی، دلربا است
[ترجمه گوگل]این فیلم جذاب است و به نظر نمیرسد
5. Darling, you look simply ravishing in that dress!
[ترجمه ترگمان]عزیزم، تو توی این لباس خیلی زیبا به نظر می رسی
[ترجمه گوگل]عزیزم، شما به نظر می رسد به سادگی در آن لباس زرق و برق دار!
6. During the Second World War my hometown was ravished, and all its treasure robbed.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ جهانی دوم، شهر من مجذوب خود شد و همه گنج آن غارت شد
[ترجمه گوگل]در طول جنگ جهانی دوم، زادگاه من زخمی شد، و تمام گنجینه اش گم شد
7. She looked absolutely ravishing in a pale blue suit.
[ترجمه ترگمان]با کت و شلوار آبی کم رنگ بسیار دلربا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او کاملا در یک کت و شلوار آبی رنگ نگاه کرد
8. The barbarous soldiers ravished the country women.
[ترجمه ترگمان]سربازان وحشی زنان کشور را از خود بی خود کردند
[ترجمه گوگل]سربازان وحشی از کشور این کشور زخمی شدند
9. She looked ravishing/She was a ravishing sight in her wedding dress.
[ترجمه ترگمان]زن دلربا و دلربا در لباس عروسی او دیده می شد
[ترجمه گوگل]او نگاه خوشبختی بود / او در لباس عروسی خود چشم دیدنی بود
10. I shall ravish you to my heart's delight.
[ترجمه ترگمان]به تو تجاوز خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من شما را به لذت قلب من تحسین می کنم
11. Beijing opera ravished the audience.
[ترجمه ترگمان]اپرا در پکن حضار را مجذوب خود کرد
[ترجمه گوگل]اپرا پکن مخاطبان را از بین می برد
12. A ravishing dessert tray is proffered after every meal, and selections range from fruit-inspired sweets to insulin-overdrive chocolate concoctions.
[ترجمه ترگمان]یک سینی دسر دلربا پس از هر وعده غذایی عرضه می شود و انواع انتخاب ها از شکلات الهام گرفته از میوه و معجون های شکلات پر کننده به انسولین عرضه می شود
[ترجمه گوگل]پس از هر وعده غذایی، یک سینی دسر شاداب تهیه می شود، و انتخاب ها از شیرینی های الهام گرفته از میوه ها به مخلوط های شکلات انسولین - overdrive
13. Blair: Or to ravish me, I'm sure.
[ترجمه ترگمان]بلر: یا برای اینکه به من توهین کند، مطمئنم
[ترجمه گوگل]بلر یا من را بترساند، مطمئن هستم
14. She said. 'It's only people who ravish things.
[ترجمه ترگمان]او گفت: فقط کسایی هستن که به وسایل تجاوز می کنن
[ترجمه گوگل]او گفت فقط کسانی هستند که چیزها را تحریک می کنند