کلمه جو
صفحه اصلی

archivist


معنی : بایگان
معانی دیگر : متصدی اسناد و پرونده ها، ضابط، ضباط

انگلیسی به فارسی

بایگانی، بایگان


بایگان، ضابط


انگلیسی به انگلیسی

• custodian of archives (collection of historical or public documents, annals, records)
an archivist is a person whose job is to collect, sort, and preserve historical documents and records.

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who manages or maintains archives.

مترادف و متضاد

بایگان (اسم)
archivist, recorder, bursar, chartulary, keeper, watchman

annalist


Synonyms: chronicler, librarian, curator


جملات نمونه

1. An archivist takes collecting a stage beyond.
[ترجمه ترگمان]یک archivist در حال جمع آوری یک مرحله فراتر از آن است
[ترجمه گوگل]بایگانی می کند یک مرحله را فراتر می گذارد

2. Is it the responsibility of the archivist, librarian, or museum curator?
[ترجمه ترگمان]آیا این مسئولیت of، کتابدار، یا متصدی موزه است؟
[ترجمه گوگل]آیا مسئول بایگانی ساز، کتابدار یا موزه ساز است؟

3. Thus the need for the Archivist to establish selection standards.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نیاز به Archivist برای تعیین استانداردهای انتخاب
[ترجمه گوگل]بنابراین نیاز به بایگانی سازی برای ایجاد استانداردهای انتخاب

4. I think the archivist who helped me is sick of the sight of me by now.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم کار archivist که به من کمک کرد تا حالا از دیدن من خسته شد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم بایگانی کننده ای که به من کمک کرد، اکنون از بینش من بیمار است

5. The archivist must become the keeper of discs as well as the printed and hand-written word.
[ترجمه ترگمان]The باید صاحب دیسک ها و همچنین کلمه چاپی و کتبی باشد
[ترجمه گوگل]بایگانی ساز باید به عنوان نگهدارنده دیسکها و همچنین کلمه چاپ شده و دست نوشته تبدیل شود

6. Each has set the archivist and potential historian technical, organizational, and intellectual problems of increasing complexity.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها the و مورخ بالقوه تکنیکی، سازمانی و عقلانی پیچیدگی فزاینده را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]هرکدام از آنها مشکلات فنی، سازمانی و فکری معمارانه و احتمالی مورخان را برای افزایش پیچیدگی تعیین کرده است

7. The archivist misplaced his shopping list inside one of the books.
[ترجمه ترگمان]لیست خرید او در داخل یکی از این کتاب ها گم شده است
[ترجمه گوگل]بایگانی کننده لیست خرید خود را در داخل یکی از کتاب ها قرار داد

8. Brewster Kahle, an archivist overseeing another scanning project, says that the universal library is now within reach.
[ترجمه ترگمان]Brewster Kahle که مسئول نظارت بر یک پروژه بازرسی دیگر است می گوید که کتابخانه جهانی در حال حاضر در دسترس است
[ترجمه گوگل]Brewster Kahle، یک بایگانی برای نظارت بر پروژه اسکن دیگری، می گوید که کتابخانه جهانی اکنون در دسترس است

9. About 80 years ago, some archivist sandwiched the pages of Jefferson's draft between sheets of plastic.
[ترجمه ترگمان]حدود ۸۰ سال پیش، برخی archivist pages را بین ورقه های پلاستیکی قرار داد
[ترجمه گوگل]حدود 80 سال پیش، برخی از آرشیوینا صفحات پیش نویس جفرسون را بین ورقهای پلاستیکی قرار دادند

10. The article illustrates the importance of archivist post training, its type, content and form.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اهمیت آموزش شغلی، نوع، محتوا و فرم آن را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مقاله اهمیت آموزش پس از بایگانی، نوع، محتوای و فرم آن را نشان می دهد

11. Archivist: Manages all documents collected and created by the team.
[ترجمه ترگمان]Archivist: مدیریت همه اسناد جمع آوری شده و ایجاد شده توسط تیم
[ترجمه گوگل]بایگانی سازی: تمام مدارک جمع آوری شده توسط تیم را مدیریت می کند

12. The archivist chronologized the documents.
[ترجمه ترگمان]The اسناد را تایید می کند
[ترجمه گوگل]بایگانی ساز این اسناد را زمانبندی کرد

13. He was, in fact, vice chairman of a semiconductor company when Clinton appointed him archivist.
[ترجمه ترگمان]او در واقع معاون رئیس یک شرکت نیمههادی بود که کلینتون او را archivist منصوب کرد
[ترجمه گوگل]او، در واقع، معاون رئیس شرکت نیمه هادی بود، زمانی که کلینتون او را بایگانی کرد

14. This has important implications for the future role of the archivist.
[ترجمه ترگمان]این امر پیامدهای مهمی برای نقش آینده of دارد
[ترجمه گوگل]این پیامدهای مهمی برای نقش آینده بایگانی است

پیشنهاد کاربران

archivist ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: آرشیودار
تعریف: فردی که دارای علم سازمان دهی و نگهداری آرشیو است و به فعالیت تخصصی در آرشیو اشتغال دارد


کلمات دیگر: