1. Prepare a grill or preheat the broiler.
[ترجمه ترگمان]یک گریل یا فر را از قبل گرم کنید
[ترجمه گوگل]یک کباب پز یا جوجه گوشتی را آماده کنید
2. Another reason is the restaurant's hi-tech broiler that reaches a scorching 900 degrees.
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر این است که رستوران restaurant با تکنولوژی بالا به ۹۰۰ درجه می رسد
[ترجمه گوگل]دلیل دیگر جوجه گوشتی با فن آوری رستوران است که به 900 درجه سقوط می کند
3. Remove plates from broiler and arrange a rabbit leg on each plate. Spoon reserved sauce over each leg.
[ترجمه ترگمان]بشقاب را از broiler بردارید و یک پای خرگوش را در هر بشقاب قرار دهید سس قاشق را روی هر پا بگذارید
[ترجمه گوگل]برگهای گوشتی را بردارید و پایه خرگوش را بر روی هر صفحه قرار دهید قاشق سس را در هر پاچه نگهداری کنید
4. Move the broiler rack a notch lower.
[ترجمه ترگمان] قفسه broiler رو بیشتر بیار پایین تر
[ترجمه گوگل]ردیف جوجه های گوشتی را یک قله پایین تر حرکت دهید
5. Eighty per cent of broiler chickens now suffer leg deformities.
[ترجمه ترگمان]هشتاد درصد از مرغ های broiler در حال حاضر دچار نقص ساق پا هستند
[ترجمه گوگل]هشتاد درصد جوجه های گوشتی در حال حاضر دچار انحرافات پا می شوند
6. When the broiler is very hot, place the pan with shrimp under it and broil for 1 minute.
[ترجمه ترگمان]زمانی که هوا بسیار گرم است، قابلمه را با میگو در زیر آن قرار دهید و برای یک دقیقه به آن ضربه بزنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که جوجه های گوشتی بسیار گرم می شود، تابه با میگو زیر آن قرار دهید و برای 1 دقیقه غذا بخورید
7. Place meat in broiler pan and spoon some marinade over it.
[ترجمه ترگمان]گوشت را در ماهی تابه بریزید و مقداری نمک روی آن بریزید
[ترجمه گوگل]گوشت را در گوشت گوشت گوسفندی قرار دهید و قاشق آن را بریزید
8. Infectious anaemia in salmon is caused by the broiler system being applied to fish.
[ترجمه ترگمان]کم خونی عفونی در ماهی سالمون در اثر استفاده از سیستم broiler در ماهی به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]کم خونی عفونی در ماهی آزاد باعث ایجاد سیستم گوشتی برای ماهی می شود
9. Many broiler chickens suffer a similar, sickening fate.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مرغ های خانگی دچار سرنوشتی مشابه و تهوع آور می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از جوجه های گوشتی سرنوشت مشابه و مضر را تجربه می کنند
10. Mattie asked randomly, placing thick steaks under the broiler.
[ترجمه ترگمان]به طور تصادفی، استیک را زیر the می گذاشت
[ترجمه گوگل]Mattie به طور تصادفی خواسته، گذاشتن استیک ضخیم تحت گوشت مرغ
11. The broiler industry, controlled by a handful of large companies, is curtailing production because of record high feed prices.
[ترجمه ترگمان]صنعت broiler که توسط تعدادی از شرکت های بزرگ کنترل می شود، تولید را به دلیل قیمت بالای غذا متوقف می کند
[ترجمه گوگل]صنعت گوشتی، که توسط تعدادی از شرکت های بزرگ کنترل می شود، به علت قیمت بالای خوراکی ها، تولید را کاهش می دهد
12. For easy cleanup line the broiler pan with a piece of foil.
[ترجمه ترگمان]برای یک خط تمیز کردن آسان، ماهی تابه را با یک تکه فلز خنثی کنید
[ترجمه گوگل]برای تمیز کردن خط ساده، مرغ گوشتی را با یک قطعه از فویل
13. To complete recipe, preheat broiler. Transfer skewers to large baking sheet. Broil 8 to 10 minutes or until vegetables begin to brown. Serve with polenta.
[ترجمه ترگمان]برای کامل کردن دستورالعمل قبل از گرم شدن سیخ های انتقال برای ورقه پخت بزرگ ۸ تا ۱۰ دقیقه یا تا زمانی که سبزیجات شروع به قهوه ای شدن کنند این غذا را با polenta سرو کنید
[ترجمه گوگل]برای تکمیل دستور غذا، گوشت گوسفند پیش گرم کن انتقال اسکرپ به ورق پخت بزرگ مرغ را از 8 تا 10 دقیقه یا تا زمانی که سبزیجات به قهوه ای برسد خدمت با پولنتا
14. The same disease problems beset the broiler industry in the early stages of development.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مشابهی در صنعت broiler در مراحل اولیه توسعه به ستوه آمده اند
[ترجمه گوگل]مشکلات مربوط به بیماری در صنایع گوشتی در مراحل اولیه توسعه قرار دارند
15. Incubation and fattening of broiler were studied with Eucommia fruit meal as feed additives.
[ترجمه ترگمان]پرورش و پرورش of با وعده های غذایی Eucommia به عنوان افزودنی های خوراکی مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]رشد و چاقی جوجه های گوشتی به عنوان مکمل های خوراکی با میوه میوه ای Eucommia مورد بررسی قرار گرفت