1. output process
فرآیند برون ده
2. output unit
واحد خروجی،یکان برون ده
3. industrial output
تولید صنعتی
4. net output
بازده ویژه،تولید خالص
5. the output of coal
فرورد (تولید) زغال سنگ
6. the output of goods and services
تولید کالاها و خدمات
7. the output of produce was impaired by bad weather
هوای بد به تولید محصولات کشاورزی صدمه زد.
8. the output of small cars
تولید (فرورد) اتومبیل های کوچک
9. his literary output was small
بازده ادبی او ناچیز بود.
10. a period of great scientific output
دوران شکوفایی عظیم علمی
11. they have scaled down the output of the mine
محصول معدن را کم کرده اند.
12. The factory has achieved a steady growth in output.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به رشد ثابتی در خروجی دست یافته است
[ترجمه گوگل]کارخانه رشد مناسبی در خروجی داشته است
13. He decided to accelerate his output.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت تا خروجی خود را تسریع کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا خروجی خود را تسریع کند
14. The measures will enable us to double our output of bicycles.
[ترجمه ترگمان]این تدابیر ما را قادر خواهند ساخت تا خروجی دوچرخه را دو برابر کنیم
[ترجمه گوگل]این اقدامات ما را قادر می سازد دوچرخه تولید خود را دو برابر کنیم
15. Government statistics show the largest drop in industrial output for ten years.
[ترجمه ترگمان]آمار دولتی نشان می دهد که بزرگ ترین افت تولید صنعتی به مدت ده سال است
[ترجمه گوگل]آمار دولتی نشان می دهد بزرگترین افت تولید صنعتی در مدت ده سال
16. Output consists of both exports and sales on the domestic market.
[ترجمه ترگمان]خروجی شامل صادرات و فروش در بازار داخلی است
[ترجمه گوگل]خروجی شامل صادرات و فروش در بازار داخلی است
17. Unfortunately, this level of output is not sustainable.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این سطح خروجی پایدار نیست
[ترجمه گوگل]متاسفانه این سطح خروجی پایدار نیست
18. Her mission was to improve staff morale and output.
[ترجمه ترگمان]ماموریت او بهبود روحیه کارکنان و خروجی بود
[ترجمه گوگل]ماموریت او بهبود روحیه و خروجی کارکنان بود