معنی : مرتب
arranger
معنی : مرتب
انگلیسی به فارسی
آرایشگر، مرتب
انگلیسی به انگلیسی
• one who arranges, one who organizes or sets
مترادف و متضاد
مرتب (اسم)
arranger, typesetter, classifier
جملات نمونه
1. But Torme, the songwriter, arranger, drummer and pianist, always sings at a superior level in a jazz context.
[ترجمه ترگمان]اما Torme، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ، طبل و نوازنده پیانو، همیشه در یک سطح عالی در یک زمینه جاز آواز می خواند
[ترجمه گوگل]اما ترمه، ترانه سرا، آرایشگر، درامر و پیانیست، همیشه در یک سطح جاز با ارجحیت در سطح جاز می خوانند
[ترجمه گوگل]اما ترمه، ترانه سرا، آرایشگر، درامر و پیانیست، همیشه در یک سطح جاز با ارجحیت در سطح جاز می خوانند
2. Ellington got a great fellow composer and arranger.
[ترجمه ترگمان]Ellington یک آهنگ ساز بزرگ و arranger داشت
[ترجمه گوگل]الیینگتون یک آهنگساز و سازنده دیگر هم داشت
[ترجمه گوگل]الیینگتون یک آهنگساز و سازنده دیگر هم داشت
3. No arranger would be without it.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی هم نبود
[ترجمه گوگل]هیچ آرایشگر بدون آن نخواهد بود
[ترجمه گوگل]هیچ آرایشگر بدون آن نخواهد بود
4. For the composer, arranger or copyist it covers every imaginable aspect of notation.
[ترجمه ترگمان]برای آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ یا copyist هر جنبه از نماد ممکن را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]برای آهنگساز، آرایشگر یا مترجمان، هر جنبه ای قابل تصور از نشانه را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]برای آهنگساز، آرایشگر یا مترجمان، هر جنبه ای قابل تصور از نشانه را پوشش می دهد
5. As a musician, composer, arranger, and producer, he has worked with a variety of artists.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک موسیقی دان، آهنگساز، تنظیم کننده و تولید کننده، با انواع هنرمندان کار کرده است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک موسیقیدان، آهنگساز، آرایشگر و تولید کننده، با هنرمندان مختلف کار کرده است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک موسیقیدان، آهنگساز، آرایشگر و تولید کننده، با هنرمندان مختلف کار کرده است
6. Richard Clayderman - French pianist, Composer, arranger, and performer of popular and ethnic music.
[ترجمه ترگمان]ریچارد Clayderman - پیانیست فرانسوی، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ، و نوازنده موسیقی مردمی و قومی
[ترجمه گوگل]ریچارد کلیدرمن - پیانویست فرانسوی، آهنگساز، ارمنی و سازنده موسیقی قومی و قومی
[ترجمه گوگل]ریچارد کلیدرمن - پیانویست فرانسوی، آهنگساز، ارمنی و سازنده موسیقی قومی و قومی
7. She is a gifted composer and arranger, as well as an extraordinary vocalist.
[ترجمه ترگمان]او یک آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی، و همچنین خواننده فوق العاده است
[ترجمه گوگل]او آهنگساز و تهیه کننده با استعداد و همچنین یک خواننده فوق العاده است
[ترجمه گوگل]او آهنگساز و تهیه کننده با استعداد و همچنین یک خواننده فوق العاده است
8. But his position is keyboard player, arranger, and because he is more at playing the keyboard.
[ترجمه ترگمان]اما موقعیت او نوازنده صفحه کلید، تنظیم کننده آهنگ است و برای اینکه بیشتر با صفحه کلید بازی می کند
[ترجمه گوگل]اما موقعیت او بازیکن صفحه کلید، آرایشگر است، و او بیشتر در حال بازی کردن صفحه کلید است
[ترجمه گوگل]اما موقعیت او بازیکن صفحه کلید، آرایشگر است، و او بیشتر در حال بازی کردن صفحه کلید است
9. American clarinetist, band leader, composer, and arranger whose swing band, formed in 93 exemplified the big band sound.
[ترجمه ترگمان]clarinetist آمریکایی، رهبر ارکستر، آهنگساز، و تنظیم کننده آهنگ که گروه نوسان آن ها در سال ۹۳ تشکیل شد، صدای گروه بزرگ را نشان داد
[ترجمه گوگل]آمریکایی کلرانتیست آمریکایی، رهبر گروه، آهنگساز و آهنگساز که گروه نوسان آن، در 93 نمونه از صدای باند بزرگ تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]آمریکایی کلرانتیست آمریکایی، رهبر گروه، آهنگساز و آهنگساز که گروه نوسان آن، در 93 نمونه از صدای باند بزرگ تشکیل شده است
10. Article 24 The lead arranger, after consultations with the borrower, will send invitations to potential participating banks, together with documents such as the syndicated loan term sheet, memorandum.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۴ تنظیم کننده آهنگ، پس از مشورت با وام گیرنده، دعوت به بانک های شرکت کننده بالقوه، همراه با اسنادی از قبیل ورق وام اتحادیه صنفی، یادداشت، ارسال خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ماده 24 پس از مشورت با وام گیرنده، سرپرست با دعوت نامه به بانک های بالقوه شرکت کننده، همراه با اسناد و مدارک مانند مدارک وام سندیکا، یادداشت ارسال می کند
[ترجمه گوگل]ماده 24 پس از مشورت با وام گیرنده، سرپرست با دعوت نامه به بانک های بالقوه شرکت کننده، همراه با اسناد و مدارک مانند مدارک وام سندیکا، یادداشت ارسال می کند
11. He is also a composer and arranger.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک آهنگساز و تنظیم کننده آهنگ است
[ترجمه گوگل]او همچنین آهنگساز و مرتب است
[ترجمه گوگل]او همچنین آهنگساز و مرتب است
12. The famous jazz musician, Duke Ellington, was a composer, arranger and pianist.
[ترجمه ترگمان]نوازنده معروف جاز، دوک Ellington، آهنگساز، تنظیم کننده آهنگ و پیانیست بود
[ترجمه گوگل]موسیقیدان معروف جاز، دوک الیینگتون، آهنگساز، ارباب و پیانیست بود
[ترجمه گوگل]موسیقیدان معروف جاز، دوک الیینگتون، آهنگساز، ارباب و پیانیست بود
13. In 199 Abercrombie had also played on composer / arranger Vince Mendoza's recording, along with Wheeler.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹ او به همراه (ویلر)با آهنگ آهنگساز \/ تنظیم کننده آهنگ (Vince Mendoza)بازی کرده بود
[ترجمه گوگل]در سال 199 Abercrombie همچنین با وینس مندوزا ضبط آهنگساز / تهیه کننده همراه با ویلر بازی کرد
[ترجمه گوگل]در سال 199 Abercrombie همچنین با وینس مندوزا ضبط آهنگساز / تهیه کننده همراه با ویلر بازی کرد
14. Immediately Miss Doris decided to promote her to dance arranger.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله دوشیزه دوریس تصمیم گرفت که او را به رقص دعوت کند
[ترجمه گوگل]بلافاصله خانم Doris تصمیم گرفت او را ترغیب کند تا آرایشگاه رقص کند
[ترجمه گوگل]بلافاصله خانم Doris تصمیم گرفت او را ترغیب کند تا آرایشگاه رقص کند
15. Torme, who has been an actor and author, taught himself how to be a first-rate arranger.
[ترجمه ترگمان]Torme، که یک بازیگر و نویسنده بوده است، به خود آموخته است که چگونه تنظیم کننده آهنگ اولیه باشد
[ترجمه گوگل]تورم، که یک بازیگر و نویسنده بود، خود را به عنوان یک آرایشگر درجه اول آموزش داد
[ترجمه گوگل]تورم، که یک بازیگر و نویسنده بود، خود را به عنوان یک آرایشگر درجه اول آموزش داد
پیشنهاد کاربران
تنظیم، مرتب
کلمات دیگر: