1. Implement Reagent and volumetric solution preparation as relative SOP.
[ترجمه ترگمان]اجرای Reagent و آماده سازی محلول حجمی به عنوان SOP نسبی
[ترجمه گوگل]آماده سازی محلول های محلول و رطوبت به عنوان SOP نسبی
2. Unless reagent grade sucrose is available use cane sugar.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه reagent درجه sucrose از شکر نیشکر در دسترس باشد
[ترجمه گوگل]در صورت استفاده از نمک سوپروایز درجه یک، قند نیشکر را استفاده کنید
3. Use: Used as an analytical reagent, to prepare iodide, and in photographing.
[ترجمه ترگمان]استفاده: به عنوان یک معرف تحلیلی، برای آماده سازی یدید، و در عکاسی از آن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای استفاده ی ید، و در عکاسی استفاده کنید
4. In this paper the standardization work of reagent chemicals in China is reviewed, and on this basis suggestions for improvements in the forthcoming years are made.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله استاندارد سازی مواد شیمیایی معرف در چین مورد بررسی قرار گرفته است و در این مقاله پیشنهاداتی برای بهبود در سال های آتی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله کار استاندارد سازی مواد شیمیایی واکنشگر در چین مورد بررسی قرار گرفته است و بر این اساس پیشنهادات برای بهبود در سال های آینده ساخته شده است
5. Using carubinose as standard, DNS as color developing reagent, the content of mannan in coconut shell was indirectly determined by spectrophotometry.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از carubinose به عنوان استاندارد، نام DNS به عنوان معرف توسعه رنگ، محتوای of در پوسته نارگیل به طور غیر مستقیم توسط spectrophotometry تعیین شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از کورینوژن به عنوان استاندارد، DNS به عنوان یک رنگ در حال توسعه واکنش، محتوای مانن در پوسته نارگیل به طور غیر مستقیم توسط اسپکتروفتومتری تعیین شد
6. Conclusion: Bergenin was a potential protective reagent for cerebral ischemia of mice.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Bergenin یک معرف بالقوه محافظ برای ایسکمی مغزی موش بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: Bergenin یک بازدارنده حفاظتی بالقوه برای ایسکمی مغزی موش بود
7. The reagent (kit) mainly comprises the following components: a buffer solution, reduced coenzyme, oxygen acid, amino acid oxidase, amino acid dehydrogenase and a stabilizer.
[ترجمه ترگمان]معرف (کیت)عمدتا شامل اجزای زیر است: محلول بافر، کاهش coenzyme، اسید اکسیژن، اسید آمینه oxidase، اسید آمینه dehydrogenase و یک تثبیت کننده
[ترجمه گوگل]واکنشگر (کیت) عمدتا شامل اجزای زیر یک محلول بافر، کاهش دهنده کوآنزیم، اسید اکسیژن، اسیدهای آمینه اکسیداز، آمید اسید دهیدروژناز و یک تثبیت کننده می باشد
8. The effects of solvent of Grignard reagent, pyridine hydrochloride and boron tribromide on yield of product were investigated.
[ترجمه ترگمان]اثرات حلال معرف Grignard، hydrochloride و tribromide بورون بر روی محصول مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اثرات حلال معرف گرینجر، پیریدین هیدروکلراید و تریبروباید بور بر تولید محصول مورد بررسی قرار گرفت
9. The invention relates to experiment using reagent erythrocyte long term storage technique.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به آزمایش با استفاده از یک تکنیک نگهداری بلندمدت erythrocyte مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به آزمایش با استفاده از روش ذخیره سازی بلند مدت erythrocyte reagent می باشد
10. The starting reagent, p-trifluoromethylaniline, was subjected to diazotization, oximation, and hydrolyzationto synthesize p-trifluoromethyl benzaldehyde, with a total yield of 3
[ترجمه ترگمان]معرف شروع، p - trifluoromethylaniline، در معرض diazotization، oximation، و hydrolyzationto بنزن دی - trifluoromethyl بنزن، با بازدهی کلی ۳ - ۳ قرار گرفت
[ترجمه گوگل]واکنش آغازگر، p-trifluoromethylaniline، تحت دیازاتیزاسازی، اکسایش و هیدرولیز شدن قرار گرفت و سنتز p-trifluoromethyl benzaldehyde را با عملکرد کل 3
11. A sensitive chromogenic reagent, 2 - ( 4 - chloro-2 - phosphophenylazo ) - 7 - ( 4 - dichlorophenylazo ) - 8 - dihydroxy - 6 - naphthalene disulfonic acid ( abbreviation : DC - CPA ), . . .
[ترجمه ترگمان]یک معرف chromogenic حساس، ۲ - (۴ - کلرو - ۲ - phosphophenylazo)- ۷ - هیدروکسی ۵ ۸ - ۶ - هیدروکسی بنزوئیک اسید (abbreviation: DC - CPA)،
[ترجمه گوگل]یک واکنش حساس کروموژنز، 2 - (4 - کلرو - 2 - فسففنیلازو) - 7 - (4 - dichlorophenylazo) - 8 - دی هیدروکسی - 6 - نفتالین دیسولفونیک اسید (اختصار DC - CPA)
12. TP reagent had significant influence on detecting magnesium, because it contented the high concentration of cupric sulfate .
[ترجمه ترگمان]عامل TP، تاثیر قابل توجهی بر تشخیص منیزیم دارد، زیرا غلظت بالای سولفات منیزیم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]واکنش TP تاثیر معنی داری در تشخیص منیزیم دارد، زیرا غلظت بالای سولفات مس را در بر دارد
13. The sample is introduced on one side of the membrane, the reagent on the other side.
[ترجمه ترگمان]نمونه در یک طرف غشا وارد می شود و معرف طرف دیگر است
[ترجمه گوگل]نمونه در یک طرف غشاء، معرف یک طرف دیگر است
14. Belinda wheeled the trolley over and helped Faye by passing her the lancet and reading the reagent strip for her.
[ترجمه ترگمان]دومینیک چرخ دستی را به راه انداخت و با گذشتن از پنجره به او کمک کرد تا lancet را از کنار او رد و آن را برای او بخواند
[ترجمه گوگل]بلیندا چرخ دستی را چرخانده و به فای کمک می کند با عبور از لنست و خواندن نوار واکنش برای او
15. The labeled antigen and the antibody are part of the reagent system.
[ترجمه ترگمان]آنتی ژن برچسب گذاری شده و آنتی بادی بخشی از سیستم معرف هستند
[ترجمه گوگل]آنتی ژن برچسب شده و آنتی بادی بخشی از سیستم معرف است