1. after the accident, she was comatose for sometime
پس از تصادف مدتی در اغما بود.
2. By midnight I was virtually comatose.
[ترجمه ترگمان]نصف شب بی هوش بودم
[ترجمه گوگل]تا نیمه شب من تقریبا comatose بودم
3. Grandpa lies comatose on the sofa.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ بی هوش روی کاناپه افتاده
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بر روی مبل نشسته است
4. We just sat comatose in front of the TV.
[ترجمه ترگمان] ما همین الان جلوی تلویزیون نشستیم
[ترجمه گوگل]ما فقط در مقابل تلویزیون نشسته اومدیم
5. By morning Raffles is comatose and soon dies without waking.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، را فلز بی هوش است و طولی نمی کشد که بیدار می شود
[ترجمه گوگل]صبحانه Raffles comatose است و به زودی بدون بیدار شدن میمیرد
6. These individuals are usually stuporous or comatose and will not be seen in an outpatient practice.
[ترجمه ترگمان]این افراد معمولا بی هوش یا در اغما هستند و در مطب سرپایی دیده نمی شوند
[ترجمه گوگل]این افراد اغلب اغراق آمیز یا کموتو هستند و در عمل سرپایی دیده نمی شوند
7. In the emergency room he appeared deeply comatose: his eyes were closed and he did not react to noxious stimuli.
[ترجمه ترگمان]در اتاق اورژانس در حال اغما به نظر می رسید، چشمانش بسته بودند و او به محرک ها پاسخ نمی داد
[ترجمه گوگل]در اتاق اورژانس او عمیقا comatose ظاهر شد چشم او بسته شد و او به محرک های زهر واکنش نشان داد
8. Experts reckon that the market may remain comatose until at least the end of next year.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان معتقدند که بازار ممکن است تا پایان سال آینده در اغما باقی بماند
[ترجمه گوگل]کارشناسان معتقدند که ممکن است بازار تا پایان سال جاری کمیتوز باشد
9. AIM: To analyze rapidly the intragastric substances of comatose patients caused by the drugs, in order to judge the medical factors leading to coma.
[ترجمه ترگمان]AIM: برای تجزیه و تحلیل سریع مواد intragastric بیماران در حال اغما که توسط این داروها ایجاد شده اند به منظور بررسی عوامل پزشکی که منجر به کما می شوند
[ترجمه گوگل]AIM: به سرعت در معرض مواد مخدر داخل کبد از بیماران مبتلا به کمتوز به علت مواد مخدر، به منظور قضاوت در مورد عوامل پزشکی که منجر به کما می شود، مورد بررسی قرار گیرد
10. In this paper, the choice of animal, comatose assessment and methods of establishment are reviewed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، انتخاب حیوان، assessment و روش های of مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، انتخاب حیوانات، ارزیابی کمیته و روش های استقرار بررسی می شود
11. Sylvia: You know, back when she was comatose, the doctors almost donated away Liu's organs.
[ترجمه ترگمان]سیلویا: می دانید، وقتی او در اغما بود، پزشکان تقریبا اندام های لیو را اهدا کردند
[ترجمه گوگل]سیلویا می دانید، زمانی که او comatose بود، پزشکان تقریبا donors اهداف Liu
12. Hypothermia is appropriate for patients who comatose post - resuscitation.
[ترجمه ترگمان]Hypothermia برای بیمارانی که در اغما به هوش هستند مناسب است
[ترجمه گوگل]هیپوترمی مناسب برای بیمارانی است که احتیاج به پست زدن دارند
13. The doctors revived the comatose man.
[ترجمه ترگمان]دکترها بی هوشی را ازسر گرفتند
[ترجمه گوگل]پزشکان مرد کموتا را زنده کردند
14. The method of temperature taking in comatose patients from groin or armpit is practical.
[ترجمه ترگمان]روش استفاده از دما در بیماران در حال اغما از کشاله ران یا زیر بغل عملی است
[ترجمه گوگل]روش مصرف دمای در بیماران کموتا از کشاله ران یا زیر بغل عملی است
15. He was comatose and had a severe fever and tachycardia.
[ترجمه ترگمان]بی هوش بود و تب شدیدی داشت
[ترجمه گوگل]او comatose بود و تب شدید و تاکی کاردی داشت