کلمه جو
صفحه اصلی

base price


دوره ی پایه، دوره ی مبنا، قیمت مبنا، قیمت پایه

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] قیمت مبنا
[معدن] قیمت پایه (اقتصاد معدنی)

جملات نمونه

1. Price: Base price on the manual 540i is $ 4 900.
[ترجمه ترگمان]قیمت: قیمت پایه در کتابچه راهنما ۵۴۰ میلیون دلار است
[ترجمه گوگل]قیمت پایه قیمت در کتابچه راهنمای کاربر 540i 4 900 دلار است

2. The Host Connection Services offer two pricing options-a fixed monthly fee and unlimited usage-or usage based pricing.
[ترجمه ترگمان]خدمات اتصال میزبان دو گزینه قیمت گذاری را ارایه می کند - یک هزینه ماهانه ثابت و استفاده نامحدود - یا قیمت گذاری مبتنی بر کاربرد
[ترجمه گوگل]خدمات اتصال میزبان دو گزینه قیمت گذاری ارائه می دهد - یک هزینه ماهانه ثابت و قیمت نامحدود استفاده یا استفاده مبتنی بر استفاده می شود

3. Prices based on a multiple of earnings tend to require more detailed and thorough completion accounts than net asset value based prices.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها براساس چندین درآمد تمایل دارند حساب های کامل و دقیق تری نسبت به قیمت های خالص ارزش دارایی داشته باشند
[ترجمه گوگل]قیمت ها بر اساس چندین درآمد، نیاز به حساب های دقیق تر و کامل تر از قیمت های مبتنی بر ارزش دارایی خالص دارند

4. Base price for the extended cab version with four-wheel drive is $ 2 400.
[ترجمه ترگمان]قیمت پایه برای نسخه cab با جعبه دنده چهار چرخ، برابر با ۲ ۴۰۰ دلار می باشد
[ترجمه گوگل]قیمت پایه برای نسخه کابین پیشرفته با چهار چرخ 2 400 دلار است

5. As far as the base price is concerned, we want to do it in US dollars.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به قیمت پایه مربوط می شود، ما می خواهیم آن را به دلار آمریکا انجام دهیم
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به قیمت پایه مربوط می شود، ما می خواهیم آن را در دلار آمریکا انجام دهیم

6. It can seat four and has a base price of US $ 6 82
[ترجمه ترگمان]این هواپیما می تواند چهار صندلی داشته باشد و قیمت پایه ۶ تا ۸۲ دلار داشته باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند چهار صندلی داشته و دارای قیمت پایه ای از 6 82 دلار آمریکا است

7. The base price for the bidding in the transfer of the right to collect tolls shall not be lower than the appraised price as approved or confirmed by the relevant department.
[ترجمه ترگمان]قیمت پایه برای مناقصه در انتقال حق جمع آوری عوارض نباید کم تر از قیمت ارزیابی شده توسط بخش مربوطه باشد
[ترجمه گوگل]قیمت پایه برای پیشنهاد در انتقال حق جمع آوری عوارض نباید کمتر از قیمت ارزیابی شده باشد که توسط اداره مربوطه تایید یا تأیید شده باشد

8. The SmartFire Plasma - 12 system has a base price of US $ 22 47 00 per unit.
[ترجمه ترگمان]سیستم SmartFire Plasma - ۱۲ قیمت پایه ۲۲ ۴۷ دلار در هر واحد دارد
[ترجمه گوگل]سیستم SmartFire Plasma - 12 دارای قیمت پایه ای از 22 47 دلار آمریکا به ازای هر واحد است

9. Items now sell for 75 % of their base price rather than 50 %.
[ترجمه ترگمان]اقلام اکنون ۷۵ درصد قیمت پایه خود را به جای ۵۰ درصد می فروشند
[ترجمه گوگل]اقلام در حال حاضر به فروش می رسد 75٪ از قیمت پایه خود را به جای 50٪

10. The base price is rate at which import duties are calculated irrespective of the landing costs.
[ترجمه ترگمان]قیمت پایه نرخی است که در آن عوارض واردات بدون توجه به هزینه های فرود محاسبه می شوند
[ترجمه گوگل]قیمت پایه نرخ است که در آن مقررات واردات محاسبه می شود بدون در نظر گرفتن هزینه های فرود

11. Through the analysis of the composite base price and the introduction to the Bayesian decision, the Bayes theorem is led into determining the quoted price with the composite base price.
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل قیمت پایه کامپوزیت و معرفی to Bayesian، قضیه بیز به تعیین قیمت نقل قول شده با قیمت پایه کامپوزیت هدایت می شود
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل قیمت پایه کامپوزیت و مقدمه ای بر تصمیم بیزی، قضیه Bayes به تعیین قیمت نقل قول با قیمت پایه کامپوزیت هدایت می شود

12. The government has revised the base price for crude palm oil to $426 per tonne, nearly $20/tonne higher than the current market price, in a move that has effectively increased the tax on imports.
[ترجمه ترگمان]دولت قیمت پایه نفت خام را به ۴۲۶ دلار در هر تن، نزدیک به ۲۰ \/ ۳۰ دلار بالاتر از قیمت بازار فعلی، در حرکتی که به طور موثر مالیات بر واردات را افزایش داده است، بازبینی کرده است
[ترجمه گوگل]دولت قیمت پایه نفت نخل را تا 426 دلار برای هر تن، تقریبا 20 دلار در هر تن بالاتر از قیمت فعلی بازار، در یک حرکتی که مؤثر مالیات بر واردات را افزایش داده است، تجدید نظر کرده است

13. The government revises base price based on fluctuations in actual international prices of edible oil.
[ترجمه ترگمان]دولت قیمت پایه را براساس نوسانات قیمت واقعی بین المللی روغن خوراکی اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]دولت قیمت پایه را براساس نوسانات قیمت های واقعی بین المللی نفت خوراکی تجدید نظر می کند

14. At international bidding without base price takes the lowest tender price, it undoubtedly has very big function on standardizing the bidding and tendering of construction project.
[ترجمه ترگمان]در مناقصه بین المللی بدون قیمت پایه، پایین ترین قیمت مناقصه را می گیرد، بدون شک عملکرد بسیار زیادی در استاندارد کردن مناقصه و مناقصه پروژه ساخت وساز دارد
[ترجمه گوگل]در معاملات بین المللی بدون قیمت پایه کمترین قیمت منحصر به فرد را می گیرد، بدون شک عملکرد عظیمی در استاندارد سازی پیشنهادات و تدارک پروژه ساخت و ساز دارد

پیشنهاد کاربران

قیمت مبنا
قیمت پایه


کلمات دیگر: