• point of reference, indicator or marker by which something can be determined
reference point
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] نقطه مرجع - نقطه مبنا
[برق و الکترونیک] نقطه مرجع
[مهندسی گاز] نقطه عطف
[ریاضیات] نقطه ی مرجع
[برق و الکترونیک] نقطه مرجع
[مهندسی گاز] نقطه عطف
[ریاضیات] نقطه ی مرجع
جملات نمونه
1. The usual convention is to choose the reference point at infinity.
[ترجمه ترگمان]کنوانسیون معمول این است که نقطه مرجع را در بی نهایت انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]کنوانسیون معمول این است که نقطه مرجع را در بی نهایت انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]کنوانسیون معمول این است که نقطه مرجع را در بی نهایت انتخاب کنید
2. Lee's case will be the reference point for lawyers in tomorrow's trial.
[ترجمه ترگمان]پرونده لی، نقطه مرجعی برای وکلا در محاکمه فردا خواهد بود
[ترجمه گوگل]مورد لی، مرجع برای وکلا در دادگاه فردا خواهد بود
[ترجمه گوگل]مورد لی، مرجع برای وکلا در دادگاه فردا خواهد بود
3. Fitzgerald's case will be the reference point for lawyers in tomorrow's trial.
[ترجمه ترگمان]پرونده فیتزجرالد نقطه مرجعی برای وکلا در محاکمه فردا خواهد بود
[ترجمه گوگل]پرونده فیتزجرالد مرجع برای وکلای محاکمه فردا خواهد بود
[ترجمه گوگل]پرونده فیتزجرالد مرجع برای وکلای محاکمه فردا خواهد بود
4. Their only reference point for retail and high density residential are pretty bad examples.
[ترجمه ترگمان]تنها نقطه مرجع آن ها برای فروش خرده فروشی و تراکم بالا نمونه های نسبتا بدی هستند
[ترجمه گوگل]تنها نقطه مرجع آنها برای خرده فروشی و مسکن با چگالی بالا، نمونه بسیار بدی است
[ترجمه گوگل]تنها نقطه مرجع آنها برای خرده فروشی و مسکن با چگالی بالا، نمونه بسیار بدی است
5. It was a reference point without which the tragedy could not be expressed.
[ترجمه ترگمان]این نقطه مرجعی بود که بدون آن فاجعه نمی توانست بیان شود
[ترجمه گوگل]این یک نقطه مرجع بود که بدون آن تراژدی نمی توان بیان کرد
[ترجمه گوگل]این یک نقطه مرجع بود که بدون آن تراژدی نمی توان بیان کرد
6. This team has a reference point.
[ترجمه ترگمان]این تیم نقطه مرجع دارد
[ترجمه گوگل]این تیم نقطه مرجع دارد
[ترجمه گوگل]این تیم نقطه مرجع دارد
7. The red background then provides a reference point which allows the computer to correct for angle and distance.
[ترجمه ترگمان]سپس پس زمینه قرمز یک نقطه مرجع ارائه می کند که به کامپیوتر اجازه می دهد تا زاویه و فاصله را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]سپس پس زمینه قرمز یک نقطه مرجع را فراهم می کند که به کامپیوتر اجازه می دهد زاویه و فاصله را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]سپس پس زمینه قرمز یک نقطه مرجع را فراهم می کند که به کامپیوتر اجازه می دهد زاویه و فاصله را اصلاح کند
8. The reference point for timing of swallows was taken from the onset of this pressure wave.
[ترجمه ترگمان]نقطه مرجع برای زمان بندی پرستوها از ابتدا این موج فشار گرفته شد
[ترجمه گوگل]نقطه شروع مرجع برای زمان بند ناف از آغاز این موج فشار گرفته شده است
[ترجمه گوگل]نقطه شروع مرجع برای زمان بند ناف از آغاز این موج فشار گرفته شده است
9. But he remained a constant reference point among those concerned about the course the nation was taking.
[ترجمه ترگمان]اما او یک نقطه مرجع ثابت در میان کسانی بود که نگران دوره ای بودند که کشور در حال اشغال بود
[ترجمه گوگل]اما او همچنان یک نقطه مرجع ثابت در میان کسانی که نگران دوره ای که کشور در حال انجام آن بود، باقی ماند
[ترجمه گوگل]اما او همچنان یک نقطه مرجع ثابت در میان کسانی که نگران دوره ای که کشور در حال انجام آن بود، باقی ماند
10. The definition and reference point position of ASON E - NNI is studied.
[ترجمه ترگمان]تعریف و موقعیت نقطه مرجع ASON E - NNI مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تعریف و نقطه نقطه مرجع ASON E - NNI مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تعریف و نقطه نقطه مرجع ASON E - NNI مورد مطالعه قرار گرفته است
11. Reference point for kanji and song title translations are from the Utena Encyclopedia.
[ترجمه ترگمان]نقطه مرجع kanji و ترجمه عنوان ترانه ای از دانشنامه Utena است
[ترجمه گوگل]نقطه مرجع برای ترجمه کانجی و ترانه از دایره المعارف Utena است
[ترجمه گوگل]نقطه مرجع برای ترجمه کانجی و ترانه از دایره المعارف Utena است
12. The level at the reference point is zero.
[ترجمه ترگمان]سطح مرجع در نقطه مرجع صفر است
[ترجمه گوگل]سطح در نقطه مرجع صفر است
[ترجمه گوگل]سطح در نقطه مرجع صفر است
13. Press the reference point mode key the CNC system will switch into the reference point mode.
[ترجمه ترگمان]برای فشار دادن به حالت مرجع مرجع، سیستم CNC به حالت نقطه مرجع تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]دکمه حالت نقطه مرجع را فشار دهید تا سیستم CNC به حالت نقطه مرجع تبدیل شود
[ترجمه گوگل]دکمه حالت نقطه مرجع را فشار دهید تا سیستم CNC به حالت نقطه مرجع تبدیل شود
14. This was in contrast with other scoring studies, where the reference point was fixed at the crypt base.
[ترجمه ترگمان]این در تضاد با دیگر مطالعات امتیازدهی شده بود، جایی که نقطه مرجع در محل دفن زباله ثابت مانده بود
[ترجمه گوگل]این در مقایسه با سایر مطالعات به ثمر رسیدن، که در آن نقطه مرجع در پایه ردپا ثابت شد
[ترجمه گوگل]این در مقایسه با سایر مطالعات به ثمر رسیدن، که در آن نقطه مرجع در پایه ردپا ثابت شد
پیشنهاد کاربران
نقطه عطف
یا Point of reference، معیار، ملاک، مقیاس و آلت سنجش، شاخص یا نشانگری که به توسط آن چیزی می تواند مشخص و معین گردد.
چارچوب ارجاع
نقطه ی مرجع
نقطه ی مرجع
کلمات دیگر: