1. warm clothes are a must in the mountains
در کوهستان لباس گرم از ضروریات است.
2. warm clothing for winter
لباس گرم برای زمستان
3. warm friendship
دوستی مهرآمیز
4. warm milk is good for settling an upset stomach
شیر گرم برای آرام کردن معده ی منقلب خوب است.
5. warm spring days that quicken the earth
روزهای گرم بهاری که زمین را زنده می کند.
6. warm over
1- (خوراک پس مانده و غیره) دوباره گرم کردن 2- (پیش از مسابقه یا اجرای برنامه و غیره) خود را آماده کردن،تمرین کردن،نرمش کردن 3- (رجوع شود به: warmed-over)
7. warm up
گرم کردن یا شدن
8. a warm and shiny day
یک روز گرم و آفتابی
9. a warm day
یک روز گرم
10. a warm fire
آتش گرم
11. a warm reception
پذیرایی گرم
12. a warm welcome
خوش آمد صمیمانه
13. a warm welcome
استقبال گرم
14. his warm and impetuous nature
مزاج آتشی و متغیر او
15. his warm blood sallied from the wound
خون گرم او از زخم بیرون می زد.
16. the warm drink relaxed him
نوشیدنی گرم او را آرامش داد.
17. the warm feel of his hand
گرمی که از تماس با دست او احساس می شد
18. the warm southern sky
آب هوای گرم جنوبی
19. to warm up the engine
موتور را گرم کردن
20. to warm (or advise etc. ) against
هشدار (یا اندرز و غیره) دادن (در برابر)
21. a lake, warm and smiling and margined by trees
دریاچه ی گرم و فرح انگیز و دارای ساحل پر درخت
22. it's quite warm today
امروز هوا خیلی گرم است.
23. kashan's dry, warm weather
هوای گرم و خشک کاشان
24. the mother's warm kisses quieted the baby
بوسه های گرم مادر کودک را آرام کرد.
25. he has a warm and friendly disposition
او طبیعت گرم و مهربانی دارد.
26. he has a warm heart
او با عاطفه است.
27. it's really a warm day!
راستی روز گرمی است !
28. jungles abound in warm moist regions
در نواحی گرم و مرطوب جنگل فراوان است.
29. the water feels warm
آب (به نظرم) گرم است.
30. the weather gets warm during the summer
در تابستان هوا گرم می شود.
31. there were two warm blankets on each bed
دو پتوی گرم روی هر بستر قرار داشت.
32. a drink and a warm meal made them happy
مشروب و خوراک گرم آنها را سر کیف آورد.
33. a well-insulated house stays warm in winter
خانه ای که خوب عایق سازی شده است در زمستان گرم می ماند.
34. fruit matures faster in warm weather
در هوای گرم میوه زودتر می رسد.
35. the body was still warm
جسد هنوز گرم بود.
36. the sun was deliciously warm
آفتاب به طور دلپذیری گرم بود.
37. the water is pretty warm
آب نسبتا گرم است.
38. they were noticed by warm greetings
با آنها به گرمی سلام و تعارف کردند.
39. this building is kept warm by two heaters
این ساختمان توسط دو گرمکن گرم نگه داشته می شود.
40. fruit will soon spoil in warm weather
درهوای گرم میوه زود خراب می شود.
41. he nestled himself into the warm bed
او در بستر گرم غنود.
42. it is difficult to keep warm here
گرم ماندن در اینجا مشکل است.
43. provided that the weather is warm
به شرط این که هوا گرم باشد
44. she stood there, trying to warm her little hands
آنجا ایستاد و کوشید دستهای کوچولوی خود را گرم کند.
45. the greeting he received was warm and sincere
خوش آمدی که نسبت به او شد گرم و صمیمانه بود.
46. this coat will keep you warm
این کت شما را گرم نگه خواهد داشت.
47. this material keeps the body warm by entrapping air
این پارچه با نگهداشتن هوا در خود بدن را گرم نگه می دارد.
48. hot coffee burns my mouth but warm coffee is pleasant
قهوه ی داغ دهانم را می سوزاند ولی قهوه ی گرم مطبوع است.
49. i submerged my hand in the warm water
دستم را در آب گرم فرو بردم.
50. then instill a few drops of warm olive oil
سپس چند قطره روغن زیتون گرم (در آن) بچکانید.
51. unlike yesterday, today it is very warm
بر خلاف دیروز امروز هوا خیلی گرم است.
52. winter is usually cold and summer warm
زمستان معمولا سرد است و تابستان گرم.
53. a coat with a very soft and warm fur lining
پالتو با آستر خز بسیار نرم و گرم
54. drink the tea while it is still warm
چای را تا هنوز گرم است بخور.
55. the weather was cold, then it got warm
هوا سرد بود سپس گرم شد.
56. this blanket is cool in summer and warm in winter
این پتو در تابستان خنک و در زمستان گرم است.
57. she had been raised in the cradle of a warm family
او در آغوش خانواده ی گرمی پرورش یافته بود.
58. a plant transpires a lot more when the weather is warm
وقتی که هوا گرم است گیاه خیلی بیشتر ترا دمش می کند.
59. i fisted my hands inside my pockets to keep them warm
برای گرم نگهداشتن دستانم،آنها را در درون جیب هایم گره کردم.