کلمه جو
صفحه اصلی

reflux


معنی : برگشت، جزر، فروکشی، سیر قهقرایی
معانی دیگر : فروکشند

انگلیسی به فارسی

برگشت، جزر، سیر قهقرایی، فروکشی


ریفلاکس، برگشت، جزر، سیر قهقرایی، فروکشی


انگلیسی به انگلیسی

• backflow, ebb, receding flow

دیکشنری تخصصی

[شیمی] باز روانی، باز روان کردن ،فروکشند، واشاریدگی (مانند پس زدن خوراک از معده به مرى )، پس ریز، برگشت
[مهندسی گاز] پس ریز، مایع برگردان، برگشت
[نساجی] رفلاکس ( دستگاه تعیین درصد تعیین درصد چربی الیاف پروتئینی )
[پلیمر] تقطیر بازگشتی، جریان برگشتی

مترادف و متضاد

برگشت (اسم)
tergiversation, reprise, return, repercussion, backstroke, relapse, regression, regress, reflux, reversal, turnover, revert, coming back, recrudescence, regurgitation, retrogression, refluence, upturn

جزر (اسم)
ebb, reflux, reflow

فروکشی (اسم)
subsidence, reflux, reflow

سیر قهقرایی (اسم)
regression, reflux

جملات نمونه

1. Therefore, it is unlikely that reflux of acid or gas had occurred just before the onset of the contractile activity.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بعید است که برگشت اسید یا گاز درست قبل از شروع فعالیت انقباضی رخ داده باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، بعید است که ریفلاکس اسید یا گاز قبل از شروع فعالیت انقباضی رخ داده باشد

2. Sour stomach with wind, regurgitation, reflux, nausea, food sitting like a load, the characteristic taste and salivation.
[ترجمه ترگمان]Sour با باد، regurgitation، برگشت، برگشت، تهوع، غذا مانند بار، مزه مشخصه و بزاق ترشح می کند
[ترجمه گوگل]معده با باد، رگولاتوری، ریفلاکس، تهوع، مواد غذایی نشسته مانند یک بار، طعم و بوی خاص است

3. Smoking and alcohol may promote the reflux inflammation lower oesophageal sphincter dysfunction cycle in those without a hiatus hernia.
[ترجمه ترگمان]مصرف سیگار و الکل ممکن است باعث افزایش التهاب reflux و اختلال عملکرد بد oesophageal در افراد بدون داشتن فتق معده یا فتق معده شود
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن و الکل ممکن است موجب التهاب ریفلاکس چرخه ناهنجاری اسفنکتر استروئیدی در افراد بدون فتق هیاتین شود

4. After reflux the sample was cooled on ice and centrifuged at 1500 g for 15 minutes.
[ترجمه ترگمان]پس از برگشت، نمونه روی یخ سرد شد و در ۱۵۰۰ گرم به مدت ۱۵ دقیقه سانتریفیوژ شد
[ترجمه گوگل]پس از رفلکس، نمونه بر روی یخ سرد می شود و به مدت 15 دقیقه در 1500 گرم سانتریفوژ می شود

5. Vomiting can lead to dental erosion and gastrointestinal reflux.
[ترجمه ترگمان]گرفتگی بینی می تواند منجر به فرسایش دندان و برگشت معده و روده شود
[ترجمه گوگل]استفراغ می تواند منجر به فرسایش دندانی و ریفلاکس گوارشی شود

6. Patients with reflux oesophagitis also take longer to clear acid instilled into the oesophagus.
[ترجمه ترگمان]هم چنین بیمارانی که reflux oesophagitis را درمان می کنند نیز طولانی تر از تزریق اسید در معده مری هستند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به استئوفیزی عضلانی ریفلاکس نیز برای تمیز کردن اسید، تزریق شده به مری، طول می کشد

7. To determine whether gastro-oesophageal reflux in asthmatics results in oesophagitis, endoscopy and oesophageal biopsy were performed on 186 consecutive adult asthmatics.
[ترجمه ترگمان]برای تعیین این که آیا برگشت gastro - oesophageal در asthmatics، در oesophagitis، endoscopy و oesophageal در ۱۸۶ متوالی متوالی انجام شد یا نه
[ترجمه گوگل]برای تعیین اینکه آیا ریفلاکس گوارشی در معرض آسم استئوپاتیک است، بیوپسی آندوسکوپی و بیوپسی مغزی در 186 بیمار مبتلا به آسم است

8. Hourly frequency and mean duration of reflux episodes in the upright and supine period were also calculated in each patient.
[ترجمه ترگمان]فرکانس Hourly و متوسط مدت زمان برگشت episodes در دوره عمودی و سست و دراز مدت در هر بیمار نیز محاسبه شد
[ترجمه گوگل]فرکانس ساعتی و میانگین مدت زمان رفلاکس در دوره حول و حوش نیز در هر بیمار محاسبه شد

9. The presence or absence of reflux symptoms was not used as a selection criterion for asthmatics.
[ترجمه ترگمان]حضور یا عدم حضور علایم برگشت به عنوان معیار انتخاب برای asthmatics مورد استفاده قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]وجود یا عدم وجود علائم ریفلاکس به عنوان معیار انتخاب برای آسم انجام شد

10. Ranitidine diminished the postprandial reflux found after breakfast and lunch but had no effect on postprandial reflux after dinner.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بعد از صبحانه و ناهار، بعد از شام، بعد از شام، بعد از شام، بعد از شام، بعد از شام، بعد از شام، از بازگشت به خانه نگذشته بود
[ترجمه گوگل]رانیتیدین پس از صبحانه و ناهار، ریفلاکس پس از بروز را پیدا کرد، اما پس از شام، بر ریفلاکس پس از سزارین تأثیری نداشت

11. Duodenogastric reflux was identified when intragastric sodium concentrations exceeded 50 mmol/l.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غلظت های سدیم intragastric از ۵۰ میلی مول بر لیتر تجاوز کردند، برگشت Duodenogastric مشخص شد
[ترجمه گوگل]ریفلاکس Duodenogastric هنگامی که غلظت سدیم داخل معده بیش از 50 mmol / l بود شناسایی شد

12. Several studies have shown the association of reflux oesophagitis with lower oesophageal sphincter dysfunction and impaired oesophageal peristalsis.
[ترجمه ترگمان]مطالعات متعددی، ارتباط of oesophagitis با عملکرد lower oesophageal sphincter and impaired peristalsis را نشان داده اند
[ترجمه گوگل]مطالعات متعدد نشان داده است که ارتباط ریفلاکس اسهال حاد با اختلال عملکرد اسفنکتر فیزیکی و اختلال در پرستالیس غذایی در دستگاه گوارش دیده شده است

13. Oesophageal contractions not associated with acid reflux have been reported.
[ترجمه ترگمان]انقباضات رحمی در ارتباط با برگشت اسید گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که انسداد های دستگاه گوارش مرتبط با ریفلاکس اسید نیستند

14. Duodenogastric reflux is indicated when sodium concentrations rise above 50 mmol/l.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غلظت سدیم بیش از ۵۰ میلی مول بر لیتر افزایش می یابد، برگشت Duodenogastric نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]ریفلاکس Duodenogastric زمانی نشان داده می شود که غلظت سدیم بالاتر از 50 میلی مول در لیتر باشد

15. The oesophageal distention caused by gastro-oesophageal reflux is a potent stimulus of transient upper oesophageal sphincter relaxations in children.
[ترجمه ترگمان]The oesophageal ناشی از برگشت gastro - oesophageal یک محرک قوی برای گذران اوقات گذرا و relaxations در کودکان است
[ترجمه گوگل]انسداد دستگاه گوارش ناشی از ریفلاکس گوارشی رحمی یک محرک قوی از آرامش اسفنکتر استروئیدی در کودکان است

پیشنهاد کاربران

رفلاکس به معنی گرما دادن به یک واکنش شیمیایی برای زمان مشخص و به طور همزمان سرد کردن بخارهای آزاد شده توسط کندانسور یا مبرد و بازگشت آن ها به حالت مایع به ظرف واکنش می باشد.


کلمات دیگر: