1. She is doubtless my best friend.
[ترجمه ترگمان]او قطعا بهترین دوست من است
[ترجمه گوگل]بدون شک بهترین دوست من است
2. He'd doubtless heard rumours on the grapevine.
[ترجمه ترگمان]حتما شایعاتی راجع به این شایعه شنیده بود
[ترجمه گوگل]او بدون شک شایعات در انگور شنیده بود
3. They will doubtless protest, but there's nothing they can do.
[ترجمه ترگمان]بدون شک اعتراض می کنند، اما کاری از دستشان برنمی آید
[ترجمه گوگل]آنها بی تردید اعتراض خواهند کرد، اما هیچ چیز نمی توانند انجام دهند
4. Doubtless Williams, as the star of the movie, is getting five times the salary of everyone else.
[ترجمه ترگمان]بدون شک ویلیامز، به عنوان ستاره سینما، پنج برابر حقوق دیگران را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]بدون شک ویلیامز، به عنوان ستاره فیلم، پنج برابر حقوق هر کس دیگری را دریافت می کند
5. It will doubtless rain on the day of the garden party.
[ترجمه ترگمان]حتما روز مهمانی باغ باران می بارد
[ترجمه گوگل]این بدون شک باران در روز حزب باغ است
6. Doubtless you will have heard the news already.
[ترجمه ترگمان]بی شک این خبر را شنیده اید
[ترجمه گوگل]بدون شک شما این خبر را از قبل شنیده اید
7. Doubtless there would be dozens of photographers waiting for her.
[ترجمه ترگمان]بدون شک ده ها عکاس منتظرش بودند
[ترجمه گوگل]بدون شک دهها عکاس در انتظار او خواهند بود
8. His direct, often abrasive approach will doubtless ruffle a few feathers.
[ترجمه ترگمان]بدون شک یک رویکرد سخت و اغلب ساینده به چند پر تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]رویکرد مستقیمی، اغلب ساینده، بدون شک، چند پر را خراب می کند
9. He will doubtless try and persuade his colleagues to change their minds.
[ترجمه ترگمان]بدون شک او سعی خواهد کرد همکاران خود را متقاعد کند که نظرشان را عوض کند
[ترجمه گوگل]او بدون شک سعی خواهد کرد همکاران خود را به تغییر ذهن خود متقاعد کند
10. He would doubtless disapprove of what Kelly was doing.
[ترجمه ترگمان]مسلما به کاری که \"کلی\" می کرد تایید نمی کرد
[ترجمه گوگل]او بدون تردید از آنچه کلی انجام داد ناراضی بود
11. He will doubtless arrive by the next train.
[ترجمه ترگمان]او حتما با قطار بعدی خواهد آمد
[ترجمه گوگل]مطمئنا به قطار بعدی می رسد
12. Come Wimbledon, of course, his juices will doubtless be flowing again.
[ترجمه ترگمان] \"بیا\" ویمبلدون … البته اسید اون بدون شک دوباره جریان پیدا می کنه
[ترجمه گوگل]البته ویمبلدون، آبمیوه های خود را بدون شک دوباره جریان می یابد
13. Doubtless, Salisbury traders benefited from the weekly market despite the disruption to normal traffic.
[ترجمه ترگمان]بدون شک، بسیاری از بازرگانان سال زبری با وجود اخلال در ترافیک عادی، از بازار هفتگی بهره مند شدند
[ترجمه گوگل]بدون تردید، معامله گران سالیسبوری از بازار هفتگی با وجود اختلال در ترافیک عادی بهره مند شدند
14. Donations by pious laymen doubtless continued, and Glastonbury and Canterbury not only survived, but did so as wealthy churches.
[ترجمه ترگمان]بدون شک، کمک های خیریه به افراد غیر روحانی ادامه یافت، و \"Glastonbury بری\" و \"کنتربری\" نه تنها زنده ماندند، بلکه مانند کلیساهای ثروتمند عمل کردند
[ترجمه گوگل]کمک های غیر مسیحیان بی تردید ادامه یافت و گلستونبری و کانتربری نیز نه تنها جان باختند بلکه کلیساهای ثروتمند نیز انجام دادند
15. It is doubtless true that at bottom the behaviour of a motor car is to be explained in terms of interactions between fundamental particles.
[ترجمه ترگمان]بدون شک این درست است که در پایین رفتار یک ماشین حرکتی از نظر فعل و انفعالات میان ذرات بنیادی توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]بی تردید درست است که در پایین رفتار یک موتور خودرو باید در رابطه با تعاملات بین ذرات بنیادی توضیح داده شود