منحل شده قانون ـ فقه : منحله
disbanded
منحل شده قانون ـ فقه : منحله
انگلیسی به فارسی
تخریب شد، منحل کردن، متفرق کردن یا شدن، بر هم زدن
جملات نمونه
1. the ballet group was disbanded two years ago
گروه رقص گران باله دو سال پیش منحل شد.
پیشنهاد کاربران
برهم خورده
کلمات دیگر: