کلمه جو
صفحه اصلی

haulage


معنی : کشش
معانی دیگر : ترابری، ترابرد، حمل و نقل، بردن، باربری، پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطار های بیگانه در مسیر خود میگیرد

انگلیسی به فارسی

کشش، پولی که راه آهن بابت حمل ونقل قطار های بیگانه در مسیر خود می‌گیرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the fee charged for transporting goods.

• act of hauling; energy or force expended in hauling; charge for transporting goods
haulage is the business of transporting goods by road.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] نقل و انتقال
[زمین شناسی] حمل و نقل افقی کانه ،تجهیزات و باطله .متضاد :hoisting
[معدن] ترابری (ترابری)
[نساجی] کشش

مترادف و متضاد

کشش (اسم)
attraction, tract, reach, extension, tension, tug, magnetism, draw, haul, gravitation, traction, pull, strain, twitch, inducement, haulage, towage, twitch grass

جملات نمونه

1. The haulage company was a carrier of machine parts to Turkey.
[ترجمه ترگمان]شرکت باربری یک حامل قطعات ماشین به ترکیه بود
[ترجمه گوگل]شرکت حمل و نقل قطعات یدکی ماشین آلات به ترکیه بود

2. There are at least seven haulage firms or drivers operating from the village.
[ترجمه ترگمان]حداقل هفت شرکت باربری و یا رانندگان فعال از این روستا وجود دارند
[ترجمه گوگل]حداقل 7 شرکت یا رانندگان حمل و نقل از روستا وجود دارد

3. Expanding haulage firms, however, seem largely to have neglected the possibilities offered by a franchising arrangement.
[ترجمه ترگمان]با این حال، توسعه شرکت های باربری به نظر می رسد که تا حد زیادی از احتمالات ارایه شده توسط یک چیدمان franchising صرفنظر کرده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، گسترش شرکت های حمل و نقل به نظر می رسد که به احتمال زیاد از فرصت های ارائه شده توسط یک قرارداد franchising منع شده است

4. There was over-capacity in road haulage as the amount of goods to be transported went down and prices were cut.
[ترجمه ترگمان]در هنگام حمل و نقل کالا بیش از حد در هنگام باربری وجود داشت و قیمت ها کاهش یافتند
[ترجمه گوگل]در حمل و نقل جاده بیش از حد ظرفیت وجود دارد، به عنوان مقدار کالا به حمل و نقل کاهش یافته و قیمت ها کاهش یافته است

5. Haulage firms would then be allowed to take cattle to abattoirs, with the animals being slaughtered before entering the food chain.
[ترجمه ترگمان]سپس به شرکت های haulage اجازه داده می شود تا گاو را به abattoirs ببرند و حیوانات قبل از ورود به زنجیره غذایی ذبح می شوند
[ترجمه گوگل]بنگاه های حمل و نقل پس از آن مجاز خواهند بود که گاو را به کشتارگاه ها منتقل کنند و حیوانات قبل از وارد شدن به زنجیره غذا کشتار شوند

6. The company has seen haulage rates on some contracts in 1987 at little more than 1977 levels.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در سال ۱۹۸۷ در کمی بیش از سال ۱۹۷۷ در برخی از قراردادها نرخ باربری دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت میزان حمل و نقل برخی از قراردادها در سال 1987 را در سطوح کمتر از 1977 دیده است

7. An oral contract for supplying a haulage service is just as enforceable as a written one for this purpose.
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد شفاهی برای ارایه یک سرویس باربری به همان اندازه که برای این منظور نوشته شده، قابل اجرا می باشد
[ترجمه گوگل]قرارداد خوراکی برای تهیه یک سرویس حمل و نقل فقط به عنوان یک نسخه نوشته شده برای این منظور قابل اجرا است

8. How much is haulage?
[ترجمه ترگمان]قیمتش چنده؟
[ترجمه گوگل]چقدر حمل می شود؟

9. Section 8 grants A road haulage business seeking to expand need not restrict itself entirely to the road transport industry.
[ترجمه ترگمان]بخش ۸ به یک کسب وکار باربری جاده ای کمک می کند که به دنبال توسعه نیاز به محدود کردن خود به صنعت حمل و نقل جاده ای نیست
[ترجمه گوگل]بخش 8 کمک هزینه حمل ونقل جاده ای که به دنبال گسترش است نیاز ندارد که به طور کامل به صنعت حمل و نقل جاده ای محدود شود

10. There is no charge for haulage and, since they do the distribution, it must be considerable.
[ترجمه ترگمان]هیچ اتهامی برای haulage وجود ندارد و، چون آن ها توزیع را انجام می دهند، باید قابل توجه باشد
[ترجمه گوگل]برای حمل و نقل هیچ هزینه ای وجود ندارد و، از آنجا که توزیع می شود، باید قابل توجه باشد

11. Having myself asked several haulage firms for a similar quote, the price ranged from £75 to £100 per load.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خودم از چندین شرکت باربری درخواست کردم، قیمت از ۷۵ پوند به ۱۰۰ پوند در هر بار متغیر بود
[ترجمه گوگل]از خودم پرسیدم که چندین شرکت حمل و نقل برای نقل قول مشابه، قیمت از 75 پوند به 100 پوند در هر بار است

12. Jean works for a road haulage company based in St Etienne.
[ترجمه ترگمان]ژان در سنت اتین برای یک شرکت باربری جاده ای کار می کند
[ترجمه گوگل]ژان برای یک شرکت حمل و نقل جاده در سنت اتین کار می کند

13. The distinction between a haulage company and a freight forwarding company with its own road haulage arm is rather blurred at present.
[ترجمه ترگمان]تمایز بین یک شرکت باربری و یک شرکت حمل و نقل باربری با بازوی باربری جاده ای خودش در حال حاضر نسبتا تار است
[ترجمه گوگل]تمایز بین یک شرکت حمل و نقل و یک شرکت حمل و نقل حمل و نقل با حمل و نقل جاده خود در حال حاضر در حال حاضر تنگ است

14. In addition, there will be main-line diesel haulage on the 30 and 45 trains from the station.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بارگیری دیزلی اصلی در ۳۰ و ۴۵ قطار از ایستگاه وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قطار اصلی داینامیک در قطارهای 30 و 45 از ایستگاه وجود خواهد داشت

15. Haulage is particularly prone to cash flow problems.
[ترجمه ترگمان]haulage به ویژه مستعد مشکلات جریان نقدینگی است
[ترجمه گوگل]حمل و نقل به ویژه در معرض مشکلات جریان نقدی است

پیشنهاد کاربران

The Observer
European lorry drivers ‘will not want to come to UK’, warn 💥haulage💥 chiefs
رؤسای حمل ونقل ریلی و جاده ای هشدار دادند؛
رانندگان کامیون اروپایی به سمت انگلیس نخواهند آمد/وارد انگلیس نمی شن
Emergency visa plan will not resolve Britain’s road transport crisis, says industry as majority blame Brexit in poll


کلمات دیگر: