معنی : سر، قله، نوک، تارک، راس، فرق، فرق سر، سمتالراس
معانی دیگر : (بخشی از خورشید و ماه که از افق ظاهر می شود - بخش فرازین سر یا جمجمه یا تپه و غیره) تارک، فرازگاه، فرازبخش، بالا، چکاد
راس، تارک
نوک، سر، تارک، فرق، قله، راس
top
Synonyms: acme, apex, apogee, cap, cope, crest, crown, culmination, extremity, fastigium, height, peak, pinnacle, roof, summit, tip, upper extremity, zenith
Antonyms: bottom, nadir
vertex of an angle
رأس زاویه
the vertex of the skull
تارک جمجمه
the building on the vertex of the hill
ساختمان روی قلهی کوه