بر حسب اتفاق، اتفاقا، تصادفا، به همان شمار
as many
بر حسب اتفاق، اتفاقا، تصادفا، به همان شمار
جملات نمونه
1. Sixteen times as many men are colour-blind as women.
[ترجمه ترگمان]شانزده مرتبه چون بسیاری از مردان مانند زنان نابینا هستند
[ترجمه گوگل]شانزده برابر بیشتر مردان به عنوان زنان کور رنگی هستند
[ترجمه گوگل]شانزده برابر بیشتر مردان به عنوان زنان کور رنگی هستند
2. I don't feel the cold as badly as many people.
[ترجمه ترگمان]من هم به اندازه بسیاری از مردم احساس سرما نمی کنم
[ترجمه گوگل]من به عنوان بسیاری از مردم سرد را احساس نمی کنم
[ترجمه گوگل]من به عنوان بسیاری از مردم سرد را احساس نمی کنم
3. New drivers have twice as many accidents as experienced drivers.
[ترجمه Samaa] رانندگان جدید دو برابرِ رانندگان باتجربه، تصادف میکنند.
[ترجمه ترگمان]رانندگان جدید دو برابر رانندگان باتجربه هستند[ترجمه گوگل]رانندگان جدید دارای دو بار بیشترین حادثه به عنوان رانندگان با تجربه هستند
4. The master disk can be duplicated as many times as required.
[ترجمه ترگمان]دیسک گرداننده می تواند مانند دفعات مورد نیاز تکرار شود
[ترجمه گوگل]دیسک اصلی را می توان بارها و بارها مورد نیاز تکرار کرد
[ترجمه گوگل]دیسک اصلی را می توان بارها و بارها مورد نیاز تکرار کرد
5. He made ten mistakes in as many lines.
[ترجمه ترگمان]او در بسیاری از خطوط ده اشتباه کرد
[ترجمه گوگل]او اشتباهات زیادی را در خطوط مختلف ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او اشتباهات زیادی را در خطوط مختلف ایجاد کرد
6. Last year they sold twice as many computers as their competitors.
[ترجمه Samaa] سال گذشته، آنها دو برابرِ تعداد کامپیوترهای رقبایشان ، ( کامپیوتر ) فروختند.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، آن ها دو بار به اندازه رقبای خود به فروش رفتند[ترجمه گوگل]سال گذشته دو برابر رایانه های خود را به عنوان رقبای خود فروختند
7. In their heyday, they sold as many records as all the other groups in the country put together.
[ترجمه ترگمان]آن ها در زمان اوج خود به اندازه تمام گروه های دیگری که در کشور با هم قرار دادند، به فروش رفتند
[ترجمه گوگل]در اوج خود، آنها به عنوان بسیاری از سوابق به عنوان تمام گروه های دیگر در کشور جمع شده
[ترجمه گوگل]در اوج خود، آنها به عنوان بسیاری از سوابق به عنوان تمام گروه های دیگر در کشور جمع شده
8. Nearly as many again died from pneumonia.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همان طور که بسیاری دیگر از ذات الریه جان خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]تقریبا بسیاری از افراد دیگر در معرض پنومونی بودند
[ترجمه گوگل]تقریبا بسیاری از افراد دیگر در معرض پنومونی بودند
9. There are as many brown-bag lunches eaten today as lunches in restaurants.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از غذاهای قهوه ای امروزی مانند ناهار خوردن در رستوران ها وجود دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناهارهای قهوه ای امروز به عنوان ناهار در رستوران ها خورده می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناهارهای قهوه ای امروز به عنوان ناهار در رستوران ها خورده می شوند
10. There were three times as many girls as boys.
[ترجمه ترگمان]سه برابر دخترهای دیگر هم بودند
[ترجمه گوگل]دختران سه برابر دختر بودند
[ترجمه گوگل]دختران سه برابر دختر بودند
11. I've always entered as many photo competitions as I can.
[ترجمه ترگمان]من همیشه به عنوان تعداد زیادی از مسابقات عکاسی وارد شده ام
[ترجمه گوگل]من همیشه می توانم به عنوان بسیاری از مسابقات عکس را وارد کنید
[ترجمه گوگل]من همیشه می توانم به عنوان بسیاری از مسابقات عکس را وارد کنید
12. If there were as many women as there are men in parliament, the situation would be very different.
[ترجمه ترگمان]اگر تعداد زنان در پارلمان وجود داشته باشد، وضعیت بسیار متفاوت خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر زنان زیادی وجود داشته باشد چون مردان در مجلس حضور دارند، وضعیت بسیار متفاوت خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر زنان زیادی وجود داشته باشد چون مردان در مجلس حضور دارند، وضعیت بسیار متفاوت خواهد بود
13. If she guessed wrong, it meant twice as many meetings the following week.
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه می کرد، این موضوع دو برابر جلسات هفته بعد بود
[ترجمه گوگل]اگر او حدس زده اشتباه است، این به معنای دو برابر تعداد جلسات هفته بعد است
[ترجمه گوگل]اگر او حدس زده اشتباه است، این به معنای دو برابر تعداد جلسات هفته بعد است
14. Answer as many questions as possible in the time provided.
[ترجمه ترگمان]پاسخ به سوالات بسیاری در زمانی که ممکن است ارائه شود
[ترجمه گوگل]در زمان ارائه به عنوان بسیاری از سوالات پاسخ داده شود
[ترجمه گوگل]در زمان ارائه به عنوان بسیاری از سوالات پاسخ داده شود
پیشنهاد کاربران
به تعداد زیاد
So , they didn't have to use as many.
اونا مجبور نبودند به تعداد زیاد ( ازش ) استفاده کنند.
So , they didn't have to use as many.
اونا مجبور نبودند به تعداد زیاد ( ازش ) استفاده کنند.
به همان تعداد
کلمات دیگر: