کلمه جو
صفحه اصلی

finisher


تمام کننده، کامل کننده، پرداخت کننده، ضربت اخر

انگلیسی به فارسی

پایان دادن


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that completes; terminator, destroyer; polisher; one who adds the finishing touches

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تکمیل گر - تکمیل کننده کارگر یا متخصص در کارگاه رنگرزی و سفید گری و یا تکمیل
[معدن] شستشودهنده نهایی (جدایش)
[پلیمر] دستگاه پرداخت، پرداخت کننده

جملات نمونه

1. The first six finishers go into the final.
[ترجمه ترگمان]شش نفر اول به مسابقه نهایی راه یافتند
[ترجمه گوگل]شش نفر اول به فینال می روند

2. If Gramm is not among the top three finishers in Iowa, his campaign will effectively be at an end.
[ترجمه ترگمان]اگر Gramm جزو سه نفر برتر در آیووا نباشند، مبارزات انتخاباتی او به طور موثر پایان خواهد یافت
[ترجمه گوگل]اگر گارم در میان سه نفر برتر در آیوا نبود، کمپاین او به طور موثری پایان خواهد یافت

3. They have no finishers or real scoring threat besides Owen Nolan, who has six goals.
[ترجمه ترگمان]اونا هیچ خطری یا یه تهدید واقعی به غیر از اون \"اوون نولان\" ندارن که شش تا گل داشته باشن
[ترجمه گوگل]آنها علاوه بر اوون نولان، که دارای شش گل است، هیچ اتفاقی یا تهدید واقعی ندارند

4. Crook, with five runners in the first six finishers, easily won the team event.
[ترجمه ترگمان]Crook با پنج دونده در شش تیم اول، به راحتی برنده مسابقه تیمی شد
[ترجمه گوگل]کوروک، با پنج دونده در شش مرحله اول، به راحتی برنده مسابقه تیم شد

5. Under state law, one of the top three finishers must be named chief.
[ترجمه ترگمان]براساس قانون ایالتی، یکی از سه تیم برتر این رقابت ها باید به عنوان رئیس انتخاب شود
[ترجمه گوگل]طبق قانون ایالتی، یکی از سه نفر برتر باید به عنوان رئیس انتخاب شود

6. Plesae write the information about finisher, if there is one.
[ترجمه ترگمان]اگر یک نفر باشد، Plesae این اطلاعات را به نفر write
[ترجمه گوگل]Plesae اطلاعاتی را در مورد finisher می نویسد، اگر وجود داشته باشد

7. Larsson is a more accomplished finisher than Rooney.
[ترجمه ترگمان]لارسون a از رونی است
[ترجمه گوگل]لارسون یکی از متخصصان رونی است

8. Save your cold blood eviscerate as a finisher.
[ترجمه ترگمان] خون your رو به عنوان پایان کار نجات بده
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی خود را به عنوان یک فیشر صرفه جویی کنید

9. He's proved what a great finisher he is with that left foot shot last night.
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرد که چه پایان کار بزرگی در شب گذشته وجود دارد
[ترجمه گوگل]او ثابت کرده است که او با چپ شب گذشته در حال ضربه زدن است

10. He is strong, athletic and a good finisher.
[ترجمه ترگمان]او قوی، ورزش کار و یک نفر خوب است
[ترجمه گوگل]او قوی است، ورزشی و پایان خوبی است

11. He showed that he can be a good finisher and is very good for the team.
[ترجمه ترگمان]او نشان داد که می تواند نفر خوبی باشد و برای تیم بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]او نشان داد که می تواند یک نتیجه خوب و بسیار خوب برای تیم باشد

12. Ronaldo is a brilliant player, and a terrific finisher.
[ترجمه ترگمان]رونالدو بازیکن برجسته و a است
[ترجمه گوگل]رونالدو یک بازیکن درخشان است و بسیار عالی است

13. Barathrum is a great finisher and Nether Strike can pretty much guarantee a kill.
[ترجمه ترگمان]Barathrum یک نفر بزرگ است و بعید نیست که ضربه زدن ضامن قتل باشد
[ترجمه گوگل]برادرم یک پایان عالی است و Nether Strike می تواند تا حد زیادی کشتن را تضمین کند

14. High volume professional duplicator with finisher.
[ترجمه ترگمان]duplicator حرفه ای با حجم بالا
[ترجمه گوگل]ضبط کننده حرفه ای با حجم بالا

پیشنهاد کاربران

برنده نهایی

کسی که کاری رو تا آخر پیش می بره
Terminator

کاملگر، تمامگر


کلمات دیگر: