کلمه جو
صفحه اصلی

compensable


معنی : قابل جبران، قابل پاداش
معانی دیگر : جبران پذیر، تاوان پذیر، مستحق غرامت

انگلیسی به فارسی

جبران‌پذیر، قابل پاداش


قابل جبران است، قابل جبران، قابل پاداش


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: entitled or subject to compensation.

• repayable, recompensable

مترادف و متضاد

قابل جبران (صفت)
repairable, reparable, compensable, recoupable

قابل پاداش (صفت)
compensable

جملات نمونه

1. Compensable factor is an important factor in job evaluation. It affects the validities and degrees of approval of job evaluation.
[ترجمه ترگمان]فاکتور فشرده سازی یک فاکتور مهم در ارزیابی شغلی است این کار بر validities و درجات تایید ارزیابی شغلی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]عامل فزاینده عامل مهمی در ارزیابی شغلی است این بر اعتبار و میزان تایید ارزیابی شغلی تاثیر می گذارد

2. When a compensable, long-running process is completed abnormally, that is, the fault handler of a process is navigated, process compensation is started.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک فرآیند طولانی مدت، به طور غیر عادی تکمیل می شود، یعنی مربی مقصر یک فرآیند هدایت می شود، کمپنزاسیون فرآیند آغاز می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرایند قابل تعویض و طولانی مدت به طور غیرمجاز به پایان رسید، یعنی پردازنده خطا یک فرآیند حرکت می کند، جبران هزینه کار آغاز می شود

3. When you choose compensable, you can invoke compensation handlers for the scope.
[ترجمه ترگمان]زمانی که compensable را انتخاب می کنید، می توانید به مسئولین غرامت آن حوزه کمک کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما انتخاب می کنید قابل تعویض، شما می توانید به اداره گارانتی برای محدوده درخواست

4. Because the tour contract is a compensable contract, it should establish the blemish assured responsibility based on the impartial principle.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قرارداد تور یک قرارداد compensable است، باید مسیولیت پذیری را براساس اصل بی طرف ایجاد کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که قرارداد تور قراردادی قابل جبران است، باید بر اساس اصل بی طرفانه وظیفه مسئول حمایتی ایجاد کند

5. In fact, comprehensive evaluation of many compensable factors is necessary during job evaluation, and some compensable factors can be quantitated, but some can not be.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، ارزیابی جامع بسیاری از عوامل compensable در طول ارزیابی شغلی لازم است و برخی از عوامل compensable می توانند quantitated باشند، اما برخی دیگر نمی توانند باشند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، ارزیابی جامع از بسیاری از عوامل قابل جبران در ارزیابی شغلی ضروری است، و برخی از عوامل قابل تعدیل می تواند کمی، اما برخی نمی توانند باشد

6. At present, many public libraries have already launched compensable services, so the more important problem we should settle is how to handle the relation between compensable services and free ones.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، بسیاری از کتابخانه های عمومی خدمات compensable را راه اندازی کرده اند، بنابراین مساله مهم تری که باید حل کنیم این است که چگونه رابطه بین خدمات compensable و خدمات رایگان را حل کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بسیاری از کتابخانه های عمومی در حال حاضر خدمات قابل پرداخت را راه اندازی کرده اند، بنابراین مهمترین مشکل که باید حل شود، نحوه اداره رابطه بین خدمات قابل جبران و موارد آزاد است

7. Cost management, asset budget, compensable uses and capitalization reform are main means and methods of value management, and also an effective approach to activate public institution assets.
[ترجمه ترگمان]مدیریت هزینه ها، بودجه دارایی، استفاده از سرمایه گذاری و سرمایه گذاری در بزرگ نویسی حروف، ابزار اصلی و روش های مدیریت ارزش و همچنین یک روش موثر برای فعال کردن دارایی های موسسه عمومی هستند
[ترجمه گوگل]مدیریت هزینه، بودجه دارایی، استفاده های قابل پرداخت و اصلاحات سرمایه گذاری، ابزار و روش های اصلی مدیریت ارزش، و نیز یک رویکرد موثر برای فعال کردن دارایی های عمومی موسسات است

8. Some sub_transactions are not compensable in CSCW system. If the recovery technique in database is adopted, the recovery of cooperative transaction will not be realized completely.
[ترجمه ترگمان]برخی از sub ها در سیستم CSCW مورد استفاده قرار نمی گیرند اگر تکنیک بازیابی در پایگاه داده اتخاذ شود، بازیابی تراکنش های تعاونی به طور کامل محقق نخواهد شد
[ترجمه گوگل]برخی از فرآیندهای sub_transactions در سیستم CSCW قابل جبران نیستند اگر تکنیک بازیابی در پایگاه داده تصویب شود، بازپرداخت معامله تعاونی به طور کامل انجام نخواهد شد

9. In order to improve accounting treatment of capital reserve and related information disclosure, we should introduce the concept of compensable income and offer compensable income statement.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود رفتار حسابداری ذخیره سرمایه و افشای اطلاعات مرتبط، ما باید مفهوم درآمد compensable را معرفی کرده و اظهارنامه درآمد compensable ارایه دهیم
[ترجمه گوگل]برای بهبود روش حسابداری از بازپرداخت سرمایه و افشای اطالعات مرتبط، ما باید مفهوم درآمد قابل جبران را ارائه دهیم و بیانیه سود خالصی را ارائه دهیم

10. An organization use a job evaluation tool to make decision of compensable factors, that is, what kind of factors should be considered as payment factors.
[ترجمه ترگمان]یک سازمان از ابزار ارزیابی شغلی برای تصمیم گیری عوامل compensable استفاده می کند، یعنی، چه نوع عوامل باید بعنوان عوامل پرداخت در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]یک سازمان از ابزار ارزیابی شغلی برای تصمیم گیری فاکتورهای قابل جبران استفاده می کند، یعنی چه عواملی باید به عنوان عوامل پرداخت شناخته شوند

11. Heating units as a result of a residential room temperature not because of statutory standards, according to the relevant provisions of compensable .
[ترجمه ترگمان]با توجه به مقررات مربوطه of، واحدهای گرمایش در نتیجه دمای اتاق مسکونی به دلیل استانداردهای قانونی نیستند
[ترجمه گوگل]واحد های گرمایشی به عنوان یک نتیجه از دمای اتاق مسکونی نه به دلیل استانداردهای قانونی، با توجه به مقررات مربوط به قابل جبران

12. The amount payable to an unemployment insurance claimant for each compensable (eligible) week of total unemployment.
[ترجمه ترگمان]مبلغ قابل پرداخت به مدعی بیمه بیکاری (واجد شرایط)هر هفته بیکاری کل (واجد شرایط)است
[ترجمه گوگل]مبلغ قابل پرداخت به یک متقاضی بیمه بیکاری برای هر هفته قابل قبول از مجموع بیکاری

13. In the details for a scope, you can enable two options: isolated and compensable.
[ترجمه ترگمان]در جزئیات یک حوزه، شما می توانید دو گزینه را فعال کنید: منزوی و compensable
[ترجمه گوگل]در جزئیات برای محدوده، شما می توانید دو گزینه جداگانه و قابل جبران را فعال کنید

14. When a business process is started, the scope for the set of compensable activities performed by the business process is set up.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک فرآیند کسب وکار آغاز می شود، دامنه فعالیت های compensable انجام شده توسط فرآیند کسب وکار راه اندازی می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرایند تجاری آغاز می شود، محدوده برای مجموعه فعالیت های قابل جبران که توسط فرآیند کسب و کار انجام می شود، تنظیم می شود


کلمات دیگر: