کلمه جو
صفحه اصلی

ocean floor

انگلیسی به فارسی

کف اقیانوس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the surface of the ground at the bottom of the ocean.

دیکشنری تخصصی

[معدن] بستر اقیانوس (زمین شناسی عمومی)

جملات نمونه

1. Ships towing huge magnets trolled the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]کشتی ها magnets عظیمی را از کف اقیانوس به هم می کشند
[ترجمه گوگل]کشتی های باری آهن ربای بزرگ، زمین اقیانوس را کنترل کردند

2. The submarine bottomed to observe the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]اساس زیر دریایی این بود که کف اقیانوس را مشاهده کند
[ترجمه گوگل]زیردریایی به اندازه کوه اقیانوس دیده می شود

3. Hess then proceeded to describe the ocean floor as if it were a collection of giant conveyor belts.
[ترجمه ترگمان]سپس هس کف اقیانوس را طوری توصیف کرد که گویی مجموعه ای از کمربندهای حمل و نقل عظیم است
[ترجمه گوگل]پس از آن Hess سپس طبقه ی اقیانوس را توصیف کرد، مگر اینکه مجموعه ای از کمربندهای غول پیکر باشد

4. Few creatures inhabit the ocean floor, where there is no light to sustain them.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از موجودات در کف اقیانوس ساکن هستند و هیچ نوری برای حفظ آن ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]موجودات کوچک ساکن در طبقه اقیانوس هستند، جایی که هیچ نور برای نگهداری آنها وجود ندارد

5. And always to areas where the ocean floor dropped dramatically; great fissures in the rocky crust.
[ترجمه ترگمان]و همیشه به مناطقی می رسد که کف اقیانوس به طور چشمگیری کاهش یافته است؛ شکاف های بزرگی در پوسته سنگی
[ترجمه گوگل]و همیشه به مناطق که در آن اقیانوس طبقه به طور چشمگیری کاهش یافته است؛ شکاف بزرگ در پوسته سنگی

6. Here, perhaps, all the ocean floor material has been carried up into the mountains.
[ترجمه ترگمان]در اینجا شاید تمام مصالح کف اقیانوس به کوه ها برده شده باشد
[ترجمه گوگل]در اینجا، شاید تمام مواد کف اقیانوس به کوه ها منتقل شده است

7. In the abyssal murk of the deep ocean floor, miles below the surface, no light penetrates.
[ترجمه ترگمان]در سایه روشن abyssal کف عمیق اقیانوس، مایل ها دورتر از سطح، هیچ نوری نفوذ نمی کند
[ترجمه گوگل]در ناحیه کف آبریز عمیق اقیانوس، مایل در زیر سطح، هیچ نور نفوذ نمی کند

8. The ocean floor was the tape slowly and symmetrically drifting away from either side of the ridge.
[ترجمه ترگمان]کف اقیانوس آرام و قرینه یکدیگر بود
[ترجمه گوگل]کف اقیانوس نوار به آرامی و به طور متقارن از هر دو طرف خط ریل عبور می کند

9. Looking down through my mask at the ocean floor, I saw an old motorcycle, probably from the fifties.
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به ماسک روی زمین اقیانوس، یک موتورسیکلت قدیمی را دیدم که احتمالا از دههی پنجاه بود
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به زیر ماسک من در کف اقیانوس، من یک موتورسیکلت قدیمی را دیدم، احتمالا از پنجاه سالگی

10. Amid the barren ocean floor swarmed legions of bizarre, new animals.
[ترجمه ترگمان]در میان کف اقیانوس آرام، گروهی از جانوران عجیب و غریب جمع شدند
[ترجمه گوگل]در میان طبقه اقیانوس غول پیکر، لژیون هایی از عجیب و غریب، حیوانات جدید به وجود آمده است

11. It surpasses even the natural abysses of the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]حتی the طبیعی کف اقیانوس هم بهتر است
[ترجمه گوگل]حتی حوض های طبیعی کف اقیانوس نیز پیشی می گیرد

12. The damaged ship leaned over and slowly settled down on the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]کشتی آسیب دیده خم شد و آهسته روی کف اقیانوس نشست
[ترجمه گوگل]کشتی آسیب دیده بیش از حد به آرامی در کف اقیانوس قرار دارد

13. Sea lions have been found with their sensitive muzzles cut from playing with tin cans that have fallen to the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]شیره ای دریایی با muzzles حساسی که از بازی با قوطی های حلبی که به کف اقیانوس افتاده اند پیدا شده اند
[ترجمه گوگل]شیرهای دریایی با پوزه های حساس خود از بازی با قوطی های قلع که به کف اقیانوس افتاده اند، کشف شده اند

14. These are rocket-shaped projectiles loaded with vitrified waste, and dumped from ships to plunge into soft sediments on the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]اینها projectiles موشک هدایت شونده با زباله vitrified هستند، و از کشتی هایی که به رسوبات نرم در کف اقیانوس شیرجه می روند، تخلیه می شوند
[ترجمه گوگل]اینها پرتابه های موشکی هستند که با زباله های شیشه ای پوشیده شده اند و از کشتی ها تخلیه شده و به رسوبات نرم در کف اقیانوس فرو می روند

15. On the Glomar Challenger, and back on shore, Hall met others who shared his enthusiasm for the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]در the Challenger، و بازگشت به ساحل، هال دیگران را ملاقات کرد که شور و اشتیاق خود را برای کف اقیانوس به اشتراک گذاشتند
[ترجمه گوگل]هولمار چلنجر و پشت ساحل، هال با افرادی ملاقات کرد که شور و شوق خود را برای کف اقیانوس به اشتراک گذاشتند

پیشنهاد کاربران

The enormous crab moved across the ocean floor in search of food.
کف اقیانوس
خرچنگ عظیم الجثه ای در جستوجوی غذا کف اقیانوس حرکت میکرد


کلمات دیگر: