کلمه جو
صفحه اصلی

pipeline


معنی : لوله کشی، خط لوله
معانی دیگر : لوله، وسیله ی ارسال، فرستگر، کانال ارتباطی، با خط لوله حمل کردن، لوله بری کردن، خط لوله نفت

انگلیسی به فارسی

خط لوله، لوله کشی


انگلیسی به انگلیسی

• tube, pipe; series of connected pipes; path along which data is transferred within the central processing unit (computers)
a pipeline is a large pipe through which oil or gas flow over a long distance.
if something is in the pipeline, it has already been planned or begun.
line of pipes that carry oil

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خط لوله
[کامپیوتر] خط لوله وسیله ای درون CPU که آن را قادر به واکشی ( خواندن ) دستورها قبل از اجرا می کند . به طوری که هر گاه دستوذری کامل شد. دستور بعدی آماده ی اجرا باشد. این روش بر مشکل گلوگاه von neumann غلبه می کند . نگاه کنید به computer architecture . - لوله ای
[معدن] خط لوله (آبکشی)
[مهندسی گاز] خط لوله، لوله کشی

مترادف و متضاد

لوله کشی (اسم)
canalization, piping, pipeline, pipe laying, pipage, pipe fitting, plumbery

خط لوله (اسم)
pipeline

جملات نمونه

the news pipeline from the mayor's office

راه خبرگیری از دفتر شهردار


1. a pipeline of information
راه دریافت اطلاعات

2. the news pipeline from the mayor's office
راه خبرگیری از دفتر شهردار

3. the oil pipeline had ruptured
لوله ی نفت قطع شده بود.

4. the oil pipeline will stretch some 20 miles
لوله ی نفت حدود 20 میل طول خواهد داشت.

5. a long stretch of the pipeline
قطعه ای طولانی از خط لوله

6. the oil is gravitated through a pipeline
نفت در لوله (تحت فشار جاذبه ی زمین) به حرکت درمی آید.

7. the interface between two separate types of oil flowing together in a pipeline
میان پهنه ی دو نوع روغن مختلف که در لوله ای با هم در حال حرکت اند

8. The rebels had tried to sabotage the oil pipeline.
[ترجمه ترگمان]شورشیان کوشیده اند تا خط لوله نفت را خراب کنند
[ترجمه گوگل]شورشیان تلاش کردند خط لوله نفت را خراب کنند

9. Recently they have laid an underground pipeline.
[ترجمه ترگمان]اخیرا آن ها یک خط لوله زیرزمینی را گذاشته اند
[ترجمه گوگل]اخیرا آنها یک خط لوله زیرزمینی گذاشته اند

10. The pipeline supplies Jordan with 1per cent of its crude oil.
[ترجمه ترگمان]این خط لوله ۱ درصد از نفت خام خود را تامین می کند
[ترجمه گوگل]این خط لوله نفت اردن با 1 درصد نفت خام تامین می کند

11. The pipeline is to be built with international support.
[ترجمه ترگمان]این خط لوله قرار است با حمایت بین المللی ساخته شود
[ترجمه گوگل]این خط لوله باید با حمایت بین المللی ساخته شود

12. Already in the pipeline is a 9 per cent pay increase for teachers.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در خط لوله، ۹ درصد افزایش حقوق معلمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در خط لوله یک افزایش 9 درصدی برای معلمان است

13. The pipeline links the refinery with the port.
[ترجمه ترگمان]این خط لوله پالایشگاه را با بندر مرتبط می کند
[ترجمه گوگل]خط لوله پالایشگاه با پورت ارتباط برقرار می کند

14. Important new laws are already in the pipeline.
[ترجمه ترگمان]قوانین مهم جدیدی پیش از این در خط لوله قرار دارند
[ترجمه گوگل]قوانین مهم جدید در حال حاضر در خط لوله هستند

15. The project involved laying an oil pipeline across the desert.
[ترجمه ترگمان]پروژه شامل گذاشتن یک خط لوله نفت در طول بیابان بود
[ترجمه گوگل]این پروژه شامل نصب خط لوله نفت در بیابان بود

16. The two ends of the pipeline are connected with the radiator.
[ترجمه ترگمان]دو انتهای این خط لوله با رادیاتور مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]دو انتهای خط لوله با رادیاتور متصل می شوند

17. Giant dunes of crushed rock and miles of mammoth piping line the road.
[ترجمه ترگمان]تپه های شنی از صخره های خرد شده و کیلومترها of در جاده
[ترجمه گوگل]تپه های غول آسا از سنگ خرد شده و مایل از لوله های ماموت خط جاده

18. Open the relevant valves on the pipe line and the pipe line.
[ترجمه ترگمان]شیره ای مربوطه را بر روی خط لوله و خط لوله باز کنید
[ترجمه گوگل]دریچه های مربوطه را روی خط لوله و خط لوله باز کنید

19. Kim Man-Hop PP-R, PE water supply pipe line will be green environmental protection, health, hygiene for the appointment, give your life a whole new feel.
[ترجمه ترگمان]Kim Man - - R، خط لوله تامین آب PE - R، بهداشت، بهداشت برای قرار ملاقات، یک احساس کاملا جدید به زندگی تان خواهد داد
[ترجمه گوگل]کیم مرد هاپ PP-R، PE به منظور ذخیره آب خط لوله خواهد بود محافظت زیست محیطی سبز، سلامت، بهداشت برای انتصاب، به زندگی خود را احساس کاملا جدید است

20. Which is able to satisfy pipe line welding requirements.
[ترجمه ترگمان]که می تواند الزامات جوشکاری خط لوله را ارضا کند
[ترجمه گوگل]که قادر به برآوردن نیازهای جوش لوله جوش است

21. Before making mud, clean all the circulation pipe line and mud pits.
[ترجمه ترگمان]قبل از ایجاد گل، تمام خطوط لوله جریان و گودال های گل را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]قبل از ساخت گلدان، تمام خط لوله گردش خون و چاله ها را تمیز کنید

22. In the project of west to east gas pipe line, the CVN index are prescribed clearly that the sharpy impact energy should reach 120J, 85%.
[ترجمه ترگمان]در پروژه غرب به خط لوله گاز شرقی، شاخص CVN به طور واضح تجویز می شوند که انرژی ضربه sharpy باید به ۱۲۰ درجه سانتیگراد برسد
[ترجمه گوگل]در پروژه خط لوله گاز غرب به شرق، شاخص CVN به وضوح مشخص شده است که انرژی تاثیر شدید باید به 120J، 85٪ برسد

23. Protective gas system: pipe line from the protective gas generation station to reducing annealing furnace.
[ترجمه ترگمان]سیستم گاز حفاظتی: خط لوله از ایستگاه تولید گاز محافظ برای کاهش کوره پخت
[ترجمه گوگل]خط تولید سیستم گاز محافظ از ایستگاه تولید گاز محافظ تا کاهش کوره خنک کننده

24. Maximum continuous flow based on pipe line velocity of 20 ft . per second.
[ترجمه ترگمان]حداکثر جریان پیوسته براساس سرعت خط لوله ۲۰ فوت است ثانیه
[ترجمه گوگل]حداکثر جریان مداوم بر اساس سرعت خط لوله 20 ft در هر ثانیه

25. The mass production technologies of IF steel, pipe line steel are introduced.
[ترجمه ترگمان]فن آوری های تولید انبوه فولاد کربنی، فولاد خط لوله معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]تکنولوژی تولید انبوهی از فولاد IF فولاد، خط لوله لوله معرفی می شود

26. Route length of ash pipe line - 0 Km.
[ترجمه ترگمان]طول مسیر خط لوله خاکستر - ۰ کیلومتر است
[ترجمه گوگل]طول مسیر خط لوله خاکستر - 0 کیلومتر

27. This kit allow conversion, in the pipe line, from bolted bonnet valves to bellows leakproof valves.
[ترجمه ترگمان]این بسته به تبدیل، در خط لوله، از شیره ای bonnet پیچ به شیره ای leakproof اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]این کیت اجازه می دهد تبدیل، در خط لوله، از دریچه های کمربند پیچ ​​و مهره به دریچه های نشتی ملایم

28. The source of pipe line secondary stress check condition is the stability condition.
[ترجمه ترگمان]منبع کنترل فشار ثانویه خط لوله شرایط پایداری است
[ترجمه گوگل]منبع تراموای خط لوله تنش ثانویه وضعیت ثبات است

29. DWTT separation fracture has been analyzed for pipe line steel.
[ترجمه ترگمان]شکستگی جداسازی DWTT برای فولاد خط لوله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]شکستگی جداسازی DWTT برای فولاد خط لوله مورد بررسی قرار گرفته است

30. Close the relevant valves on the pipe line and pipe line.
[ترجمه ترگمان]شیره ای مربوطه را بر روی خط لوله و خط لوله ببندید
[ترجمه گوگل]دریچه های مربوطه در خط لوله و خط لوله را ببندید

There were several oil pipelines between Ahwaz and Khoramshahr.

میان اهواز و خرمشهر چندین لوله‌ی نفت وجود داشت.


a pipeline of information

راه دریافت اطلاعات


پیشنهاد کاربران

خط سیر ( کامپیوتر )

( مجازی، برای ایجاد ارتباط ) خط مستقیم

خط ارتباطی

آبراهه داده ها

( باز هم مجازی ) کانال اطلاعاتی

خط تولید

خبرچینی، جاسوسی، خبرببر بیاری

pipeline ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: خط لوله
تعریف: شبکه ای از لوله های زیرزمینی که آب را به منازل و مراکز تجاری و جز آن می رساند


کلمات دیگر: