کلمه جو
صفحه اصلی

aromatize


معنی : معطر کردن، خوشبو ساختن
معانی دیگر : خوشبو کردن، aromatise : خوشبو ساختن، عطر زدن

انگلیسی به فارسی

( aromatise =) خوشبو ساختن، عطر زدن، معطر کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: aromatizes, aromatizing, aromatized
مشتقات: aromatizer (n.)
• : تعریف: to cause to be fragrant or aromatic.
مشابه: scent

- Manufacturers often aromatize tissue paper.
[ترجمه ترگمان] تولید کنندگان اغلب کاغذ بافت را تولید می کنند
[ترجمه گوگل] تولید کنندگان اغلب کاغذ بافت را آروماتیزه می کنند

• make fragrant or aromatic (also aromatise)

مترادف و متضاد

معطر کردن (فعل)
perfume, flavour, aromatize, flavor

خوشبو ساختن (فعل)
aromatize


کلمات دیگر: