کلمه جو
صفحه اصلی

doss


معنی : بستر، خوابگاه، خوابیدن
معانی دیگر : (انگلیس - خودمانی)، بستر (در مسافرخانه های ارزان)، شا  زدن

انگلیسی به فارسی

خوابگاه، بستر، شاخ زدن، خوابیدن


پرونده، بستر، خوابگاه، خوابیدن


انگلیسی به انگلیسی

• temporary bed
lie down in a temporary bed

if you doss down somewhere, usually in an uncomfortable place, you sleep there for a short time; an informal expression.

مترادف و متضاد

بستر (اسم)
bed, floor, headstock, kip, doss

خوابگاه (اسم)
chamber, bed, doss, dormitory, dorm, bedroom, bedchamber, cubicle, bunk, cabin

خوابیدن (فعل)
stop, bed, kip, doss, sleep, lie, go down

جملات نمونه

1. Can I doss down at your house tonight, after the party?
[ترجمه ترگمان]می تونم امشب تو خونه تو باشم، بعد از مهمونی؟
[ترجمه گوگل]امشب، پس از حزب، آیا می توانم در خانه ام خانه بگذارم؟

2. You can doss down on my floor.
[ترجمه ترگمان]میتونی روی زمین من بخوابی
[ترجمه گوگل]شما می توانید در طبقه من قرار دهید

3. He lets you doss on the floor of his bedroom.
[ترجمه ترگمان]به شما اجازه می دهد که روی کف اتاق خوابش کار کنید
[ترجمه گوگل]او اجازه می دهد که شما را در طبقه اتاق خواب خود قرار دهد

4. This job's a real doss.
[ترجمه ترگمان]این شغل یه doss واقعیه
[ترجمه گوگل]این شغل یک پرونده واقعی است

5. A man in an Isleworth doss house, who was in Reading that day, was suspected, but later released.
[ترجمه ترگمان]مردی در خانه Isleworth doss که آن روز در حال خواندن بود مظنون بود، اما بعدا آزاد شد
[ترجمه گوگل]مردی در خانه ایسلوورث، که در آن روز در حال خواندن بود، مشکوک بود، اما بعدا آزاد شد

6. Nor are folk expected to doss down on a pair of planks across the bath.
[ترجمه ترگمان]مردم انتظار ندارند که روی یک جفت تخته های کف حمام دراز بکشند
[ترجمه گوگل]انتظار نمی رود که مردم قمار بر روی یک جفت تخته در سراسر حمام قرار گیرند

7. She knew that Harry liked to doss down in the porch.
[ترجمه ترگمان]می دانست که هری دوست دارد در ایوان بنشیند
[ترجمه گوگل]او می دانست که هری دوست داشت در اتاق زیرزمینی قرار بگیرد

8. Sherif Doss, the head of Egypt's association of Coptics, said 17 civilians died and 40 were injured.
[ترجمه ترگمان]شریف Doss، رئیس انجمن s، گفت که ۱۷ غیرنظامی کشته و ۴۰ نفر مجروح شدند
[ترجمه گوگل]شریف داوس، رئیس انجمن قبطیان مصر، گفت که 17 غیرنظامی کشته و 40 تن زخمی شدند

9. The news finally reached the Clausius Doss 's ears.
[ترجمه ترگمان]بالاخره این خبر به گوش Clausius رسید
[ترجمه گوگل]این خبر ها در نهایت به گوش های Clausius Doss افتادند

10. We may as well doss down here tonight.
[ترجمه ترگمان] ما باید امشب اینجا بمونیم
[ترجمه گوگل]امشب می توانیم این را نیز در اینجا قرار دهیم

11. Introduction: For baby doss and play.
[ترجمه ترگمان]مقدمه: برای بازی کودکان و بازی کردن
[ترجمه گوگل]مقدمه: برای پرونده کودک و بازی

12. In paris tramps often doss down under the bridges.
[ترجمه ترگمان]در پاریس ولگردها اغلب زیر پل ها پایین می ایند
[ترجمه گوگل]در پاریس اغلب بچه ها زیر پل قرار دارند

13. Crowe Doss rage, he ordered people not to hold a wedding, and even all of it has been engaged immediately to the dissolution of marriage.
[ترجمه ترگمان]او به مردم دستور داد که مراسم ازدواج را برگزار نکنند، و حتی همه آن ها بلافاصله برای انحلال ازدواج نامزد شده اند
[ترجمه گوگل]کرو دوس خشمگین بود، او دستور داد مردم عروسی نداشته باشند و حتی همه آن ها بلافاصله به انحلال ازدواج مشغول بودند

14. Where did you doss down last night?
[ترجمه ترگمان]دیشب کجا بودی؟
[ترجمه گوگل]شب گذشته کجا رفتی؟

پیشنهاد کاربران

کپیدن ، تلپ شدن ، خوابیدن


کلمات دیگر: