کلمه جو
صفحه اصلی

ganger


معنی : اسب تند رو، سر عمله، مسافر پیاده
معانی دیگر : سرکارگر، سرپرست گروهی کارگر

انگلیسی به فارسی

سر عمله، مسافر پیاده، اسب تند رو


انگلیسی به انگلیسی

• group leader; leader of a gang; manager, foreman

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سرکارگر - مباشر

مترادف و متضاد

اسب تندرو (اسم)
courser, ganger

سر عمله (اسم)
foreman, gaffer, headman, ganger, taskmaster

مسافر پیاده (اسم)
wayfarer, ganger


کلمات دیگر: