1. take off the mantle of authority and put it on younger shoulders
ردای قدرت را بکن و بر شانه ی افراد جوانتر بیانداز.
2. it was hidden under the mantle of night
در پوشش شب پنهان شده بود.
3. She unsuccessfully attempted to assume the mantle of presidency.
[ترجمه ترگمان]او ناموفق بود تا ردای ریاست جمهوری را به دست آورد
[ترجمه گوگل]او ناموفق تلاش کرد تا مدال ریاست جمهوری را بپذیرد
4. The vice-president must now take on the mantle of supreme power.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور باید در حال حاضر شنل قدرت خارق العاده را بر عهده بگیرد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور هم اکنون باید برمبنای قدرت عظیمی برپا کند
5. The earth has a core and a mantle around it.
[ترجمه ترگمان]زمین دارای هسته و پوششی در اطراف آن است
[ترجمه گوگل]زمین دارای هسته و گوشته در اطراف آن است
6. She will soon inherit her father's mantle.
[ترجمه ترگمان]به زودی شنل پدرش را به ارث خواهد برد
[ترجمه گوگل]او به زودی نسوسی پدرش را به ارث خواهد برد
7. We watched the building vanish under a mantle of thick grey smoke as the fire swiftly moved through it.
[ترجمه ترگمان]همچنان که آتش به سرعت از آن عبور می کرد، ساختمان را زیر شنل خاکستری ضخیم تماشا کردیم
[ترجمه گوگل]ما تماشا کردیم که ساختمان زیر پوستی از سیاهی ضخیم خاکستری ناپدید می شود، زیرا آتش به سرعت از آن عبور می کند
8. A mantle of snow lay on the trees.
[ترجمه ترگمان]یک شنل برف روی درختان افتاده بود
[ترجمه گوگل]گوشته برف بر روی درختان گذاشته شد
9. A thick mantle of snow lay on the ground.
[ترجمه ترگمان]یک شنل ضخیم روی زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]گوشته ضخیم برف بر روی زمین گذاشته شد
10. The parks and squares looked grim under a mantle of soot and ash.
[ترجمه ترگمان]پارک ها و میدان ها زیر ردای دوده و خاکستر به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]پارک ها و مربع ها زیر پوستی از خاکستر و خاکستر ظاهر شد
11. The earth bore a thick green mantle of vegetation.
[ترجمه ترگمان]روی زمین یک ردای سبز پوشیده از گیاهان پوشیده بود
[ترجمه گوگل]زمین از یک پوشش سبز ضخیم از پوشش گیاهی
12. Above that a heavy mantle is wrapped all round the body and brought over the head.
[ترجمه ترگمان]بالاتر از آن شنل سنگینی دور بدن پیچیده است و سر را به باد می دهد
[ترجمه گوگل]در بالای آن یک گوشته سنگین در سراسر بدن پیچیده شده و بیش از حد به سر می برد
13. The mantle was fastened by a series of wooden and bone pins.
[ترجمه ترگمان]شنل را با یک سری سنجاق چوبی و استخوانی بسته بودند
[ترجمه گوگل]گوشته توسط مجموعه ای از پین های چوبی و استخوانی نصب شده است
14. The latest flushing models of mantle convection have shed new light on what may keep the supercontinents dancing.
[ترجمه ترگمان]آخرین مدل های تخلیه انتقال حرارت، نور جدیدی را بر روی چیزی که ممکن است رقص supercontinents را حفظ کند، روشن می کنند
[ترجمه گوگل]آخرین مدل های شستشوی کنجکاوی گوشته، نور جدیدی را در مورد آنچه که ممکن است رقص های ابرقهرمانان را حفظ کند، رها کرده است