1. transposed matrix
ماتریس فرانهاده (ترانسپزه)
2. partition of matrix
قسمت بندی ماتریس
3. trace of matrix
اثر ماتریس
4. elements of a matrix
اجزای ماتریس،بن پاره های ماتریس
5. understanding is the matrix of peace
تفاهم موجد صلح است.
6. Europe is remaking itself politically within the matrix of the European Community.
[ترجمه ترگمان]اروپا خود را از لحاظ سیاسی در ماتریس جامعه اروپایی بازسازی می کند
[ترجمه گوگل]اروپا خود را از لحاظ سیاسی در ماتریس جامعه اروپا بازسازی می کند
7. Rome was the matrix of Western civilization.
[ترجمه مجتبی] رم زادگاه تمدن غرب بود.
[ترجمه ترگمان]رم ماتریس تمدن غربی بود
[ترجمه گوگل]رم ماتریس تمدن غربی بود
8. The fossils lie embedded in a matrix of shale and sandstone.
[ترجمه ترگمان]این فسیل ها در یک ماتریکس سنگ و ماسه سنگی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]فسیلهای دروغ در ماتریس شیل و ماسه سنگ جاسازی شده اند
9. Unlike the colour printing achieved from multi-ribbon matrix printers the results are really excellent.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف چاپ رنگی که از چاپگرهای ماتریس multi بدست آمده، نتایج واقعا عالی هستند
[ترجمه گوگل]بر خلاف چاپ رنگ به دست آمده از چاپگرهای ماتریس چند نوار، نتایج واقعا عالی هستند
10. Dynamic Matrix is expected to post about $ 17 million in revenue in 199
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که در سال ۱۹۹ میلیون دلار درآمد داشته باشد
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که ماتریکس پویا در حدود 199 میلیون دلار درآمد داشته باشد
11. The new product matrix sets out to present complex information with clarity.
[ترجمه ترگمان]ماتریس محصول جدید برای ارایه اطلاعات پیچیده با وضوح مشخص می شود
[ترجمه گوگل]ماتریس محصول جدید برای ارائه اطلاعات پیچیده با وضوح است
12. Some printers combine both daisy-wheel and dot matrix printing elements in one machine.
[ترجمه ترگمان]برخی چاپگرها هم هر دو چرخ و هم عناصر چاپ نقطه ای را در یک ماشین ترکیب می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از چاپگرها هم در عین حال یک عنصر print-wheel و dot matrix dot را ترکیب می کنند
13. The two analyses are combined in a matrix structure as shown in Table
[ترجمه ترگمان]دو تجزیه و تحلیل ها در یک ساختار ماتریس به صورتی که در جدول نشان داده شده است، ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]دو تجزیه و تحلیل در یک ساختار ماتریسی ترکیب شده است که در جدول ذکر شده است
14. The probability matrix is raised to successively higher powers in much the same way.
[ترجمه ترگمان]ماتریس احتمال برای توان های بالاتر به همان طریق افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]ماتریس احتمالی به طور پیوسته قدرت بالاتر به طور یکسان افزایش می یابد
15. Complex and matrix structures are not in evidence in the survey of excellent firms.
[ترجمه ترگمان]ساختارهای پیچیده و پیچیده در بررسی شرکت های برتر موجود نیستند
[ترجمه گوگل]ساختار پیچیده و ماتریس در بررسی شرکت های عالی در شواهد نیست
16. This is known as matrix addressing.
[ترجمه ترگمان]این به عنوان آدرس دهی ماتریس شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این به عنوان آدرس ماتریکس شناخته شده است