1. secondary and tertiary causes
علل ثانوی و ثالثیه
2. secondary carbon
کربن نوع دوم
3. secondary education
آموزش دبیرستانی
4. secondary growth
وخش پسین (رشد دومین)
5. secondary school
مدرسه ی متوسطه،دبیرستان
6. a secondary source of information
منبع دست دوم اطلاعات
7. this word's secondary stress
تکیه (یا فشار) ثانوی این واژه
8. money is only a secondary concern
پول فقط یک مطلب فرعی است.
9. in that tribe, hunting has been relegated to a secondary role
در آن قبیله شکار نقش ثانوی پیدا کرده است.
10. She taught history at a secondary school.
[ترجمه ترگمان]او تاریخ را در یک دبیرستان تدریس کرد
[ترجمه گوگل]او در یک مدرسه متوسطه تاریخ را به یاد می آورد
11. Another name for secondary school is high school.
[ترجمه ترگمان]نام دیگر دبیرستان دبیرستان است
[ترجمه گوگل]نام دیگر برای دبیرستان دبیرستان است
12. We should use our secondary forces to pin down several enemy columns.
[ترجمه ترگمان]ما باید از نیروهای ثانویه خود برای مشخص کردن چندین ستون دشمن استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید نیروهای ثانویه خود را برای پین کردن چند ستون دشمن استفاده کنیم
13. Such considerations are secondary to our main aim of improving efficiency.
[ترجمه ترگمان]چنین ملاحظاتی برای هدف اصلی ما از بهبود کارایی ثانویه هستند
[ترجمه گوگل]چنین ملاحظاتی به هدف اصلی ما برای بهبود بهره وری ثانوی است
14. Children usually transfer to secondary school at 11 or
[ترجمه ترگمان]کودکان معمولا در ساعت ۱۱ یا ۱۱ به دبیرستان می روند
[ترجمه گوگل]کودکان معمولا به 11 سالگی به دبیرستان منتقل می شوند
15. He had kidney cancer, with secondary tumours in the brain and lungs.
[ترجمه ترگمان]سرطان کلیه داشت و غده secondary در مغز و ریه وجود داشت
[ترجمه گوگل]او سرطان کلیه داشت، با تومورهای ثانویه در مغز و ریه ها
16. Secondary school means junior school and high school.
[ترجمه ترگمان]دبیرستان به معنای دبیرستان و دبیرستان است
[ترجمه گوگل]دبیرستان به معنای مدرسه راهنمایی و دبیرستان است