کلمه جو
صفحه اصلی

brogan


معنی : پوتین، چکمه، کفش، چکمه سنگین پاشنهدار، لهجه محلی، کفش خشن و سنگین
معانی دیگر : کفش سنگین کار (که تا بالای قوزک پا می رسد)، brogue : پوتین

انگلیسی به فارسی

( brogue =) پوتین، چکمه، کفش، چکمه سنگین پاشنه‌دار، لهجه محلی، کفش خشن و سنگین


brogan، چکمه، کفش، چکمه سنگین پاشنهدار، لهجه محلی، کفش خشن و سنگین، پوتین


انگلیسی به انگلیسی

• crude shoe, rough shoe

اسم ( noun )
• : تعریف: a stout, ankle-high work shoe.

مترادف و متضاد

پوتین (اسم)
boot, boots, brogan, brogue

چکمه (اسم)
brogan, brogue

کفش (اسم)
brogan, brogue, footwear, shoe, sneakers, footgear

چکمه سنگین پاشنهدار (اسم)
brogan, brogue

لهجه محلی (اسم)
brogan, brogue, patois, patter

کفش خشن و سنگین (اسم)
brogan, brogue

جملات نمونه

1. That includes shapeless leather brogans, and replicas of Springfield rifles and other firearms of the day.
[ترجمه ترگمان]این شامل چرم ورنی، و replicas های اسپرینگفیلد و دیگر سلاح های گرم روز است
[ترجمه گوگل]این شامل برنجهای چرم بی شکل و کپی اسلحه های Springfield و سلاح های دیگر روز است

2. Their townsfolk sneered at the Maclean chiefs' rawhide brogans and bare knees, kilted tartans and dyed linens.
[ترجمه ترگمان]اهالی شهر از روسای Maclean rawhide که دامن لخت و زانوهای برهنه بودند، دامن اسکاتلندی پوشیده از پارچه های شطرنجی و زیرپوش مورد تمسخر قرار می دادند
[ترجمه گوگل]شهروندان آنها در سرتاسر خاندان مکلین و زانوها، تارتان ها و ملحفه های رنگ شده شانه خالی کردند

3. No, No, fuck you, Montgomery Brogan, You had it all, and you threw it away, you dumb fuck!
[ترجمه ترگمان]نه، نه، لعنت به تو \"مونت brogan\"، تو همه چیز رو داشتی و تو انداختیش دور، مرتیکه احمق
[ترجمه گوگل]نه، نه، شما دمدمی، مونتگومری بروگان، شما همه چیز را داشتید، و شما آن را رها کردید، فریاد ناپذیر!

4. Followers/fans in outposts – Chris Brogan talked about using outposts in his social media strategy.
[ترجمه ترگمان]هواداران و هواداران در پاسگاه های مرزی - کریس Brogan در مورد استفاده از پاسگاه های مرزی در استراتژی رسانه های اجتماعی خود سخن گفتند
[ترجمه گوگل]پیروان / طرفداران در ایستگاه های فرماندهی - کریس بروگان در مورد استفاده از پست های پست در استراتژی رسانه های اجتماعی صحبت کرد

5. Max Brogan: about it:Why did so many risk so much to cross our boundaries.
[ترجمه ترگمان]Max Brogan: در مورد آن: چرا این همه خطر برای عبور از مرزه ای ما وجود داشت
[ترجمه گوگل]مکس بروگان در مورد آن چرا بسیاری از افراد بسیار خطرناک بودند تا از مرزهای ما عبور کنند

6. Eminent blogger Chris Brogan wrote an excellent article on why he works in bookstores and coffee shops most often.
[ترجمه ترگمان]وبلاگ نویس برجسته کریس Brogan یک مقاله عالی درباره این که چرا او اغلب در کتابفروشی ها و مغازه های قهوه کار می کند، نوشت
[ترجمه گوگل]کریس بروگان، وبلاگ نویس برجسته، مقاله ای عالی در مورد اینکه چرا او در کتاب فروشی ها و قهوه خانه ها اغلب کار می کند، نوشت

7. Chris Brogan, for example, was given a $500 gift card to KMart in exchange for writing about the store.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کریس Brogan یک کارت هدیه ۵۰۰ دلاری به KMart در ازای نوشتن در مورد فروشگاه داده شد
[ترجمه گوگل]برای مثال، کریس بروگان یک کارت هدیه 500 دلاری برای KMart در اختیار نوشتن درباره فروشگاه قرار داد

8. No. No. Fuck you, Montgomery Brogan.
[ترجمه ترگمان] نه، نه گاییدمت \"مونت brogan\"
[ترجمه گوگل]نه فک کن، مونتگومری بروگان

9. Mistakes and stumbles happen and as Chris Brogan recommends you need to apologize and learn.
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات و سکندری خوردن اتفاق می افتد و همانطور که کریس Brogan توصیه می کند که شما باید معذرت خواهی کنید و یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]اشتباهات و تصادف اتفاق می افتد و به عنوان کریس بروگان توصیه می کند که شما باید عذرخواهی و یاد بگیرید

10. Chris Brogan, the social media guy, has a great solution.
[ترجمه ترگمان]کریس Brogan، مرد رسانه اجتماعی، راه حل خوبی دارد
[ترجمه گوگل]کریس بروگان، مرد رسانه های اجتماعی، یک راه حل عالی دارد

11. Max Brogan:Think about it:Why did so many risk so much to cross our boundaries.
[ترجمه ترگمان]مکس Brogan: در مورد آن فکر کنید: چرا این همه خطر برای عبور از مرزه ای ما وجود دارد
[ترجمه گوگل]حداکثر بروگان در مورد آن فکر کنید چرا بسیاری از افراد در معرض خطر برای عبور از مرزهای خود قرار گرفتند

12. Brogan stresses the importance of setting clear and reasonable objectives from the outset.
[ترجمه ترگمان]Brogan بر اهمیت تعیین اهداف روشن و منطقی از ابتدا تاکید می کند
[ترجمه گوگل]برنگ بر اهمیت تعیین اهداف واضح و منطقی از ابتدا تاکید می کند

13. "Personalize each email," says Chris Brogan, president of New Marketing Labs, a social-media consulting firm.
[ترجمه ترگمان]کریس Brogan، رئیس آزمایشگاه جدید بازاریابی، یک شرکت مشاوره اجتماعی - رسانه ای می گوید: \" Personalize هر ایمیل را تایید کنید \"
[ترجمه گوگل]کریس بروگان، رئیس شرکت آزمایشگاه های جدید بازاریابی، یک شرکت مشاوره رسانه های اجتماعی می گوید: 'هر ایمیل را شخصی سازی کنید '

14. American actress Kerry Berry Brogan hit the red carpet at the 10th Shanghai International Film Festival, adding to the dynamic mix of local and international stars at the festival.
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه آمریکایی، کری بری Brogan در دهمین جشنواره بین المللی فیلم شانگهای به فرش قرمز برخورد کرد و به ترکیب پویای ستارگان محلی و بین المللی در این جشنواره اضافه کرد
[ترجمه گوگل]کری بری برنگن، بازیگر آمریکایی، در دهمین جشنواره بین المللی فیلم شانگهای با فرش قرمز مواجه شده است و به ترکیب پویا ستاره های محلی و بین المللی در جشنواره افزوده است


کلمات دیگر: