کلمه جو
صفحه اصلی

broadsword


معنی : قداره
معانی دیگر : شمشیر پهن

انگلیسی به فارسی

قداره


کلمه عبور، قداره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a sword with a broad flat blade.

• sword with a wide blade

مترادف و متضاد

قداره (اسم)
sword, saber, bolo, broadsword, falchion, sabre

جملات نمونه

1. It is a broadsword, and Marlowe uses it brutally.
[ترجمه ترگمان]مار لو یک broadsword است و مار لو با خشونت از آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این یک کلمه کلیدی است و Marlowe از آن به طرز وحشیانه ای استفاده می کند

2. Where can you find such a heavy broadsword? Moreover, who is able to lift it?
[ترجمه ترگمان]کجا می توانید این broadsword سنگین را پیدا کنید؟ علاوه بر این، چه کسی می تواند آن را بلند کند؟
[ترجمه گوگل]کجا میتونید چنین کلمه ای سنگین پیدا کنید؟ علاوه بر این، چه کسی قادر به آن است؟

3. The speciality chop the Japan devil head broadsword!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]این تخصص ریش سفید را در ژاپن شکار می دهد!

4. Broadsword has many kinds, lancet broadsword, double broadsword, belt broadsword, tiger head broadsword, money broadsword etc.
[ترجمه ترگمان]broadsword انواع مختلفی دارد، \"لنست فلاک ها\"، broadsword double، broadsword belt، broadsword tiger، پول broadsword و غیره
[ترجمه گوگل]Broadsword دارای انواع مختلفی است، شمشیر زنجیرهای، شمشیر دوگانه، شمشیر کمربند، شمشیربازی سربرگ، شمشیر پول و غیره

5. Her eyes wandered down to the glowing broadsword at hellos side.
[ترجمه ترگمان]چشمانش به سمت the و glowing که در کنارش ایستاده بودند، خیره شدند
[ترجمه گوگل]چشمانش به طرف درخشان سرازیر شد

6. Broadsword of Ming dynasty style, can be considered as the avatar of practice of steel and art.
[ترجمه ترگمان]broadsword از سبک سلسله مینگ، می تواند به عنوان نماد رفتار فولاد و هنر در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]برادوی سبک سلسله مینگ، می تواند به عنوان نماد تمرین فولاد و هنر در نظر گرفته شود

7. Arrived clear generation, appeared skates, cent broadsword and double knife two kinds.
[ترجمه ترگمان]پس از رسیدن به نسل بعد کفش های skates و دو لبه کارد به دست آمد
[ترجمه گوگل]نسل روشن واجد شرایط، اسکیت، شمشیر سنت و دو نوع چاقو ظاهر شد

8. The knife may the broadsword and the peddler does not welcome.
[ترجمه ترگمان]چاقو ممکن است broadsword باشد و فروشنده از آن استقبال نکند
[ترجمه گوگل]چاقو ممکن است شمشیر و طناب را خوش بگذارد

9. Kill the devil broadsword with China!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]شمشیر شیطان را با چین بکشید!

10. So this broadsword should be played in great speed.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این broadsword باید با سرعت زیاد انجام شود
[ترجمه گوگل]بنابراین این کلمه عبور باید با سرعت عالی پخش شود

11. Comments on'Chop Japanese head with broadsword!
[ترجمه ترگمان]نظرات خود را در مورد کله Japanese ژاپنی با broadsword توضیح دهید!
[ترجمه گوگل]نظرات on'Chop سر ژاپنی با broadsword!

12. A shiny broadsword is hanging on the wall.
[ترجمه ترگمان] یه broadsword براق روی دیوار آویزون شده
[ترجمه گوگل]زوج براق روی دیوار آویزان است

13. A dozen men and women clad in furs were polishing axes and broadswords monotonously, mindlessly.
[ترجمه ترگمان]ده مرد و مرد با لباس خز دار، تبر و تبر را برق می زدند
[ترجمه گوگل]دوازده مرد و زن که در خزهای پوشیدنی بودند، تمیز کردن محورها و کلمات کلیدی را یکنواخت و بی پروا کردند

14. A long courtyard deck jutted forth like a notched broadsword.
[ترجمه ترگمان]یک عرشه بلند حیاط مثل یک شمشیر شکاف دار از جلو بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]حیاط حیاط قدیم مانند یک شمشیر زاویه دار ظاهر شد

15. Wang Ping: This is not rare. I have seen a broadsword[sentence dictionary], which weighs over 100 kilograms.
[ترجمه ترگمان]وانگ Ping: این نادر نیست من یک فرهنگ لغت را دیدم که بیش از ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشت
[ترجمه گوگل]وانگ پینگ این نادر نیست من یک کلمه کلیدی [dictionary dictionary] دیدهام که وزن آن بیش از 100 کیلوگرم است


کلمات دیگر: