فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: aromatizes, aromatizing, aromatized
مشتقات: aromatizer (n.)
• : تعریف: to cause to be fragrant or aromatic.
• مشابه: scent
- Manufacturers often aromatize tissue paper.
[ترجمه ترگمان] تولید کنندگان اغلب کاغذ بافت را تولید می کنند
[ترجمه گوگل] تولید کنندگان اغلب کاغذ بافت را آروماتیزه می کنند