1. We passed the desiccated corpse of a brigand hanging on a gibbet.
[ترجمه ترگمان]از کنار جسد خشک یک راهزن که به چوبه دار آویزان بود گذشتیم
[ترجمه گوگل]ما جسد خشک شده یک برده را که بر روی گیببوت حلق آویز شده است گذراندیم
2. You're a brigand, a throw-back to the Dark Ages.
[ترجمه ترگمان]تو یک یاغی هستی، یک throw به قرون وسطی
[ترجمه گوگل]شما یک برده است، بازتابی به قرون تاریک
3. At the worst possible moment a brigand named Babbitt raided the shore of Philadelphia from a commandeered ship.
[ترجمه ترگمان]در بدترین لحظه ممکن، یک راهزن به نام به بیت به ساحل فیلادلفیا حمله کرد
[ترجمه گوگل]در بدترین لحظه، یک بردهنده به نام Babbitt، از دریایی از فیلادلفیا از یک کشتی فرمانده حمله کرد
4. And the brigand said, " But I a thief and a plunderer. "
[ترجمه ترگمان]و این راهزن گفت: \" اما من یک دزد و یک کافر هستم \"
[ترجمه گوگل]و برده گفت: 'اما من دزد و غارتگر هستم '
5. Brigand demand your money or your life ; women require both.
[ترجمه ترگمان]زنان به پول یا زندگی شما نیاز دارند؛ زن ها هم به هر دوی آن ها نیاز دارند
[ترجمه گوگل]برده خواست پول یا زندگی شما را بدهد زنان هر دو نیاز دارند
6. " Peppino,'said brigand chief, " give me the torch. "
[ترجمه ترگمان]رئیس گفت: \" په پینوا مشعل را به من بده \"
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس گفت: 'Peppino،' مشعل را به من بده '
7. Player act as a policeman or brigand to fight together with his comrades.
[ترجمه ترگمان]بازیکن به عنوان یک پلیس یا راهزن عمل می کند تا با رفقایش بجنگد
[ترجمه گوگل]پلیر به عنوان یک پلیس یا برده برای مبارزه با رفقای خود عمل می کند
8. I am not a brigand!
[ترجمه ترگمان]من راهزن نیستم
[ترجمه گوگل]من یک برده نیستم!
9. Let me tell you what really bothers me about that brigand more than his plagiarizing.
[ترجمه ترگمان]بگذارید به شما بگویم که این راهزن بیشتر از plagiarizing مرا ناراحت می کند
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید به شما بگویم که آنچه واقعا در مورد آن برهان بیش از سرقت ادبیات من است
10. A few days later we passed the desiccated corpse of another brigand hanging on a gibbet beside the track.
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن جسد خشک دیگری را که در کنار جاده دار آویخته بود عبور کردیم
[ترجمه گوگل]چند روز پس از آن ما جسد خشک شده از یک برده دیگری را که در کنار گیببوت قرار دارد قرار دادیم
11. There were hundreds and perhaps thousands of such practically independent brigand rulers.
[ترجمه ترگمان]صدها و شاید هزاران نفر از چنین rulers مستقل وجود داشتند
[ترجمه گوگل]صدها و شاید هزاران نفر از این حاکمان بیگانه مستقل وجود داشتند
12. The poacher, like the smuggler, smacks too strongly of the brigand.
[ترجمه ترگمان]شکارچی شکارچی، مانند قاچاقچی، بیش از حد به این راهزن برخورد می کند
[ترجمه گوگل]شکارچی، مانند قاچاقچی، بیش از حد قوی از خرابکار را می سوزاند