کلمه جو
صفحه اصلی

dolorous


معنی : دردناک، محنت زا
معانی دیگر : ماتم انگیز، سوگ انگیز، اندوهگین، اندوه زده، غم زده

انگلیسی به فارسی

محنت‌زا، دردناک


دلفریب، محنت زا، دردناک


انگلیسی به انگلیسی

• painful, causing pain; of grief, causing grief, mournful

مترادف و متضاد

دردناک (صفت)
achy, painful, grievous, sore, agonizing, angry, detrimental, dolorous

محنت زا (صفت)
painful, dolorous

miserable, anguished


Synonyms: afflicted, afflictive, calamitous, deplorable, dire, distressing, doleful, dolent, dolesome, grievous, harrowing, heart-rending, lamentable, lugubrious, melancholy, mournful, painful, plaintive, regrettable, rueful, ruthful, sad, sorrowful, woebegone, woeful, wretched


Antonyms: cheery, happy, hopeful


جملات نمونه

1. dolorous ballads of death and violence
ترانه های ماتم انگیز درباره ی مرگ و خشونت

2. From hunger, cold, isolation, destitution. A dolorous bargain. A soul for a morsel of bread. Misery offers; society accepts.
[ترجمه ترگمان]از گرسنگی، سرما، انزوا و بیچارگی یک معامله پر از غم و اندوه یک روح برای یک لقمه نان بینوایی پیشنهاد می کند، جامعه قبول می کند
[ترجمه گوگل]از گرسنگی، سرما، انزوا، ناتوانی مقرون به صرفه یک روح برای یک غلاف نان اشتباه ارائه می دهد؛ جامعه پذیرفته می شود

3. I suspect he had a long and dolorous heart-to-heart with a crocodile.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که اون قلب طولانی و dolorous با یه کروکودیل داشت
[ترجمه گوگل]من معتقد هستم که قلب با قلبی طولانی و دلپذیر دارد

4. The voice of the mournful chanter called to dolorous prayer.
[ترجمه ترگمان]صدای آن مو سوگوار به دعا در آمده بود
[ترجمه گوگل]صدای شکارچی ترسناک به نماز باران دعوت شد

5. Sally stopped. Then she uttered dolorous phrase that we could all understand. "My dog is dead, " she said, as tears filled her eyes.
[ترجمه ترگمان]سلی ایستاد آنگاه جمله ای غمناک بر زبان آورد که همه ما می توانیم درک کنیم: \"سگ من مرده است\" و چون اشک چشمانش را پر کرد، گفت: \" سگ من مرده است \"
[ترجمه گوگل]سالی متوقف شد سپس او فرمول دلفریب را بیان کرد که همه ما می توانستیم درک کنیم 'سگ من مرده است،' او گفت، به عنوان اشک چشم خود را پر کرد

6. Sally stopped. Then she uttered a dolorous phrase that we could all understand. My dog is dead, she said, as tears filled her eyes.
[ترجمه ترگمان]سلی ایستاد سپس جمله ای دردناک ادا کرد که همه ما می توانیم آن را درک کنیم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: سگم مرده
[ترجمه گوگل]سالی متوقف شد سپس او یک عبارت دلپذیر را که همه ما می توانستیم درک کنیم، بیان کردیم او گفت، سگ من مرده است، چون اشک چشمش پر شده است

7. Missing you is the beautiful dolorous sweet disconsolate, in the heart, but it is the warm without any words.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن تو، اندوه و اندوه بسیار شیرین و محزون است، در قلب، اما این هوا بدون هیچ کلامی گرم است
[ترجمه گوگل]گمشده شما زیبایی شیرین و دلپذیر است، در قلب، اما بدون هیچ کلمه ای گرم است

8. Scare alone and dolorous, but scare much more to plustoghter.
[ترجمه ترگمان]تنها و dolorous، اما بیش از حد scare
[ترجمه گوگل]ترساندن به تنهایی و دلفریب، اما بسیار ترسناک به plustoghter

9. But the dolorous town where mourners are going about the street.
[ترجمه ترگمان]اما شهر غم انگیزی که در آن شب عزاداری در آن به سر می برند
[ترجمه گوگل]اما شهر دلفریزی که در آن خیابان ها جادوگر هستند

10. Bright, dolorous, sonsy and memorable.
[ترجمه ترگمان]روشن، غم و اندوه و به یاد ماندنی بود
[ترجمه گوگل]روشن، دلفریشی، پسری و به یاد ماندنی

11. The beautiful and dolorous memory.
[ترجمه ترگمان]خاطره زیبا و اندوه بار
[ترجمه گوگل]حافظه زیبا و دلپذیر

12. Now and again the hunter can hear a long - draw dolorous whine of some unseen coyote.
[ترجمه ترگمان]حالا و دوباره شکارچی صدای ناله طولانی و دردناک بعضی گرگ نامرئی را می شنود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و دوباره شکارچی می تواند یک صدای ناله ای بلند را از برخی از کویوت های نامرئی بشنود

13. I am dying, the Monsignor thought, staring up at the dolorous face that stared back from the crucifix.
[ترجمه ترگمان]منسینیور مونتانلی در حالی که به چهره dolorous که از صلیب خیره شده بود، خیره شده بود، باخود گفت: من دارم می میرم
[ترجمه گوگل]من در حال مرگ هستم، Monsignor فکر کرد، تماشا در صورت dolorous که از مصلوب شدن خیره شده است

14. The pillow struck the wall and burst, scattering stuffing everywhere just as Dolorous Edd Tollett poked his head through the door.
[ترجمه ترگمان]بالش به دیوار خورد و منفجر شد، همه جا پخش و پلا کرد، درست مثل dolorous که از در وارد شده باشد
[ترجمه گوگل]بالش به دیوار ضربه زده و پشت سر هم ریخت و پراکنده شدن در همه جا مثل Dolorous Edd Tollet سرش را از داخل در می کرد

dolorous ballads of death and violence

ترانه‌های ماتم‌انگیز درباره‌ی مرگ و خشونت



کلمات دیگر: