1. to gouge out dirt
لجن را بیرون کشیدن
2. a price gouge of several hundred dollars
گرانفروشی به مبلغ چندصد دلار
3. She reached up and tried to gouge her attacker's eyes.
[ترجمه ترگمان]او دستش را دراز کرد و سعی کرد چشمان ضارب را در حدقه در بیاورد
[ترجمه گوگل]او بالا رفت و سعی کرد چشم های مهاجمش را بگیرد
4. He has accused her of threatening to gouge his eyes out.
[ترجمه ترگمان]او متهم شده بود که او را تهدید می کند که چشمانش را در حدقه در بیاورد
[ترجمه گوگل]او او را متهم کرده است که تهدید به چشیدن او می کند
5. Housing shortages permit landlords to gouge their renters.
[ترجمه ترگمان]کمبود مسکن به مالکان اجازه می دهد که مستاجران خود را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]کمبود مسکن اجازه می دهد صاحبخانه ها برای اجاره دادن به آنها را
6. I wanted to gouge her eyes out.
[ترجمه ترگمان] می خواستم چشماش رو از دهنم در بیارم
[ترجمه گوگل]من می خواستم چشم هایش را بلند کنم
7. A gouge in environment is likely to attract future gouges.
[ترجمه ترگمان]A در محیط به احتمال زیاد gouges های آینده را به خود جلب می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که در محیط زیست، جوایز آینده را جذب کند
8. McLaren accused Roberts of trying to gouge his eyes out during the fight.
[ترجمه ترگمان]مک لارن، رابرتس را به تلاش برای جلب توجه خود در حین جنگ متهم کرد
[ترجمه گوگل]مک لارن رابرتز متهم به تلاش برای چشیدن او در طول مبارزه کرد
9. I just wanted to gouge his eyes out.
[ترجمه ترگمان]فقط می خواستم چشماش رو در بیارم
[ترجمه گوگل]فقط می خواستم چشمانش را بیرون بکشم
10. Hotels are ready to gouge Olympic visitors by raising room prices.
[ترجمه ترگمان]هتل ها آماده هستند تا بازدیدکنندگان المپیک را با افزایش قیمت اتاق در معرض قرار دهند
[ترجمه گوگل]هتل ها آماده هستند تا با افزایش قیمت ها، بازدیدکنندگان المپیک را از بین ببرند
11. The gouge of the fault zone may extend to depths of some kilometers.
[ترجمه ترگمان]The ناحیه خطا ممکن است تا عمق چند کیلومتری گسترش یابد
[ترجمه گوگل]جابجایی از منطقه گسل ممکن است به عمق چند کیلومتر گسترش یابد
12. The osteotome is adjustable hollow gouge, which comprises a gouge handle, a connection rod, and a gouge core.
[ترجمه ترگمان]The دارای حفره های خالی قابل تنظیم است، که شامل یک handle، یک میله اتصال و یک هسته بزرگ است
[ترجمه گوگل]استئوتوم می تواند توخالی قابل تنظیم باشد که حاوی یک دسته گوگل، یک میله اتصال و یک هسته گوج
13. Fault gouge is an important factor which influences fault movement.
[ترجمه ترگمان]gouge نقص یک عامل مهم است که حرکت گسل را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]Gouge گسل یک عامل مهم است که بر جنبش گسل تاثیر می گذارد
14. Gouge and Backstab have new sounds.
[ترجمه ترگمان]gouge و backstab صداهای جدیدی دارند
[ترجمه گوگل]Gouge و Backstab صداهای جدیدی دارند
15. Now, the friction coefficient is generally got from gouge test by using the double shear method.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ضریب اصطکاک به طور کلی با استفاده از روش برشی دو گانه، از test به دست می آید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ضریب اصطکاک با استفاده از روش برش دوگانه از آزمون gouge استفاده می شود