کلمه جو
صفحه اصلی

brokerage


معنی : حق العمل، پول دلالی، مزد دلالی
معانی دیگر : بنگاه دلالی، دلال خانه، داستارگاه، دلالی، داستاری

انگلیسی به فارسی

پول دلالی، حق‌العمل، مزد دلالی


کارگزاری، حق العمل، پول دلالی، مزد دلالی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the business of a broker.

(2) تعریف: the money or commission paid to a broker.

• brokage, commission paid to a middleman

مترادف و متضاد

حق العمل (اسم)
commission, premium, brokerage

پول دلالی (اسم)
brokerage

مزد دلالی (اسم)
brokerage

جملات نمونه

1. John works for a brokerage house now.
[ترجمه ترگمان] جان \"الان برای یه شرکت کارگزاری اوراق بهادار کار میکنه\"
[ترجمه گوگل]جان جان اکنون برای خانه کارگزاری کار می کند

2. No banks or brokerage firms failed.
[ترجمه ترگمان]هیچ بانک یا شرکت کارگزاری با شکست مواجه نشد
[ترجمه گوگل]هیچ بانک یا شرکت های کارگزاری شکست خورد

3. Computer and semiconductor stocks slid as three brokerage firms downgraded earnings estimates for Dell Computer.
[ترجمه ترگمان]سهام رایانه ای و نیمه هادی مانند سه شرکت کارگزاری، برآورده ای درآمد برای کامپیوتر دل را کاهش دادند
[ترجمه گوگل]سهام کامپیوتر و نیمه هادی ها به عنوان سه شرکت کارگزاری کاهش یافته است تخمین های درآمد برای Dell Computer

4. The brokerage firm has always been extremely inhospitable to women.
[ترجمه ترگمان]شرکت کارگزاری همیشه برای زنان بسیار نامناسب بوده است
[ترجمه گوگل]شرکت کارگزاری همواره برای زنان بسیار بی شرمانه بوده است

5. Operating profit at both brokerage firms exceeded analysts' consensus forecasts.
[ترجمه ترگمان]سود عملیاتی در هر دو شرکت کارگزاری فراتر از پیش بینی تحلیل گران بود
[ترجمه گوگل]سود عملیاتی در هر دو شرکت کارگزاری بیش از پیش بینی اجماع تحلیلگران است

6. But it would not be new to the brokerage or mutual fund businesses.
[ترجمه ترگمان]اما این کار برای شرکت های کارگزاری و یا شرکت های سرمایه گذاری دوجانبه جدید نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اما برای کارگزاری یا کسب و کار صندوق های سرمایه گذاری جدید نمی تواند باشد

7. The authority said the banks and brokerage firms eliminated or are resolving the problems.
[ترجمه ترگمان]این مقام گفت که بانک ها و شرکت های کارگزاری رفع شده یا مشکلات را حل و فصل می کنند
[ترجمه گوگل]این مقام گفت که بانک ها و شرکت های کارگزاری مشکلات را حل و فصل می کنند

8. The brokerage declined to give a forecast for the full year through March.
[ترجمه ترگمان]کارگزاری از صدور یک پیش بینی برای کل سال تا ماه مارس خودداری کرد
[ترجمه گوگل]کارگزاری، پیش بینی کرد که سالی کامل از ماه مارس پیش بینی شود

9. There, a brokerage house, acting as underwriter, legitimately acquired inside information from one of its clients.
[ترجمه ترگمان]آنجا، یک خانه کارگزاری، به عنوان underwriter، به طور قانونی در داخل اطلاعات از یکی از مشتریان خود به دست آمد
[ترجمه گوگل]در آنجا، یک خانه کارگزاری، که به عنوان شرکت بیمه ای عمل می کرد، به صورت قانونی از یکی از مشتریانش در داخل اطلاعات دریافت کرد

10. In the fallout, hundreds of investors sued brokerage houses and traders for not warning clients about their investment peril.
[ترجمه ترگمان]در این حادثه، صدها سرمایه گذار از خانه های کارگزاری و تجار شکایت کردند تا به مشتریان در مورد خطر سرمایه گذاری آن ها هشدار ندهند
[ترجمه گوگل]در صبح روز صدها سرمایه گذار، خانه های کارگزاری و معامله گران را محکوم کردند تا مشتریان را درباره خطر سرمایه گذاری خود هشدار دهند

11. Most brokerage firms require customers to arbitrate disputes rather than file lawsuits.
[ترجمه ترگمان]اغلب شرکت های کارگزاری نیاز به مشتریان دارند تا اختلافات را بجای پرونده های پرونده شکایت کنند
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت های کارگزاری به مشتریان نیاز دارند تا اختلافات را به جای پرونده های پرونده، داوری کنند

12. Nasdaq trades are executed via electronic systems by brokerage firms that match buyers with sellers.
[ترجمه ترگمان]معاملات ارزی از طریق سیستم های الکترونیکی توسط شرکت های کارگزاری که خریداران را با فروشندگان هماهنگ می کنند، اجرا می شوند
[ترجمه گوگل]معاملات Nasdaq توسط سیستم های الکترونیکی توسط شرکت های کارگزاری انجام می شود که خریداران را با فروشندگان مطابقت می دهند

13. Each brokerage Jongert is covered by a six-month shipyard guarantee and is backed by our comprehensive and reliable after sales service.
[ترجمه ترگمان]هر شرکت کارگزاری با یک ضمانت shipyard ۶ ماهه تحت پوشش قرار می گیرد و از خدمات جامع و قابل اعتماد ما بعد از خدمات فروش پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]هر کارگزار Jongert توسط تضمین شش ماهه کشتی سازی تحت پوشش خدمات جامع و قابل اعتماد پس از فروش قرار می گیرد

14. The company opened a brokerage account on October one day before the merger proposal.
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک روز قبل از پیشنهاد ادغام یک حساب کارگزاری را در ماه اکتبر افتتاح کرد
[ترجمه گوگل]یک روز قبل از پیشنهاد ادغام یک حساب کارگزاری در ماه اکتبر افتتاح شد

one of the most famous brokerages in Chicago

یکی از معروف‌ترین بنگاه‌های دلالی شیکاگو


پیشنهاد کاربران

کارگزاری

واسطه گری ( در شبکه های اجتماعی )

کارگزاری

Mofid Securities Co. : کارگزاری مفید
Mofid Securities is a privately owned investment advisory and a full service brokerage firm in Iran that was established in 1994


کلمات دیگر: