(اتومبیل و غیره) کارتل، تشتک روغن، کارتر پایین
oil pan
(اتومبیل و غیره) کارتل، تشتک روغن، کارتر پایین
انگلیسی به فارسی
(اتومبیل و غیره) کارتل، تشتک روغن، کارتر پایین
دیکشنری تخصصی
[مهندسی گاز] مخزن روغن اتومبیل
جملات نمونه
1. The sound power level of oil pan was estimated by the method of vibration velocity.
[ترجمه ترگمان]سطح قدرت صدا در ماهی تابه با استفاده از روش سرعت ارتعاش تخمین زده شد
[ترجمه گوگل]میزان قدرت صدا در پانل روغن با روش سرعت ارتعاش برآورد شد
[ترجمه گوگل]میزان قدرت صدا در پانل روغن با روش سرعت ارتعاش برآورد شد
2. Loosen oil pan bolts and remove the front bolt at each side.
[ترجمه ترگمان]پیچ و مهره را شل کنید و مهره جلویی را در هر دو طرف بردارید
[ترجمه گوگل]پیچ تسمه های روغن را بشویید و در هر طرف پیچ پیچ را بگیرید
[ترجمه گوگل]پیچ تسمه های روغن را بشویید و در هر طرف پیچ پیچ را بگیرید
3. They carved the main tool for paper and oil pan are graver.
[ترجمه ترگمان]آن ها ابزار اصلی را برای کاغذ و دیگ روغن حکاکی کردند و graver هستند
[ترجمه گوگل]آنها ابزار اصلی را برای کاغذ و روغن پان ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]آنها ابزار اصلی را برای کاغذ و روغن پان ساخته شده اند
4. The oil pan is usually formed of pressed steel.
[ترجمه ترگمان]این ماهی تابه معمولا از فولاد فشرده تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]مخزن نفت معمولا از فولاد فشرده تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]مخزن نفت معمولا از فولاد فشرده تشکیل شده است
5. Fill the oil pan with oil to the specified level.
[ترجمه ترگمان]ظرف روغن را با روغن به سطح مشخص شده پر کنید
[ترجمه گوگل]ظرف روغن را با روغن به سطح مشخص شده پر کنید
[ترجمه گوگل]ظرف روغن را با روغن به سطح مشخص شده پر کنید
6. The oil pan bolts under engine block, where It'seals off the bottom of engine.
[ترجمه ترگمان]The نفتی در زیر بلوک موتور قرار می گیرد و در آن به پایین موتور متصل می شود
[ترجمه گوگل]تانک روغن زیر بلوک موتور، جایی که موتور پایین آن را از بین می برد
[ترجمه گوگل]تانک روغن زیر بلوک موتور، جایی که موتور پایین آن را از بین می برد
7. The oil - pan gasket fits between the oil pan and bottom pf the engine block.
[ترجمه ترگمان]نوار نفت - قابلمه متناسب با سطح روغن و پایین بلوک موتور قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]واشر پانل روغن بین پانل روغن و پایین PF بلوک موتور قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]واشر پانل روغن بین پانل روغن و پایین PF بلوک موتور قرار می گیرد
8. Oil pan shoulder function due to the uniqueness of oil cooling, so the oil pan was semi-damping enwrapped in the experimentation, The results showed a piece of sound power level lower
[ترجمه ترگمان]به دلیل منحصر به بودن سرمایش نفت، تابع shoulder نفت به علت یگانگی enwrapped نفت عمل می کند، بنابراین نتایج نشان داد که یک تکه از سطح قدرت صدا پایین تر است
[ترجمه گوگل]عملکرد روغن شانه به علت منحصر به فرد بودن خنک کننده روغن، به طوری که مخزن روغن نیمه مخلوط شده در آزمایش قرار داده شده است، نتایج نشان داد که یک قطعه از سطح قدرت صدا پایین تر
[ترجمه گوگل]عملکرد روغن شانه به علت منحصر به فرد بودن خنک کننده روغن، به طوری که مخزن روغن نیمه مخلوط شده در آزمایش قرار داده شده است، نتایج نشان داد که یک قطعه از سطح قدرت صدا پایین تر
9. P ump machine, driving wheel, panel, the operating rod of reverse stitching, top head, oil pan and so on.
[ترجمه ترگمان]ماشین، ماشین رانندگی، صفحه، میله عامل چسباندن معکوس، بالای سر، روغن و غیره
[ترجمه گوگل]پمپ ماشین، چرخ رانندگی، پانل، میله عملیاتی چرخش معکوس، سر بالا، پانل روغن و غیره
[ترجمه گوگل]پمپ ماشین، چرخ رانندگی، پانل، میله عملیاتی چرخش معکوس، سر بالا، پانل روغن و غیره
10. Radiation noise was also suppressed to a certain extent by changing rubber damping pad and altering shape of oil pan.
[ترجمه ترگمان]نویز Radiation نیز تا حد معینی با تغییر پوشش damping لاستیکی و تغییر شکل ماهی تابه، سرکوب شد
[ترجمه گوگل]نویز تابشی به میزان معینی با تغییر پد مجهز به لاستیک و تغییر شکل پانل روغن سرکوب شد
[ترجمه گوگل]نویز تابشی به میزان معینی با تغییر پد مجهز به لاستیک و تغییر شکل پانل روغن سرکوب شد
11. With the measurement of average sound pressure level and sound power level, the noise reduction result of the oil pan made by sandwich steel plate was proved.
[ترجمه ترگمان]با اندازه گیری سطح متوسط فشار صدا و سطح توان صدا، نتیجه کاهش نویز of نفتی توسط صفحه فولادی ساندویچی ثابت شد
[ترجمه گوگل]با اندازه گیری متوسط فشار صدا و میزان قدرت صدا، نتیجه کاهش سر و صدا از پانل روغن ساخته شده توسط ورق فولادی ساندویچ ثابت شد
[ترجمه گوگل]با اندازه گیری متوسط فشار صدا و میزان قدرت صدا، نتیجه کاهش سر و صدا از پانل روغن ساخته شده توسط ورق فولادی ساندویچ ثابت شد
12. Gasoline vapor also condenses on cold engine parts and drips down into oil pan.
[ترجمه ترگمان]بخار بنزین نیز به قطعات موتور سرد تکیه می کند و در یک ماهی تابه down می کند
[ترجمه گوگل]بخار گازوئیل نیز بر روی قطعات سرد موتور متورم می شود و به مخزن روغن می افتد
[ترجمه گوگل]بخار گازوئیل نیز بر روی قطعات سرد موتور متورم می شود و به مخزن روغن می افتد
13. As oil flows from the engine, it drains downward into the oil pan.
[ترجمه ترگمان]همانطور که نفت از موتور جریان می یابد، به سمت پایین در ماهی تابه می رود
[ترجمه گوگل]همانطور که نفت از موتور جریان می یابد، آن را به داخل پانل روغن به پایین می ریزد
[ترجمه گوگل]همانطور که نفت از موتور جریان می یابد، آن را به داخل پانل روغن به پایین می ریزد
14. At best on the eggplant, hanging above pulp, oil pan so at the same time, heating.
[ترجمه ترگمان]در بهترین حالت، بادمجان که از خمیر کاغذ و روغن آویزان است در عین حال حرارت دهی می کند
[ترجمه گوگل]در بهترین حالت در بادمجان، حلق آویز بالا خمیر، پانسمان روغن به طوری که در همان زمان، حرارت دادن
[ترجمه گوگل]در بهترین حالت در بادمجان، حلق آویز بالا خمیر، پانسمان روغن به طوری که در همان زمان، حرارت دادن
کلمات دیگر: