1. The penalty for an act of buggery against a boy was life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]مجازات اعدام در برابر یک پسر، حبس ابد بود
[ترجمه گوگل]مجازات اعدام علیه یک پسر، مجازات زندان است
2. Moreover, proof of non-consent on a charge of buggery or indecent assault is likely to become harder.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اثبات عدم رضایت بر اتهام ضرب و شتم شرم آور احتمالا سخت تر می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اثبات عدم رضایت از اتهام سوءاستفاده یا سوءاستفاده ناخوشایند ممکن است سخت تر شود
3. They've added a rape scene, an act of buggery, and lots of violence that was not in the book.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک صحنه تجاوز، یک عمل of، و بسیاری از خشونتی که در کتاب نبود را اضافه کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک صحنه تجاوز جنسی، یک خیانت و خشونت زیادی را که در کتاب نبود، اضافه کردند
4. Beating was on the agenda, certainly, but buggery very definitely was not.
[ترجمه ترگمان]زنگ زدن در دستور کار بود، اما buggery قطعا این کار را نمی کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا ضرب و شتم در دستور کار قرار گرفت، اما خیلی جدی نبود
5. The old offence of buggery has, however, been retained.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جرم قدیمی of حفظ شده است
[ترجمه گوگل]با این حال، جنایات زناشویی ادامه پیدا کرده است
6. Moreover, convictions for non-consensual buggery of a male over 1are less than frequent.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محکومیت برای تقسیم غیر توافقی یک مرد بیش از ۱ نفر کم تر از حد معمول است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، محکومیت هایی که در مورد تجاوز جنسی غیرقانونی به یک مرد بیش از یک نفر کمتر از مکرر است
7. Of course, the voice of opposition buggery more strongly. However, the size of the truth can not.
[ترجمه ترگمان]البته، صدای مخالفت شدیدتر بود اما اندازه حقیقت نمی تواند
[ترجمه گوگل]البته، صدای مخالفت با مخالفان قوی تر با این حال، اندازه حقیقت نمی تواند باشد
8. Buggery was also seen as a high-risk sexual behaviour.
[ترجمه ترگمان]buggery همچنین به عنوان یک رفتار جنسی پرخطر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]Buggery نیز به عنوان یک رفتار جنسی پرخطر دیده می شود
9. In addition, men, buggery more to stimulate the prostate, and in the height of the prostate can provide a radical excitement.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مردان، buggery بیشتری برای تحریک پروستات دارند، و در ارتفاع پروستات می تواند یک هیجان افراطی ایجاد کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مردان بیشتر به تخفیف پروستات تحریک می کنند و در اوج پروستات می تواند هیجان رادیکال ایجاد کند
10. The avoidance of buggery, the main worry is dirty or pain.
[ترجمه ترگمان]اجتناب از buggery، نگرانی اصلی، کثیف و یا درد است
[ترجمه گوگل]اجتناب از خیانت، نگرانی اصلی کثیف یا درد است
11. Distribution around the anus many nerve endings, buggery will stimulate these nerve endings, which will be transmitted to the general pleasure.
[ترجمه ترگمان]پراکندگی در اطراف مقعد بسیاری از عصب های انتهایی را تحریک می کند، buggery این پایان ها را تحریک خواهد کرد که به لذت عمومی منتقل خواهند شد
[ترجمه گوگل]توزیع در اطراف انقراض بسیاری از انتهای عصب، تخریب آنها این انتهای عصبی را تحریک می کند که به لذت کلی انتقال می یابد
12. Of course, the voice of opposition buggery more strongly.
[ترجمه ترگمان]البته، صدای مخالفت شدیدتر بود
[ترجمه گوگل]البته، صدای مخالفت با مخالفان قوی تر
13. Let us at how the case is going buggery.
[ترجمه ترگمان]بذار ببینیم این پرونده از کجا شروع میشه
[ترجمه گوگل]به ما بگو که چطور مورد سوء قصد قرار گرفته است
14. Buggery is considered more male homosexuals patent, which is a kind of error.
[ترجمه ترگمان]buggery به عنوان یک حق ثبت جنس مذکر مورد توجه قرار گرفته است که نوعی خطای محسوب می شود
[ترجمه گوگل]Buggery بیشتر حق ثبت اختراع همجنسگرای مرد است که نوعی خطا است