1. There was a boat tied up at the jetty.
[ترجمه ترگمان] یه قایق توی اسکله بسته شده بو
[ترجمه گوگل]قایق در جت گره خورده بود
2. He and I were sitting out on his jetty dangling our legs in the water.
[ترجمه ترگمان]او و من روی اسکله نشسته بودیم و پاهای ما را در آب آویزان کرده بودند
[ترجمه گوگل]او و من در جاده ای نشسته بودند که پاهای ما را در آب آویزان می کردند
3. John secured the boat firmly to the jetty.
[ترجمه ترگمان]جان قایق را محکم به اسکله بست
[ترجمه گوگل]جان قایق را به بندرگاه محکم بسته بود
4. Underneath was a moulded jetty, close-studding with a herringbone gable, carved flaming torches supporting an oriel window.
[ترجمه ترگمان]در زیر آن، یک اسکله moulded بود که از پنجره به سقف خیره شده بود و مشعل درخشانی از پنجره به سوی پنجره به طرف پنجره می تابید
[ترجمه گوگل]در زیر یک اسکله ای شکل بود که با یک اسکله ی نخل چسبیده بود، مشعل های مشعل حک شده که از یک پنجره ی ییل حمایت می کردند
5. And the ships and the jetty leave their spotlights on all night.
[ترجمه ترگمان]و کشتی ها و اسکله spotlights را تمام شب ترک می کنند
[ترجمه گوگل]و کشتی ها و اسکله ها تمام نور شب را در خود می گذارند
6. On the jetty near the little lighthouse is a remarkably good restaurant.
[ترجمه ترگمان]روی اسکله نزدیک فانوس دریایی کوچک یک رستوران فوق العاده خوب است
[ترجمه گوگل]در جت در نزدیکی فانوس کوچک، رستوران قابل ملاحظه ای خوب است
7. One wooden jetty crept out over the water on brittle insect legs.
[ترجمه ترگمان]یک اسکله چوبی روی آب روی پای حشرات دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]یک اسکله چوبی بر روی آب بر روی پاها حشرات شکننده است
8. The launch headed for Ardneavie jetty and Lucinda sighed contentment.
[ترجمه ترگمان]قایق به سمت اسکله Ardneavie و لوسیندا \"اهی ازسر رضایت کشید\"
[ترجمه گوگل]راه اندازی به اسکله Ardneavie و Lucinda مفتخرم
9. She walked away, around the house to the jetty where her skiff bobbed on its painter, puddled with rain.
[ترجمه ترگمان]دور تا دور خانه به سمت اسکله که قایق او روی نقاش بود رفت و با باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه گوگل]او در اطراف خانه به جاده که در آن اسکایف خود را بر روی نقاش خود ببندد دور رفت، باران را باران
10. However, landing at a natural rock jetty is possible in good conditions.
[ترجمه ترگمان]با این حال، فرود در اسکله سنگی طبیعی در شرایط خوب ممکن است
[ترجمه گوگل]با این حال، فرود در یک اسکله سنگ طبیعی ممکن است در شرایط مناسب است
11. As we came within sight of the jetty, I saw a little group sitting on the quayside.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به سمت اسکله امده بودیم، گروهی را دیدم که روی زمین بار انداز نشسته بودند
[ترجمه گوگل]همانطور که در داخل دریا دیدیم، یک گروه کوچکی را دیدم که در کوچه نشسته بودند
12. The boat was tied up alongside a crumbling limestone jetty.
[ترجمه ترگمان]قایق در کنار اسکله سنگ آهک به هم بسته شده بود
[ترجمه گوگل]قایق در کنار یک سنگ آهک فرو بریزید گره خورده بود
13. Its owner who did not want, or did not dare, to bring his boat round to the jetty?
[ترجمه ترگمان]صاحب آن نمی خواست، یا جرات نمی کرد که قایق خود را به اسکله بیاورد؟
[ترجمه گوگل]صاحب آن که نمی خواست یا جرأت نداشت تا قایق خود را به جت بیاورد؟
14. You could paddle out from the right alongside a rock jetty, or you could go from the left.
[ترجمه ترگمان]شما می توانستید از سمت راست در کنار یک اسکله سنگی پارو بزنید یا از سمت چپ بروید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از سمت راست در کنار یک اسکله سنگ، یا شما می توانید از سمت چپ بروید
15. Thinking that was a dig at female priorities, she smiled but said nothing as they chugged slowly to a small jetty.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به آرامی به سمت اسکله کوچکی می رفتند چیزی نگفت اما چیزی نگفت
[ترجمه گوگل]فکر می کرد که در اولویت های زن بود، او لبخند زد، اما به آرامی به یک اسکله کوچک چنگ زد