کلمه جو
صفحه اصلی

detonation


معنی : انفجار
معانی دیگر : انفجار

انگلیسی به فارسی

انفجار


انفجار (با صدای بلند و شدید)، ترکیدن


انگلیسی به انگلیسی

• explosion, blowing up, setting off of an explosion
a detonation is a large or powerful explosion.
detonation is the action of causing a device such as a bomb to explode.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] منفجر کردن - انفجار ضربه ای - تراک - تراکه - تراکیدن - انفجار ناگهانی - انفجار
[مهندسی گاز] انفجار، احتراق شدید
[زمین شناسی] انفجار،ترکیدن اگرسرعت سوختن ماده منفجره بیش ازسرعت صوت باشدانراانفجارمی گویند.
[معدن] تجزیه انفجاری (آتشباری)

مترادف و متضاد

Synonyms: bang, blast, blowout, blow-up, boom, discharge, ignition


explosion


انفجار (اسم)
burst, blast, explosion, gust, bust, detonation, eruption, outburst, pop, blow-out, blow-up, plosion

جملات نمونه

1. the detonation shook windowpanes
صدای انفجار شیشه ها را لرزاند.

2. The result is a devastating detonation that completely destroys the rocket.
[ترجمه ترگمان]نتیجه انفجاری مخرب است که موشک را کاملا نابود می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه یک انفجار مخرب است که به طور کامل راکت را از بین می برد

3. The equilibrium compositions and CJ parameters of the detonation products of 51 CHNO explosives are calculated.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات تعادل و پارامترهای تعیین کننده مربوط به مواد منفجره ۵۱ CHNO مواد منفجره محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]ترکیبات متعادل و پارامترهای CJ محصولات منفجره از مواد منفجره 51 CHNO محاسبه می شود

4. In additon, we found that the detonation cell size of hydrocarbon will diminish with increasing of its degree of unsaturation.
[ترجمه ترگمان]در additon دریافتیم که اندازه سلول انفجار هیدروکربن با افزایش درجه its کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در افزودنی، ما دریافتیم که اندازه سلول انفجاری هیدروکربن با افزایش درجه اشباع آن کاهش می یابد

5. Assault Destroyers have new shell detonation fx, splashes on water.
[ترجمه ترگمان]Destroyers تجاوز به نیروی دریایی جدیدی تولید می کند و آب روی آب می ریزد
[ترجمه گوگل]ویرانگرهای انفجار دارای فسیل جدید انفجار پوسته، بر روی آب است

6. The detonation pressure of PBXN-5 is supplied, qualitatively analyzes the effect of charge diameter and constraint condition of PBXN-5 on detonation pressure.
[ترجمه ترگمان]فشار انفجار ۵ - ۵ تامین می شود که به صورت کیفی تاثیر قطر بار و شرایط محدود of - ۵ در فشار انفجار را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]فشار انفجار PBXN-5 تامین می شود، کیفیت تأثیر قطر شارژ و شرایط محدودیت PBXN-5 بر فشار انفجاری را تحلیل می کند

7. The result shows that the detonation criteria of high-pressured pulse current of water impacting and detonating potassium chlorate explosives is consistent to the detonation criteria.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که معیارهای انفجار جریان ضربانی فشار بالا بر تاثیر آب و انفجار مواد منفجره پتاسیم chlorate با معیارهای انفجار سازگار است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که معیارهای انفجار جریان پالس فشار بالا از مواد منفجره و منفجر کننده مواد منفجره پتاسیم کلرات، به معیارهای انفجار سازگار است

8. The nitroalkanol imparts improved sensitivity and detonation velocities.
[ترجمه ترگمان]The حساسیت و سرعت های انفجار را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]نیتروآلکانول باعث افزایش حساسیت و سرعت انفجار می شود

9. This paper introduces the criterion of selecting pump, detonation mode, principle and action of inner blind hole perforator and tubing pump joint technology.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی معیار انتخاب پمپ، حالت انفجار، اصل و عملکرد حفره کور داخلی و پمپ لوله اتصال لوله می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله معیار انتخاب پمپ، حالت انفجار، اصل و عملکرد پرفوراتور داخلی سوراخ سوراخ و تکنولوژی اتصال پمپ لوله را معرفی می کند

10. The results show that the process of radiation of firelight from explosion consists of two phases:detonation and afterburning.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که فرآیند تابش نور آتش از انفجار متشکل از دو مرحله می باشد: انفجار و انفجار
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که فرآیند تابش آتش سوزی از انفجار شامل دو مرحله است: انفجار و پس از سوختن

11. A green light would indicate that the enemy Control had been successfully taken, and the detonation of the firebombs prevented.
[ترجمه ترگمان]یک نور سبز نشان می داد که کنترل دشمن با موفقیت گرفته شده است و انفجار بمب های آتش زا مانع از آن شده است
[ترجمه گوگل]یک نور سبز نشان می دهد که کنترل دشمن با موفقیت انجام شده است و انفجار بمب های جلوگیری شده است

12. We're talking about the combined and simultaneous effect of a massive thermonuclear detonation, a volcanic eruption and an earthquake.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد اثرات ترکیبی و همزمان یک انفجار هسته ای عظیم هسته ای، یک فوران آتشفشانی و یک زلزله صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد اثر ترکیبی و همزمان یک انفجار عظیم ترم هسته ای، فوران آتشفشانی و زلزله صحبت می کنیم

13. On take-off, for example, it would result in excessively high combustion temperatures and detonation.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، به طور مثال، منجر به دماهای بسیار بالای احتراق و انفجار خواهد شد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در هنگام برداشتن، دمای احتراق و انفجار بیش از حد بالا خواهد بود

14. But a third crate, on its bottom layer, had the latest equipment for long-range detonation of explosives.
[ترجمه ترگمان]اما یک صندوق سوم، در لایه زیرین، آخرین تجهیزات برای انفجار دوربرد مواد منفجره را داشت
[ترجمه گوگل]اما جعبه سوم، در لایه پایین آن، دارای آخرین تجهیزات برای انفجار مواد منفجره در محدوده طولانی بود

پیشنهاد کاربران

انفجار، منفجرشدن، ترکیدن

explosion انفجار

deflegration انفجار کم شدت

detonation انفجار شدید

[deflegration یک نوع انفجار است که سرعت سوختن ماده منفجره، کمتر از سرعت صوت است اما در detonation بالاتر از از سرعت صوت . ]


کلمات دیگر: