کلمه جو
صفحه اصلی

at a pinch

انگلیسی به انگلیسی

• in difficulty

جملات نمونه

1. At a pinch it can be used as a weapon.
[ترجمه ترگمان]در تنگنا ممکن است به عنوان سلاح استفاده شود
[ترجمه گوگل]در خرج کردن می توان آن را به عنوان یک سلاح استفاده کرد

2. The recipe is for beef, but at a pinch you could use chicken.
[ترجمه ترگمان]دستور غذا برای گوشت گاو است، اما در یک نیشگون ممکن است از مرغ استفاده کنید
[ترجمه گوگل]دستور غذا برای گوشت گاو است، اما در خرج کردن شما می توانید از مرغ استفاده کنید

3. Six people, and more at a pinch, could be seated comfortably at the table.
[ترجمه ترگمان]شش نفر و بیشتر در تنگنا قرار داشتند که پشت میز بنشینند
[ترجمه گوگل]شش نفر، و بیشتر در خرج کردن، می تواند به راحتی نشسته در جدول

4. There's space for three people. Four at a pinch.
[ترجمه ترگمان]فضا برای سه نفر جا دارد چهار تا در تنگنا
[ترجمه گوگل]فضای سه نفره وجود دارد چهار در خرج کردن

5. We can get six people round this table at a pinch.
[ترجمه ترگمان]ما میتونیم شش نفر رو دور این میز جمع کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم شش نفر را در کنار این میز در حال خراب شدن قرار دهیم

6. Ponyets could have handled them at a pinch.
[ترجمه ترگمان]Ponyets می توانست آن ها را در تنگنا قرار دهد
[ترجمه گوگل]Ponyets می تواند آنها را در خرج کردن

7. Interior is snug but seats four at a pinch.
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی محفوظ است، اما چهار صندلی در یک تنگنا قرار دارد
[ترجمه گوگل]داخل کشور مسطح است اما چهار صندلی را در جای خالی قرار می دهد

8. Or at a pinch he might be able to squeeze himself into the desk drawer and hide.
[ترجمه ترگمان]یا شاید بتواند خود را در کشو میز جا بدهد و پنهان کند
[ترجمه گوگل]یا ممکن است بتواند خود را به کشوهای میز بچرخاند و پنهان کند

9. Her appointments for the following week could, at a pinch, be postponed.
[ترجمه ترگمان]قرار ملاقات های او برای هفته بعد، در یک تنگنا، به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]قرار ملاقات های او برای هفته بعد می تواند به زودی خراب شود

10. You could, at a pinch, also serve either with the Pizzettas.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در یک نیشگون یا با the هم خدمت کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید، با خرج کردن، نیز در خدمت Pizzettas

11. At a pinch this can be used as a weapon.
[ترجمه ترگمان]درحال حاضر این میتونه به عنوان سلاح استفاده بشه
[ترجمه گوگل]در یک خرج این می تواند به عنوان یک سلاح استفاده شود

12. A penny at a pinch is worth a pound.
[ترجمه ترگمان]یک پنی در تنگنا ارزش یک پا وند را دارد
[ترجمه گوگل]یک پنی در خرج کردن ارزش یک پوند است

13. The new man's people say everything, at a pinch, has taken place in a legal framework.
[ترجمه ترگمان]مردم جدید می گویند که همه چیز، در یک تنگنا، در یک چارچوب قانونی صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]مردم مرد جدید می گویند که همه چیز در یک چاقو در یک چارچوب قانونی قرار دارد

14. Never trust a friend who deserts you at a pinch.
[ترجمه ترگمان]هرگز به دوستی که تو را در تنگنا می اندازد، اعتماد نکن
[ترجمه گوگل]هرگز اعتماد به یک دوست که شما را در خرج کردن است

پیشنهاد کاربران

در مواقع اضطراری

در صورت اقتضا/نیاز/لزوم
If neccessary
in an emergency
when hard - pressed
In trouble
He will use this gun at a pinch.


کلمات دیگر: