کلمه جو
صفحه اصلی

normal distribution


(آمار) پخش هنجاری، توزیع نرمال، پخش زنگوله ای

انگلیسی به فارسی

(آمار) پخش هنجاری، توزیع نرمال، پخش زنگولهای


توزیع نرمال


انگلیسی به انگلیسی

• graph which shows the majority of a population to be concentrated around the average and fewer people located at the extremes, bell curve graph

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] توزیع نرمال
[شیمی] توزیع بهنجار
[عمران و معماری] توزیع نرمال - پخش نرمال
[برق و الکترونیک] توزیع نرمال
[زمین شناسی] توزیع نرمال
[بهداشت] توزیع نرمال
[صنعت] توزیع نرمال، توزیع زنگی شکل
[نساجی] توزیع فراوانی نرمال
[ریاضیات] توزیع نرمال، توزیع گاوسی
[معدن] توزیع طبیعی (زمین آمار)
[آمار] توزیع نرمال

جملات نمونه

1. IQs within the population show a normal distribution.
[ترجمه ترگمان]IQs در جمعیت یک توزیع نرمال را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]IQ در داخل جمعیت توزیع نرمال را نشان می دهد

2. In Figure 7 half of the normal distribution is drawn.
[ترجمه ترگمان]در شکل ۷، نیمی از توزیع نرمال کشیده شده است
[ترجمه گوگل]در شکل 7 نیمی از توزیع نرمال کشیده شده است

3. A normal distribution has a kurtosis measure of and a leptokurtic distribution occurs when the kurtosis is well over
[ترجمه ترگمان]یک توزیع نرمال، یک اندازه کشیدگی دارد و یک توزیع leptokurtic وقتی رخ می دهد که کشیدگی خوب است
[ترجمه گوگل]یک توزیع نرمال دارای اندازه کورتوز و یک توزیع لپتوکورتیک زمانی رخ می دهد که سوراخ بینی بیش از حد باشد

4. Variables with normal distribution and homogeneous variance were compared by means of parametric tests, otherwise their non-parametric counterparts were used.
[ترجمه ترگمان]متغیرهای با توزیع نرمال و واریانس همگن با استفاده از آزمون های پارامتری مقایسه شدند، در غیر این صورت همتایان غیر پارامتری آن ها مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]متغیرهای با توزیع نرمال و واریانس همگن با استفاده از آزمون های پارامتری مقایسه شدند، در غیر این صورت از همتایان غیر پارامتری آنها استفاده شد

5. The shadow affect is logarithmic normal distribution, and the multi-path fading is Rayleigh distribution.
[ترجمه ترگمان]سایه بر توزیع نرمال لگاریتمی است، و محوشدگی چند مسیره توزیع رایلی است
[ترجمه گوگل]تأثیر سایه توزیع نرمال لگاریتمی است، و محو شدن چند مسیر، توزیع رایلی است

6. Results:The frequency of blood pressure presented a normal distribution and twin peak sign through the twinborn analytical method and group investigation.
[ترجمه ترگمان]نتایج: فراوانی فشار خون یک توزیع نرمال و دو نقطه پیک را از طریق روش تحلیلی twinborn و بررسی گروهی ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]یافته ها: فراوانی فشار خون، توزیع نرمال و علامت پیک دوقلو را از طریق روش تحلیل دوطبقه و مطالعه گروهی نشان داد

7. The nuclei can relax to their normal distribution.
[ترجمه ترگمان]هسته می تواند به توزیع نرمال آن ها تبدیل شود
[ترجمه گوگل]هسته ها می توانند به توزیع نرمال خود آرام شوند

8. If obeying logarithmic normal distribution, the reliable life of rolling bearings presents in an analytic form.
[ترجمه ترگمان]اگر از توزیع نرمال لگاریتمی پیروی کنید، زندگی قابل اعتماد of در شکل تحلیلی ارائه می شود
[ترجمه گوگل]اگر اطمینان از توزیع نرمال طبق منطقی باشد، عمر قابل اعتماد یاتاقانهای نورد در فرم تحلیلی ارائه می شود

9. Analysis and simulation show that normal distribution is a simple, achievable and reasonable description.
[ترجمه ترگمان]تحلیل و شبیه سازی نشان می دهد که توزیع نرمال یک توصیف ساده، دست یافتنی و منطقی است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و شبیه سازی نشان می دهد که توزیع نرمال یک توصیف ساده، قابل دستیابی و منطقی است

10. The alluvial deposit and coastal deposit follow normal distribution, they are straight lines in normal cumulative diagram.
[ترجمه ترگمان]رسوبی و رسوب coastal، توزیع نرمال را دنبال می کنند، خطوط مستقیم در نمودار تجمعی طبیعی قرار دارند
[ترجمه گوگل]سپرده های آبرفتی و سپرده های ساحلی توزیع نرمال را دنبال می کنند، آنها خطوط مستقیم در نمودار تجمعی طبیعی هستند

11. The ordinate scaling is derived by dividing the area beneath a normal distribution curve into columnar segments of equal area.
[ترجمه ترگمان]ساختار مقیاس بندی با تقسیم مساحت زیر یک منحنی توزیع نرمال به بخش های ستونی ناحیه برابر استخراج می شود
[ترجمه گوگل]مقیاس هماهنگی با تقسیم مساحت زیر منحنی توزیع نرمال به بخش های ستون مساحت مساوی مشتق می شود

12. Part four introduces multiple discriminant analysis as an individual-directed technique based on normal distribution assumptions.
[ترجمه ترگمان]بخش چهار، آنالیز افتراقی چندگانه را به عنوان یک تکنیک مبتنی بر فرد براساس فرضیات توزیع نرمال معرفی می کند
[ترجمه گوگل]قسمت چهارم تجزیه و تحلیل چندگانه را به عنوان یک تکنیک هدایت شده بر اساس توافق های توزیع نرمال معرفی می کند

13. For continuous variables medians were used because the results lacked normal distribution.
[ترجمه ترگمان]برای متغیرهای پیوسته از میانه های به این دلیل استفاده شد که نتایج فاقد توزیع نرمال بودند
[ترجمه گوگل]برای متغیرهای مستمر، استفاده از median ها به دلیل عدم وجود توزیع نرمال مورد استفاده قرار گرفت

14. It was proved that the size distribution obeys log normal distribution law.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که توزیع اندازه از قانون توزیع نرمال تبعیت می کند
[ترجمه گوگل]ثابت شد که توزیع اندازه الزامات قانون توزیع نرمال را ثبت می کند


کلمات دیگر: