1. hoist with one's own petard
توطئه ی کسی را بر ضد خودش به کار بردن،با طناب خودش به دار آویختن
2. to hoist (or lower) the sails
بادبان ها را افراشتن (یا جمع کردن)
3. to hoist (or raise) a flag
پرچم بر افراشتن
4. to hoist all sails
همه ی بادبان ها را برافراشتن
5. an electric hoist
فرازبر برقی
6. materials are elevated to the tenth floor by a hoist
مصالح (ساختمانی) را با بالابر به طبقه ی دهم می برند.
7. Hoist your sail when the wind is fair.
[ترجمه ترگمان]وقتی باد موافق باشد، بادبان ها را بکشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که باد عادلانه است، بادبان خود را بلند کنید
8. You hoist a flag when you pull it to the top of its pole.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را بالا ببرید، پرچم را بالا ببرید
[ترجمه گوگل]هنگامی که آن را به بالای قطب آن بکشید پرچمی را پر می کنید
9. The crew hurried to hoist the flag.
[ترجمه ترگمان]کارکنان به شتاب پرچم را بالا کشیدند
[ترجمه گوگل]خدمه عجله کرد تا پرچم را بالا ببرد
10. The students were hoist by their own petards, however, as Granada decided to transmit the programme anyway.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که غرناطه تصمیم گرفت که این برنامه را به هر حال انتقال دهد، دانش آموزان به وسیله petards خود بالا رفتند
[ترجمه گوگل]با این حال، دانشجویان با پرچم های خودشان بلند می شدند، گرانادا تصمیم گرفت که برنامه را به هر حال منتقل کند
11. We would push out the boat, hoist the sail and visit the lobster pots and conger lines.
[ترجمه ترگمان]ما قایق را به بیرون هل می دادیم و بادبان را بالا می رفتیم و the خرچنگ دریایی و خطوط conger را تماشا می کردیم
[ترجمه گوگل]ما قایق را بیرون می کشیم، بادبان را بلند می کنیم و از گلدان های خرچنگ و خطوط کوه می رویم
12. Hoist your honker to the skies and smell the burning charcoal and dripping, burning fat.
[ترجمه ترگمان]honker را به آسمان ببر و زغال گداخته را بو کن و از چربی می سوزد
[ترجمه گوگل]هوادار خود را به آسمان هدایت کنید و بوی زغال چوب سوختن و چکیدن، سوزاندن چربی را بپوشد
13. She saw Lee hoist the baby on his shoulder, with people passing in the background.
[ترجمه ترگمان]لی دید که لی بچه را روی شانه اش جا به جا می کند و مردم از پشت سر عبور می کنند
[ترجمه گوگل]او دید که لی، کودک را بر روی شانه اش می کشد و مردم در پس زمینه می روند
14. He discovered that he was being hoist with his own petard.
[ترجمه ترگمان]او کشف کرد که او با انفجار خودش از آن بالا کشیده شده است
[ترجمه گوگل]او کشف کرد که او با پرچم خود در حال افزایش است
15. I drop my bag inside the window and hoist myself over the sill to follow it.
[ترجمه ترگمان]کیفم را داخل پنجره می اندازم و خودم را روی لبه پنجره جمع می کنم تا آن را دنبال کنم
[ترجمه گوگل]من کیف خود را داخل پنجره می ریزم و خودم را بر روی آینه نگه می دارم تا آن را دنبال کنم