1. the communist conspiracy to subvert the government
نقشه ی کمونیست ها برای سرنگون کردن دولت
2. the communist party purge
تصفیه ی سیاسی حزب کمونیست
3. the communist regime
رژیم کمونیستی
4. the communist thesis about class struggle has been rejected by many thinkers
بسیاری از متفکران،بر نهشت کمونیست ها درباره ی مبارزه ی طبقاتی را رد کرده اند.
5. a deep-dyed communist
کمونیست دو آتشه
6. because of communist subversion
به خاطر خرابکاری کمونیست ها
7. he is a born-again communist
او کمونیست دو آتشه ای است.
8. his father was a dyed-in-the-wool communist
پدرش یک کمونیست دو آتشه بود.
9. he was fired on suspicion of communist sympathies
به اتهام همدردی با کمونیست ها اخراج شد.
10. his enemies typed him as a communist
دشمنانش نام کمونیست را به او بستند.
11. the alliance of the socialist and the communist parties
اتحاد احزاب سوسیالیست و کمونیست
12. the government's actions gave discouragement and discountenance to the communist and terrorist elements
اقدامات دولت عوامل کمونیست و تروریست را دچار نومیدی و بی اعتباری کرد.
13. They labelled him as a communist.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را کمونیست می نامیدند
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان یک کمونیست معرفی کردند
14. The investigation turned into a full-scale Communist witch hunt.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات تبدیل به یه جادوگر کمونیست تمام عیار شد
[ترجمه گوگل]تحقیقات به شکار جادوی کمونیستی تبدیل شد
15. Communist parties were formed on a world scale after the Russian Revolution.
[ترجمه ترگمان]پس از انقلاب روسیه احزاب کمونیست در یک مقیاس جهانی تشکیل شدند
[ترجمه گوگل]احزاب کمونیست پس از انقلاب روسیه در مقیاس جهانی شکل گرفتند
16. My brother's a card-carrying member of the Communist Party.
[ترجمه ترگمان]برادرم یک عضو حزب کمونیست است
[ترجمه گوگل]برادر من یک عضو کارتن حزب کمونیست است
17. He broke all links with the Communist party.
[ترجمه ترگمان]او همه پیوندهای خود را با حزب کمونیست قطع کرد
[ترجمه گوگل]او تمام پیوندها را با حزب کمونیست شکست